زمزمههایی مبنی بر حذف EPS از مدتها قبل به گوش میرسید، اما از هفته گذشته این موضوع عملی شد. در یک کلام، طی دستورالعمل جدید، شرکتها از انتشار EPS منع شدهاند و نسبت P/E هم به دنبال این تصمیم بیمعنا شد. این اقدام سازمان بورس و اوراق بهادار با واکنشهای متفاوتی از سوی بازیگران بازار مواجه شد. بررسی نظرسنجی از موافقان این تصمیم که غالبا از سوی رسانههای دولتی در فضای عمومی بازار انعکاس پیدا کرد، حاکی از آن است که غالبا مدیران ارشد شرکتهای خدمات مالی از این تصمیم استقبال کرده و آن را منشا تحلیلی شدن فضای بازار میدانند، اما منتقدان هم حرفهایی برای گفتن دارند. «سهامدار» از آنجا که بازتابدهنده نظرات سهامداران است، در گزارش هفتگی از تالار حافظ این موضوع را دستمایه گزارش هفتگی خود قرار داده است. به نظر میرسد گردش اطلاعات و طرح دیدگاههای ناهمسو با نظرات ما باعث توسعه مبنایی بازار میشود.
موافقم اما مشروط
تحلیلگر نداریم
یک سهامدار تالار حافظ: به نظر میرسد حذف EPS و P/E باعث رشد تحلیلگری در بازار میشود، ولی این مساله ابهامهای زیادی دارد. ممکن است شرکتهای تحلیلگری در بازار از آن به نفع خودشان تحلیل کنند. اصولا قبل از اینکه EPS و P/E حذف شود، باید شرکتهای مشاور و تحلیلگری در بازار سرمایه به طور جدی رشد میکردند و درس خود را پس میدادند. آنها باید نشان میدادند که میتوانند این کار را انجام دهند، ولی الان بیشتر شرکتهای ما تحلیلگر نیستند، بلکه پردازش اطلاعات انجام میدهند. این موضوع به این معنی است که در واقع زیرساختهای نهادی این اقدام را فراهم نکردیم. باید زیرساختهای این کار در ابتدا فراهم میشد، بعد در جهت بینالمللی کردن بورس عمل میکردیم.
مخالفم
زیر ساخت آماده نشده
یک سهامدار تالار حافظ: این تصمیم باعث سردرگمی و بیمیلی معاملهگران شده است. حذف EPS و P/E باعث میشود در بازار ابهام ایجاد شود، این مساله باعث میشود خیلی از مردم ندانند چه سهمی را باید خریداری کنند. من نمیفهمم شرکتهای تحلیلگر یعنی چی؟! این شرکتها مشاوره هم چند تایی در بازار نیستند. به نظر میرسد آقایان خودشان به آنها مجوز دادهاند و برای خودشان میخواهند درآمدزایی کنند. کسی هم نیست جلوی آنان را بگیرد. من فکر میکنم زیر ساخت برای حذف EPS و P/E هنوز فراهم نیست و تبعات آن به تدریج در معاملات مشخص میشود.
مخالفم
سیگنال فروشی رونق می گیرد
یک سهامدار تالار حافظ: متاسفانه قانونهایی که وضع میشود امتحان خود را پس نداده است و شکل سعی و خطا دارند، در حالی که بورس محل آزمون و خطا نیست و برای بورس مضر است. بازار جیبی که الان راه افتاده، اشتباه است و این موضوع الان معلوم نمیشود، یک سال دیگر که مدیران عوض شدند و تغییرات مدیریتی اعمال شد، مدیر جدید میگوید بازار جیبی چیست؟ ۳ روز در هفته چه معنی میدهد، در بورس ما، سلیقهای عمل میشود. این مسائل باعث ایجاد ابهام میشود. ابهام زیاد باعث سفتهبازی بیشتر و به طور ویژه در فضای مجازی میشود. در حقیقت با ورود کانالهایی که سیگنالفروشی میکنند، نقش فضای مجازی بیشتر میشود. پس مدیران بورس ما باید تمام تبعات یک تصمیم را مدنظر قرار دهند.
