×

شو نمی‌کنم فرهنگ‌سازی می‌کنم

  • کد نوشته: 11524
  • ۲۵ دی ۱۳۹۶
  • ۰
  • وسط مصاحبه به من رو کرد و گفت: «شما متن این مصاحبه رو می‌دهید به ما بخونیم ‌دیگه؟» گفتم: «خیر،  متنی به شما

    شو نمی‌کنم فرهنگ‌سازی می‌کنم
  • وسط مصاحبه به من رو کرد و گفت: «شما متن این مصاحبه رو می‌دهید به ما بخونیم ‌دیگه؟» گفتم: «خیر،  متنی به شما نمی‌دهم». آن لحظه می‌توانست مصاحبه را قطع کند و دیگر ادامه ندهد اما ادامه داد.


    گفت‌و‌شنود با «حامد سلطانی‌نژاد» در روزی برگزار شد که این شرکت در حال سفارش خرید کیک و شمع‌های جشن تولد ۱۰ سالگی‌اش بود.


    عقربه‌های ساعت حدود عدد ۱۲ را نشان می‌داد. موذن،  اذان را گفت و  مصاحبه آغاز شد،  مدیر روابط عمومی ‌شرکت همسو با یک رفتار حرفه‌ای، ترجیح داد مصاحبه در یک فضای آزاد و بدون حضورش برگزار شود. او  قبل از مصاحبه نه از ما سوال خواست و نه جویای محورهای مصاحبه بود و نه اینکه بعد از مصاحبه تماس گرفت و متن مصاحبه را خواست.


    بررسی ‌عملکرد مدیری که طی سه سال کامیابی‌ها و ناکامی‌های متعددی در فضای کسب وکار پرتلاطم اقتصاد کشور داشته، کار آسانی نیست، کما اینکه یک مصاحبه ۹۰ دقیقه‌ای نمی‌تواند روایت متوازن و گویایی از تمامی ‌عملکردها و اقدامات مثبت او باشد.


    به نقطه‌ای از مصاحبه رسیدیم که مصاحبه‌شونده، سوالات مصاحبه‌کننده را به هیچ عنوان قبول نداشت، اما پاسخ گفت.  


    مدیر مورد بررسی ما،  با وجود اینکه احتمال می‌داد،  مصاحبه رویکردی نقادانه و چالشی دارد، اما حاضر به پذیرش مصاحبه شد. بعد از شروع مصاحبه با «سهامدار»،  هیچ‌گاه نگفت که شما فقط ۳۰ دقیقه زمان دارد. هیچ وقت هم نگفت که این سوال را جواب نمی‌دهم و سوال بعدی را لطفا بپرسید.


    به زعم‌ نشریه «سهامدار»‌ مصاحبه شونده، جسارت و پذیرش سوالات ناخواسته و پاسخگویی به آن را داشت، رفتاری که در کمتر مدیری مشاهده می‌شود.


    اخیرا یک اقتصاددان نسبت به عقب‌گرد دولت درخصوص پرهیز از آزاد‌سازی قیمت‌ها به واسطه افزایش نرخ تورم گلایه کرده است که بعد از رخدادهای اخیر اجتماعی و روند تغییر ردیف‌های درآمدی در لایحه بودجه از سوی مجلس، ‌چنین تفسیری واقعی جلوه می‌کند. حالا از طرفی هم شما در مصاحبه‌های اخیر دائما روی اینکه بورس کالا باید مرجع قیمت باشد، تاکید می‌کنید. فکر می‌کنید با این وضعیت، بورس کالا می‌تواند مرجع قیمتی باشد؟


    به هر شکل باید در مورد قیمت‌گذاری تصمیم اساسی گرفته شود. به هر حال یا ما معتقد به قیمت‌گذاری کالاها هستیم یا کشف قیمت؛ این مساله باید مشخص شود. اگر معتقد به مدل قیمت‌گذاری هستیم، پس اقتصاد باید به سمت سیاست‌گذاری اقتصادهایی حرکت کند که از این مدل استفاده می‌کنند.


     


     شما در بورس کالا چه تعریفی از کشف قیمت دارید؟


    در کشورهایی که بورس‌ها فعالیت می‌کنند، حتی کشوری همانند چین، مبنای اقتصاد‌شان را براساس حاکمیت بازار طراحی می‌کنند و بورس‌های کالایی تجلی حاکمیت بازار هستند. در کل، جهان از ساختارهای کنترلی به سمت ساختارهای نظارتی حرکت کرده است، چون کنترل کار دشواری است.


     


     آیا بورس کالا از ساختار مطلوب برای کشف قیمت برخوردار است؟


    بورس کالا زیر ساخت نظارتی را فراهم می‌کند، به هرحال، بورس کالا چیزی نیست، جز یک Market Place که شرایط عادلانه را برای حضور عرضه‌کنندگان و تقاضا‌کنندگان فراهم می‌کند یعنی بازوی عرضه و تقاضا است.


