اقتصاد ایران بعلت فقدان شفافیت تبدیل به جنگلی تاریک شده است که به نظر می رسد در فضاهای تاریک و پنهان این اقتصاد تاریک موجودات ترسناکی لانه دارند و در شرایطی که شبح ترامپ و سایه آن براین اقتصاد تاریک آنرا هراسناک تر ازقبل نموده است ، بنظر می رسد جامعه بسمت آشفتگی اجتماعی سوق می یابد.
جامعهشناسی علاقهمند به مطالعه ماهیت نابرابریهای اجتماعی، صور آنها و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر است، متاسفانه ظهور نابرابریهای وسیع اجتماعی ناشی از اقتصاد سیاسی در ایران دارای شبکه آثاری است که با گسترش نیرو های گسستگی و زوال کنش ارتباطی که هابرماس از آن به بحران مشروعیت یاد می کند شرایط برای تحول رقم می خورد و شرایط ساختاری برای تحول ، نا بسامانی و ناامنی های وسیع اجتماعی فراهم میآید.
کاهش ارزش پول ملی کنش متقابل نابرابریها راسرعت بخشیده به بازتولید فقر منجر میشود که ذوب و کوچک شدن طبقه متوسط یکی از اولین پیامد های کاهش ارزش پول ملی است که خود دارای تبعات بیشمار میتواند باشد ، گروههای فقیر و تهیدست نیز به موازات کاهش ارزش پول ملی، کم اهمیتتر و آسیبپذیرتر و زندگی برای آنها سختتر میشود و این سختتر شدن زندگی برای زنان ممکن است حتی بیشتر باشد.
از نظر جامعه شناسی روندهای گسترش خط فقر ممکن است شواهدی برای تحولات اجتماعی تلقی شود. فرایند شکافهای نامتعارف طبقاتی بیانگر تصویر روشنی از بیثباتی و ناامنیهای پیش روی ما است.شکاف های طبقاتی مانند دیگر اشکال تفکیک و جدایی، بیانگر نوعی نابرابری و فرو بستگی یا محصور شدن اجتماعی است و باعث تغییرات و پیدایش اشکال جدید گروههای اجتماعی می شود.
این فرآیندها بیانگر آن است که الگوهای تفکیک دارای پویایی است و استمرار کاهش ارزش پول ملی، دائما الگوهای اجتماعی و نابرابریهای طبقانی را نظمی مجدد میبخشد و نکته مهم نگرانکننده آن است که آنچه به دلیل نابرابریهای مادی در زندگی روزمره گروههای آسیبپذیر ظهور میکند دارای ابهام است و دقیقا قابل پیش بینی نیست ولی تضعیف تناسب استراتژیک ( یعنی وضعیتی که شرایط داخلی کشور با شرایط بین المللی متناسب باشد ) را به ضرر طبقات فرو دست با مخاطره روبرو می سازد که به هم ستیزی اجتماعی که یکی از مخرب ترین نوع نگرش ها برای انسجام اجتماعی است می انجامد.
دکتر حسن امیدوار
دبیر گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران






دیدگاهتان را بنویسید