مخالفم
صورت مساله حذف شد
حسینی، سهامدار تالار حافظ: حدود ۱۶-۱۷ سال است که در بورس فعالیت میکنم، سازمان بورس با حذف EPS و P/E صورت مساله را حذف کرده است، شرکتهایی مثل کنتورسازی و امثال آن خلاف کردند، سازمان برای اینکه خودش گرفتار نشود، صورت مساله را حذف کرده است و میگوید به من اصلا ربطی ندارد. این کار شدنی نیست، یک مرجعی برای رسیدگی به این مسائل باید باشد. سامانه کدال و بقیه سامانههای اطلاعرسانی بورس به نظر من عملا مرجعیت خود را ازدست داده بودند و در حقیقت سهامداران دیگر روی اینها حساب نمیکردند، ولی به هرحال حذف اینها کار درستی نیست، شفافیت چیز خوبی است و باید در بازار وجود داشته باشد، البته حذف اینها تاثیر آنچنانی هم در بازار ندارد، اینقدر لوث شده بود این مساله که دیگر بازار روی اینها حساب نمیکرد.
موافقم
اماسفته بازی شروع می شود
فرخی، سهامدار تالار حافظ: از سال ۸۳ در بازار فعالیت دارم. به نظرم حذف EPSو P/E احتیاج به گذشت زمان دارد تا اثرات آن در بازار مشخص شود. الان باید با احتیاط صحبت کرد، من فکر میکنم این کار برای یک سری از سهمها خوب است، برای یکسری سهمها تاثیر آنچنانی نخواهد داشت، یعنی سهمهایی که با شیب مشخص EPS میسازند، مهم نیست. حذف EPS و P/Eاز این نظر که میگویند بازار تحلیلی میشود، خوب است، ولی به نظر میرسد این موضوع باعث سفتهبازی بیشتر میشود. با حذف EPS، بازار مبهم میشود. سهامداران نمیدانند EPSچقدر است، باید بیشتر تحلیل کنند، صورتهای مالی را اعم از میزان خرید و فروش، قیمتهای تمام شده و هزینههای مالی بررسی کنند و چون تحلیل صورتهای مالی کار هر کسی نیست، سفتهبازی بیشتر میشود. الان در همین تالار شاید ۱۰ درصد افرادی باشند که خواندن صورتهای مالی را میدانند آن هم پس از ۲۰ سال که دارند در بازار کار میکنند، چرا که این کار سادهای نیست، حذف EPS باعث میشود افراد خودشان مجبور شوند تحلیل کنند. اینکه کانال داستانی تعریف کند که یک سهم ۴۰۰ تا ۶۰۰ تومان EPS میسازد، وقتی بررسی میکنیم صورتهای مالی این سهم را میبینیم، اینطور نیست. من خودم روزهای اولی که وارد بورس شدم این شایعات را باور میکردم، ولی الان نه! چرا که صورتهای مالی را که میبینیم چنین چیزی و تحقق چنین EPSای شدنی نیست. حذف EPS یک شمشیر دولبه است، از یک طرف سفتهبازی را بیشتر میکند، البته سفتهبازی برای تحلیلگرها امر بدی نیست، ولی یک آدم عادی که محور صحبت من است، در این قضیه گیر میافتد. مثل خود من که سال ۸۵تا۸۷ گیر کردم. در این بازار به آدم زیاد دروغ میگویند و این یک واقعیت است. حذف EPS به تنهایی در کلیت برای کسانی که میتوانند تحلیل کنند، مشکلساز نیست و حتی موضوع خوبی است، چرا که باعث میشود شرکتها در پیشبینیها دست نبرند و مثلا ۵ تومان بالا نبرند، ۱۰ تومان پایین بیاورند یعنی نوسانات کاذب درست نکنند و افزایش قیمت به طور طبیعی بالا میرود. به طور کلی، به نظر من با حذف EPS و P/E ابهام در بازار بیشتر میشود و یک سری سهمها هم بالا میروند، ممکن است افرادی مثل من که مقداری تحلیل بلد هستند، توانایی داشته باشند که به بازی در بازار ادامه دهند، ولی افراد بیتجربه متضرر میشوند. مساله دیگری که وجود دارد این است افراد باید در بورس به پختگی برسند، افرادی هستند که اطلاعات غلط میدهند، برای سهامدار جوی ایجاد میکنند که در قیمت بالا سهمش را نفروشد، وقتی حباب ترکید، آن وقت فرد متضرر میشود، مثلا فردی سهمی را به دیگری میفروشد، به او میگوید سهم را نفروشی برمیگردد و طرف پس از مدت زیادی این قضیه را متوجه میشود. این به خاطر بیتجربگی است و حالا حذف EPS و P/Eبه این موضوع دامن میزند. پیشبینی از فروش نفت در زمستان ۷۰ دلار بود، ولی الان پیشبینیها از این میزان بالاتر است، چرا که ممکن است اتفاقاتی بیفتد و احتمال دارد قیمت نفت از ۷۰ دلار هم بیشتر شود و به طور طبیعی و سنتی، تجربه نشان میدهد بازار در این شرایط مثبت و صعودی میشود. در کل با توجه به این قضایا بازار سال آینده خیلی پرابهام است البته بازار مثبت خواهد بود چون قیمت نفت در حال افزایش است، ولی با حذف EPS و P/E و ابهامی که برای سهامداران پیش میآید، اینکه آخر سال وضعیت چگونه خواهد بود، معلوم نیست.