     


     بورس کالا این آمادگی را دارد؟


    بورس کالا تجربه خیلی خوبی دارد و این آمادگی را طی سال‌های اخیر کسب کرده است.


     


     مثلا در کدام حوزه‌ها؟


    الان ۱۵ سال است که در حوزه‌های مهم کار کرده است. در حوزه پتروشیمی ‌به نقطه‌ای رسیده‌ایم که واقعا ما کاشف قیمت هستیم‌.


     


     دیگر در چه حوزه‌هایی کاشف قیمت هستید؟


    شاید در حوزه شمش فولاد هم به همین ترتیب کاشف قیمت هستیم.


     


     عرضه‌کنندگان در بورس کالا از عملکرد بازار راضی هستند؟


    عرضه‌کنندگان عموما راضی هستند.


     


     ولی می‌بینیم که عموما اظهار نارضایتی می‌کنند؟


    مثلا کدام‌شان ناراضی هستند؟


     پتروشیمی‌ها.


    اگر شما سراغ هلدینگ‌ها و تولید‌کنندگان اصلی بروید، عموما راضی هستند. اما اگر پتروشیمی‌ خصوصی باشند، یعنی مالک آن یک شخص باشد، ابراز نارضایتی می‌کنند. در آنجا که یک شخص به جای یک بنگاه هدایت‌کننده باشد.


     


     اما واقعیت این است که آنها خودخواسته نیامده‌اند؟ یعنی به اجبار در بورس کالا آمده‌اند؟


     الان دیگر خیلی‌ها دل‌شان می‌خواهد با بورس کالا همراه باشند؛ مخصوصا در هلدینگ‌ها لایه‌های نظارتی و اینکه شما از مدیریت هلدینگ تا به مدیر فروش شرکتی که سرمایه پذیر شما است‌، برسید و کار نظارتی بر آنها داشته باشید، کار بسیار سختی است‌. بر این اساس خیلی از هلدینگ‌ها بورس را دفتر فروش خود می‌دانند.


     


     پس هلدینگ‌های پتروشیمی ‌از بورس کالا راضی هستند؟


    بله، ضمن اینکه منافع ناشی از تفاوت قیمت‌ها در ساختارهایی که قیمت کالاها را کنترل می‌کند، کالا با قیمت کنترل شده به دست مصرف‌کننده نمی‌رسد، یعنی واسطه‌ها هستند که منتفع می‌شوند. اما در ساختار شفاف مثل بورس کالا این هزینه‌ها کمتر می‌شود، ‌احتکار کمتر پیش می‌آید و اگر منفعتی باشد، به تولیدکننده می‌رسد.


     


     اگر اینها از بورس کالا راضی هستند، پس چرا خیلی از کالاها وارد بورس نمی‌شوند؟


    کدام‌شان؟


     مثلا آلومینیوم که الان شورای رقابت به زور آنها را وارد بورس می‌کند؟


    آلومینیوم ساختار انحصاری دارد.


     یعنی فقط آلومینیوم این مشکل را دارد؟


    بله،  آلومینیوم ۲ تا ۳ تا تولید‌کننده اصلی دارد، اما مصرف‌کنندگان طیف زیادی هستند.


     


     اگر بورس کالا این قدر جذابیت دارد، چرا صاحبان کالا هنوز این جذابیت را کشف نکرده‌اند؟


    باید ساختارها را نگاه کنید. اگر ساختارها کاملا مبتنی بر عرضه و تقاضا و اقتصاد بازار باشد، بله؛ اما اگر این‌گونه باشد که عده‌ای بخواهند از بنگاه‌های بزرگ منتفع بشوند و به نفع خودشان قیمت‌ها را سوق دهند، خب خیر! آنها به طور قطع علاقه‌ای به بورس کالا ندارند.


     


     بورس کالا دائما از قدرت نهادهای بالادستی استفاده می‌کند و کالاها را وارد بازار می‌کند، آیا به این ترتیب می‌تواند مرجع قیمتی باشد؟


    بله، در همه جای دنیا، حتی در لیبرال‌ترین اقتصادها نمی‌شود کالایی معامله شود و جایی ثبت نشود‌، حتما باید جایی ثبت شود، چون از این معاملاتی که انجام می‌شود، قیمتی از آن استخراج می‌شود و بالاخره اثرگذار است. پس معاملاتی که در ابعاد بزرگ انجام می‌شود و سرنوشت اقتصاد را رقم می‌زند، باید در جایی ثبت شود.


