آدنا طروسیان، تحلیلگر بنیادی کارگزاری اقتصاد بیدار
با کاهش نرخ سپرده بانکی به ۱۵ درصد بخشی از نقدینگی از بانکها خارج شد، نداشتن راهکار مناسب برای این نقدینگی مازاد، مثلا هدایت به سمت بورس، باعث شد تا بازار ارز بازار جذابی برای این نقدینگی مازاد شود. دولت به عنوان اولین راهکار کنترل التهاب بازار ارز اقدام به انتشار گواهی سپرده ۲۰ درصد نمود. این موضوع سبب خروج بخشی از نقدینگیها از بازار سرمایه به سمت بانک شده است، در حالی برای کنترل نرخ ارز این سیاست نتیجهای نداشت و تنها اثر آن را باید افزایش نرخ بهره بانکها از ۱۵ به ۲۰ درصد، تقویت نرخ اوراق به بالای ۲۳ درصد و تضعیف بازار سرمایه دانست. سپس به عنوان دومین راهکار اقدام به تک نرخی کردن دلار بر روی نرخ ۴٢٠٠ تومان کردند.
از طرفی با توجه به رشد قیمت جهانی کامودیتیها و افزایش قیمت دلار، شرکتهای کامودیتی محور حاضر در بورس شرایط بسیار خوبی داشتند. در حالی که با تک نرخی کردن دلار بر روی نرخ ۴٢٠٠ تومان بسیاری از شرکتهای پتروشیمی با افزایش هزینهها مواجه شدند چرا که قبل از این خوراک و مواداولیه خود را با نرخ ارز مبادلهای دریافت میکردند و از آنطرف محصول خود را با دلار آزاد به فروش می رساندند. بنابراین این دو اتفاق منفی شرکتهای پتروشیمی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در مورد شرکتهای فولادی نیز شرایط مشابهی رخ داده است چرا که شرکتهای فولادی صادرات محور بوده و محصولات خود را با دلار بالای ۵۰۰۰ تومان به فروش میرساندند در حالی که اکنون باید با نرخ ۴۲۰۰ آن به فروش برسانند، بنابراین جذابیت این سهمهای بنیادی کاهش یافت.
در کنار کاهش نقدینگی و کاهش جذابیت برخی از سهمهای بنیادی، ریسک اقدامات ترامپ نیز بر بازار سرمایه ما سایه انداخته است، همه این عوامل دست به دست هم داده تا نقدینگی بیشتری از بازار سرمایه خارج شود.
بنابراین با شرایط فعلی نمیتوان پیشبینی درستی از آینده داد و نمیتوان صنعت پیشرو را انتخاب کرد، چرا که قوانین دایما در حال تغییر است و نمی توان صنعت دقیقی را انتخاب کرد اما اگر قیمت دلار بالای ۵ هزار تومان معامله شود میتوان گفت شرکتهای کامودیتی محور همچنان جذابیت دارند، البته امکان این موضوع بعید نیست چرا که هم اکنون و با وجود نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی قیمتهایی که برای محصولات پتروشیمی در بورس کالا معامله می شود با در نظر گرفتن قیمتهای جهانی آن محصول نشان از نرخ گذاری بالای ۴ هزار و٨٠٠ تا ۵ هزار تومان برای دلار می باشد! به عبارتی بازار نرخهای ۴٢٠٠ تومان برای دلار را قبول نکرده است.
همچنین با توجه به نرخ هایی که برای پیش فروش سکه تعیین کردهاند نیز نشان داد که خودشان نیز نرخ ۴ هزار تومان برای دلار و قبول ندارد! بنابراین میزان عملیاتی شدن این حرف و این نرخ هنوز به طور کامل مشخص نیست.
در حال حاضر نیز صحبت از تشکیل سامانهای (نیما) برای فروش ارز شرکتهای صادرات محور و تامین ارز شرکت هایی که نیاز به ارز دارند زده می شود، باید ببینیم در این سامانه قیمت دلار در چه قیمتی تعیین خواهد شد،. اگر در سامانه نیما قیمت دلار بیش از ۵۰۰۰ تومان تعیین شود میتوانیم بگوییم شرکتهای کامودیتی و صادرات محور همچنان جذاب برای سرمایه گذاری هستند.
در مورد ریسک ناشی از اقدامات ترامپ نمیتوان وزن زیادی به این ریسک داد چرا که هم اکنون تقریباً حداکثر تحریمها را داریم زیرا که اثر عدم ورود ارز حاصل از فروش نفت با اثر تحریم نفتی فرق چندانی ندارد. بنابراین عدم ورود ارز و التهاب در بازار ارز نیز ناشی از اقدامات ترامپ در دبی بوده است.
اما در مورد هزینههای ناشی از افزایش نرخ دلار و تک نرخی شدن آن باید گفت بیش از همه بر صنعت پتروشیمی تاثیر دارد، اما در صنایعی مانند صنعت غذایی شرایط متفاوتی وجود دارد به طوری که برخی از شرکتها برای مصارف و درآمدهای ارزی خود از ارز آزاد استفاده میکردند و اکنون کاهش این نرخ سبب منتفع شدن آنها میشود اما از طرف دیگر برخی شرکتهای این صنعت برای مواد اولیه وارداتی خود از ارز مبادلهای استفاده می کردند که افزایش نرخ ارز مبادلهای به ضرر این شرکتها تمام شد. به عبارتی شرکت های مختلف در یک صنعت اثرات متفاوتی از این اتفاقات خواهند گرفت.
اما از طرفی میتوان گفت این اتفاقات برای صنعتی مانند صنعت پالایشی و یا تایرسازان اثر مثبتی خواهد داشت، چراکه تایرسازان عموما مواد اولیه خود را با نرخ ارز آزاد وارد میکردند و این نرخ های دلار کمی هزینههای آنها را کاهش داده است. اما از طرفی نمیتوان صنعت تایرسازی را به عنوان صنعت پیشرو انتخاب کرد چرا که این صنعت در فروش محصولات خود با مشکل مواجه می باشد و با وجود تایرهای خارجی و وارداتی مجبور به فروش با تخفیف محصولات خود میباشند. در مورد شرکتهای پالایشی نیز این شرایط برای آنها مثبت می باشد و سودهای خوبی برای سال ۹۶ میتوانند کسب کنند اما ممکن است این سودها را اعلام نکنند چرا که با توجه به اعلام نرخ مواد محصولات این صنعت گزارشات شفافی از طرف آنها صادر نمیشود بنابراین این صنعت را نیزنمیتوان بعنوان صنعت پیشرو انتخاب کرد.
آدنا طروسیان، تحلیلگر بنیادی کارگزاری اقتصاد بیدار
دیدگاهتان را بنویسید