موافقم موافقم
چاره ای نیست
سرور: از حدود ۱۷-۱۸ سال پیش در بورس فعالیت میکنم، اولین سهمی که خریدم، سرمایهگذاری غدیر بود و سود هم کردم، چرا که با مشورت با کارگزار معامله را شروع کردم، چون تحصیلات مرتبط نداشتم و برق خوانده بودم. در حقیقت پیشبینی سود یک نوع غیبگویی است، چون شرکت هنوز کاری در ابتدای سال مالی نکرده است، این پیشبینیها به ضرر سهامدار تمام میشود، چون شرکت پیشبینی سود خوب را میدهد و سهامدار بر مبنای آن پیشبینی خرید میکند، ولی در طول سال اتفاقاتی رخ میدهد که شرکت نمیتواند آن سود را محقق کند و ممکن است ضرر هم کند. قصد مسئولان در حقیقت بینالمللی کردن بورس ایران است، در کشورهای دیگر نیز این امر معمول است که شرکتها حداقل تا ۳ ماه پیشبینی از سودشان نداشته باشند. این موضوع در کل میتواند در بازار تاثیرگذار باشد، چون سهامداران به این اتفاقات عادت ندارند، من فکر میکنم این موضع بازار را تحلیلمحورتر میکند، به هر حال سهامداران باید خودشان را بهروز کنند، چون چارهای ندارند اگر میخواهند در این بازار بمانند، اما مساله دیگر که اینجا سهامداران را اذیت میکند، این است که اطلاعات رانتی جابهجا میشود. یکسری افراد که مدعیاند، تحلیلگر هستند و در حقیقت با مدیران شرکتها ارتباطات پشت پرده دارند، از آنها اطلاعات میگیرند و بر اساس اطلاعاتی که دارند تحلیلهایی هم مینویسند، اما در مجموع اگر افشای اطلاعات برای همه یکسان باشد، خوب است. در شرایط امروز و با افزایش صعودی قیمت دلار و سکه، نقدینگی وارد بازار بورس نمیشود؛ صندوقهای حمایت از بورس عرضههای سنگین را میخرند که بازار به هم نریزد و به نظر من اصلا حمایت از بورس راه به جایی نمیبرد، چرا که این حمایت روزی تمام میشود. این صندوقها هم که برای زیان سهمها را نمیخرند و میخواهند سود کنند. زمانی که صف خرید تشکیل میشود، همین صندوقها میآیند، سهمهایشان را میفروشند، بعد آنهایی که سهم را در قیمتهای بالا خریداری کردهاند، دیگر هیچ کاری از دستشان برنمیآید، فقط باید منتظر بمانند، شاید روزی به پولشان برسند. بعد هم سهمهایی که مجمع میروند، سود زیادی تقسیم نمیکنند، اینجا به اصطلاح نه از تبادل سهم سودی نصیب سهامدار میشود و نه از مجمع عایدی. ارزش بازار با آغاز به کار دولت یازدهم ۴۵۰ هزار میلیارد تومان بوده است، با گذشت حدود ۶ سال ۳۸۴ هزار میلیارد تومان است. یعنی حدود ۳۰ درصد ارزش بازار کاهش یافته است. این یعنی ضرر سهامداران و کاهش پول آنها و اینکه سهامداران نتوانستهاند به پولهای خودشان هم برسند، بنابراین برای ارزیابی سودآوری اشخاص از بازار اصلا نباید شاخص را در نظر گرفت، آنهایی که سهم فلان را ۳۰۰ تا ۴۰۰ تومان خریدهاند الان ۱۰۰ تومان است، پس هنوز به پول خودشان هم نرسیدهاند.
دیدگاهتان را بنویسید