در گلدکوئیست سود یک نفر از محل زیان دیگری پرداخت میشود. سودی که بانکها به سپرده پرداخت می کنند از محل زیان وام گیرنده و زیان بانکها پرداخت میشود بانکها ، ماهیت گلدکوئیستی دارند
چرا بانکها اینگونه عمل میکنند ؟
مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره بانکها ، مالک بانک نیستند و معمولا هر ٢ تا ٣ سال عوض میشوند لذا چون مالک بانک نیستند برایشان مهم نیست که بانک زیان میکند یا سود، فقط این مهم است که در دوره ٢ تا ٣ ساله مدیریت آنها ، همه چیز گل و بلبل نشان داده شود ، هیچ چیز بیشتر از این نیست و هر کس جز این تصور کند از داخل بانکها را نمی شناسد
صورت های مالی بانکها ، سود موهوم شناسائی می کند ، صورت های مالی بانکها ، دستکاری شده است. اگر صورت های مالی بانکها با روش ifrs تنظیم شود جلو سود های موهوم گرفته میشود و دیگر دستکاری صورت های مالی برای گل و بلبل نشان دادن ، ممکن نخواهد بود.
بانکهای خارجی فقط زمانی حاضر به تعامل با یک بانک ایرانی هستند که برای سه سال متوالی صورت مالی آن بانک با روش ifrs تنظیم شده و برای آنها ارسال شود.
اینکه ایراد گرفته میشود برجام موفق نبود زیرا بانکهای خارجی بزرگ !؟ حاضر با مراوده با بانک های ایرانی نیستند حرف افراد غیر مطلع است ، بانکهای خارجی از بانکهای ایرانی صورت مالی بر اساس ifrs میخواهند تا با آنها کار کنند و بانکها ندارند ، اشکال در برجام نیست ، این حرف افراد غیر مطلع است اشکال در صورت های مالی غیر استاندارد بانکهاست.
نگارنده در سخنرانی که در حضور معاون و مسئولان بورس در یکی از کارگزاری ها داشت وقتی به این مسئله اشاره کرد ، معاون محترم سازمان بورس اظهار داشتند که فقط نماد سه بانک در بورس باز است و علت آن این است که بقیه بانکها نماد آنها وقتی باز میشود که صورت مالی با ifrs ارائه شود و بانکها دارند مقاومت میکنند.
بانکهائی که نماد آنها باز شد سود شناسائی شده با استاندارد حسابداری قبل ، وقتی بِه روش ifrs ارائه شد همه زیان ده شدند و ارزش سهام آنها در بورس سقوط کرد ، هر بانکی که با روش ifrs صورت مالی ارائه داد سود شناسائی شده یا به زیان تبدیل شد یا سود به ده درصد سابق کاهش یافت
استاندارد ifrs به سالها دستکاری بانکها در صورت های مالی و شناسائی سود غیر واقعی پایان میدهد.
چهار میلیون سپرده گذار دارند از محل سود سپرده زندگی میکنند ، چهار میلیون نفر دارند از محل سودی که اصلا وجود ندارد زندگی میکنند.
صورت های مالی را دارند دستکاری میکنند و سود غیر واقعی تقسیم میکنند و بعد این سود غیر واقعی را بین چهار میلیون نفر تقسیم میکنند.
اگر صورت های مالی بانکها با روش ifrs تنظیم شود سودی که بانکها به سپرده پرداخت میکنند کمتر از نیم درصد خواهد بود.
بانک مرکزی اجازه نمی دهد مجمع بانکها تشکیل شود بدون اینکه صورت مالی به روش ifrsتنظیم شود.
حرکت قاطع بانک مرکزی در نگارنده عمیقا احساس احترام ایجاد میکند.
چهار میلیون نفر شاغل و بازنشسته از بخش عمومی در ماه حقوق میگیرند نظام بانکی از محل هیچ در ماه به چهار میلیون نفر در عمل حقوق میدهد و اسم آن را میگذارد سود بانکی.
سود سپرده باید به کمتر از یک درصد کاهش یابد و به این بازی کودکانه و غیر مسئولانه که اقتصاد کشور را به بازی گرفته، خاتمه داده شود.
بی جهت یک عده ای را دارند از محل هیچ ثروتمند میکنند.
ما در عصری زندگی میکنیم که چهار میلیون نفر از هیچ پول در میآورند و زندگی میکنند.
کسی که در ابتدای سال ٩٢ در موسسات و بانکهای کوچک که سود سپرده بالا میدهند سپرده گذاری کرده اکنون سپرده اش دو برابر شده است بدون اینکه کار کرده باشد ، اینگونه یک عده ای را بدون کار کردن ثروتمند کردن ، فرهنگ کار کردن در کشور را لوث میکند و سنگ روی سنگ بند نمیشود.
ثروت عده ای دو برابر شده از محل از هستی ساقط شدن وام گیرنده
بخشی از وام گیرندگان نیز تولید کنندگان بوده اند.
سودی که بانکها به سپرده پرداخت میکنند به ٩٠ درصد کسب و کار ها دارد علامت میدهد که کسب خود را تعطیل و پول آن را در بانک سپرده گذاری کنند آیا این رفتار مسئولانه است ؟ این شیوه اداره بانکها به سود هیچ کس جز مدیر عامل و هیئت مدیره بانکها نیست که با صورت های مالی دستکاری شده عملکرد خود را گل و بلبل نشان دهند و بعد به خاطر سودی که اصلا وحود ندارد پاداش عملکرد در مجمع دریافت کنند.
علم کم ، مثل پول خرد میماند سر وصدا زیاد به پا میکند اما هیچ است.
نگارنده فرد غیر مطلع در امور بانکداری نیست و به مدت ٧ سال تا مهر ٩۶ مسئول ریسک بازار یکی از بانکهای بزرگ کشور بود. این بازی را نباید تا آخرین ریال دارائی وام گیرنده ادامه داد.
دیدگاهتان را بنویسید