در هنگامه کاهش درآمدهای نفتی که از آن به عنوان کاهش وابستگی بودجه به نفت یاد میکنند، دولت با اجرای سختگیرانه قوانین و مقررات مالیاتی به دنبال اجرای قانون مالیاتهای مستقیم و تامین منابع درآمدی بودجه و جلوگیری از گریزگاههای مالیاتی است، اما اجرای این قانون برای کسانی که مالیات پرداخت میکنند هم با چالشهای متعددی همراه شده است. در این میان شرکتهای بورسی و به واسطه همین شرکتها، سهامداران حقیقی و حقوقی جزو شفافترین مودیان حقوقی مالیاتی هستند که فقط با مدیریت پرداخت مالیات با چنین نظامی تعامل دارند، اما آیا نظام مالیاتی کشور از تمام ظرفیتهای لازم برای اجرای قانون برخوردار است؟
شفافترین مودیان مالیاتی
عبدالرضا تالانه، حسابرس خبره بورس در نظرخواهی نشریه سهامدار میگوید: «جایی که مالیات پرداخت میکنند، پرداختکننده باید بداند که این پول صرف رفاه اجتماعی میشود. به نظر میرسد که پرداختکنندگان تصور میکنند پولهای مالیاتی به بخش واقعی اقتصاد وارد نمیشود. مشکل دیگری که وجود دارد مالیات ارزش افزوده است. مالیاتی که مردم پرداخت میکنند به عنوان حساب مالیات در نظر نمیگیرند. شاغلان و کارمندان هم بخشی از حقوق خود را به عنوان مالیات پرداخت میکنند.»
وی میافزاید: «بسیاری از شرکتهای خصوصی ممکن است اطلاعات را اظهار نکنند. در حال حاضر شرکتهای بورسی وضعیت شفافتری دارند. شرکتهای بورس زیر ذرهبین هستند و مشمول حسابرسیهای سالانه میشوند. معمولا شرکت های بورسی امکان پنهان کردن درآمدی را ندارند.«
مدیریت سود
وی تاکید میکند: «حداکثر فعالیتی که شرکتهای بورسی در زمینه فرار از مالیات میتوانند انجام دهند موضوع مدیریت سود است. البته مدیریت سود به معنای نقض قوانین مالیاتی نیست.»
وی تصریح میکند: «تاخیر در رسیدگی مسئولان اداره مالیات زمینه را برای فرار مالیات مهیا میکرد. اگر وزارت دارایی نظام مالیاتستانی خود را طوری تنظیم میکرد که تمامی امور به موقع وصول میشد، شاید دیگر نیازی به گسترش پایههای مالیاتی نبود. به عبارتی دیگر ناکارآمدی سیستم مالیاتی را به گسترش پایههای مالیاتی تعبیر میکنند. بسیاری از درآمدهای مالیاتی به بخش اقتصاد زیرزمینی میگذرد. مقاومتهای سرسخت و شدید در این زمینه وجود دارد.»
چالش ارزش افزوده
غلامحسین دوانی، عضو انجمن خبره حسابداری هم میگوید: «عدم شفافیت مربوط به بخش تولید نیست و به ندرت در این بخش فرار مالیاتی را شاهد هستیم. فرار مالیاتی و عدم شفافیت مربوط به بخش بازرگانی و بازار میشود. تجارت قاچاقی که صورت میگیرد، باعث میشود نتوان مالیات ورود کالا و زنجیره آن را دریافت کرد، زیرا سرنخ مشخص نیست که از کجا آمده، چه کسی مبادله کرده و فروخته است در این حالت فقط از مصرفکننده آخر میتوان مالیات گرفت.»
وی ادامه میدهد: «نماگرهای بانک مرکزی نشان میدهند در ۳۰سال گذشته نسبت درآمدهای مالیاتی به درآمد ناخالص ملی در بهترین سالها، حداکثر ۷/ ۶ درصد بوده ؛ درحالیکه بر اساس متوسط کشورهای منطقه این رقم باید ۲۰ درصد باشد. بر پایه این گزارش، کشورهای شبیه ما ۱۵ تا ۲۴ درصد درآمد مالیاتی دارند.»
وی ادامه میدهد: «ظهور به یکباره مالیات بر ارزش افزوده یک مشکل جدی به وجود آورد. باید نحوه رسیدگی به مالیات بر ارزش افزوده با مالیات مستقیم کاملا متفاوت باشد.»
وی تصریح میکند: «مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای فروش است در حالی که مالیاتهای مستقیم از سود اخذ میشود و ربطی به فروش یا درآمد ندارد، یعنی در مالیاتهای مستقیم اگر شرکتی سود نداشته باشد، نباید مالیات بدهد؛ در حالی که ارزش افزوده ارتباطی به سود ندارد. نظام جامع مالیاتی به نحوی طراحی شده که این دو نوع مالیات با هم تطابق پیدا کنند و بتوانند از همدیگر اطلاعات بگیرند اما اکنون عملا به صورت دو جزیره مستقل کار میکنند.»
دیدگاهتان را بنویسید