     


     پس الان شفاف‌سازی که از سوی بورس کالا صورت می‌گیرد، برای صاحبان کالا جذاب نیست؟


    بله، در جهان برای ورود به بورس کالا معافیت‌هایی می‌گذارند، مثلا کالایی که وارد بورس کالا می‌شود، از یکسری بازرسی‌ها، نظارت‌ها و ثبت‌ها کردن‌ها معاف است، اگر ما در ایران نیز این معافیت‌ها را اعمال کنیم، باعث می‌شود همه بیایند.


     


     پس بورس کالا جذاب نیست، آیا جذاب است؟


    بله بورس کالا جذاب است، چون باعث می‌شود افراد ریسک را تحمل نکنند.


     


     این جذابیتی که شما به آن اشاره می‌کنید، باعث جذب چند کالای جدید در بورس کالا شده است؟


    خیلی. کالاهای جدید مثل جوجه یک روزه، خیلی از محصولات کشاورزی به سمت بورس آمده‌اند.


     


     مثل کدام محصولات کشاورزی؟


    مثل زعفران. کل تولید این محصول در کشور ۲۷۰ تن است، الان که فقط چند روز است زعفران در بورس عرضه شده است، حدود ۶۰۰ کیلو از آن فروش رفته است.


     


     این رقم خیلی زیاد است؟!


    بله! به نسبت یک هفته، خیلی خوب است.


     


     چشم‌انداز شما تا آخر سال از عرضه زعفران در بورس کالا چیست؟


    تصور من این است که رقمش خیلی افزایش پیدا می‌کند.


     


     شما می‌‌گویید بورس کالا جذاب است، اما سوال من این بود تا الان چند کالای جدید وارد بورس شده‌اند؟


    سوال شما ساختاری است. شما درباره ساختار اقتصاد پرسش می‌کنید؟


     


     خیر، اتفاقا سوال من عملکردی است.


    اصلا فرض کنید بورس‌کالا نباشد. یعنی جای دیگری باشد که فعالیت‌ها را شفاف کند آیا آنجا در اقتصاد جذاب است؟ سوال شما این است و گرنه بورس کالا که کار خاصی نمی‌کند تا دیروز در فضای مبهمی‌ کار می‌کردید.


     


     پس اگر بورس‌کالا شفاف‌سازی می‌کند، دیگر برای صاحب کالا جذاب نیست؟


    باید جذاب بشود.


     


     با این وضعیت ساختاری که ما داریم آیا بورس کالا می‌تواند مرجع قیمتی باشد؟


    بله، چرا نتواند باشد!


     


     اصلا سوال من این است، خوب است که بورس‌کالا مرجع قیمتی باشد؟


    بله، خیلی از کالاهایی که اکنون وارد بورس شده‌اند، الان دیگر ساختارسازی در بیرون برای‌شان وجود ندارد.


     


     اصلا خوب است بورس‌کالا مرجع قیمتی باشد؟


    بله در کالاهایی که ما تولید‌کننده اصلی هستیم، باید چنین باشد. بورس کالا دو کارکرد دارد؛ اول کارکرد کاشف قیمت است و دیگری کارکرد تخصیصی است. خیلی وقت‌ها به کارکرد تخصیصی آن کسی توجه نمی‌کند. بورس کالا جایگزین سیستم‌های دیگری شده است. ما تا چند سال پیش سیستم قیمت‌گذاری کالاها را داشتیم و کالاها به رده الف، ب و ج تقسیم می‌شدند. از یک طرف می‌خواستیم خصوصی‌سازی کنیم و از طرف دیگر اینها را قیمت‌گذاری می‌کردیم، درحالی که این دو با هم در ‌تضاد بود. از یک طرف می‌گفتیم اگر قیمت‌گذاری را برداریم، بعد اینها را خصوصی‌سازی کنیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا ما مطمئن هستیم کالایی که تولید می‌شود، به نحو مطلوب، در جهت منافع عموم به دست مصرف‌کننده می‌رسد یا خیر، بنابراین بورس کالا را باید از این دید نگریست.


     


     شما یک استراتژی انتخاب کردید تحت عنوان مرجعیت قیمت کالاهای اساسی؛ اصلا آیا مناسب است که بورس کالا مرجع قیمت کالاهای اساسی باشد؟


    به هر حال باید مرجع کاشف قیمت باشد. ما در دنیا تولید‌کننده اصلی زعفران و پسته هستیم، ولی می‌بینیم که قیمت زعفران و پسته در خارج از ایران مشخص می‌شود. کاشف قیمت بودن نشانه قدرت بازار است. حالا ما می‌گوییم ما در بازار نفت چنین قدرتی نداریم. در مورد زعفران، چرا نباید این اتفاق بیفتد.


     


     منظورم کالاهای اساسی است؟ ما می‌گوییم در کالاهای اساسی مرجع قیمتی بشویم، آیا به نظر شما خوب است که بورس کالا به این سمت برود؟


    بله ما این تجربه را باید در مورد برخی کالاها داشته باشیم.


     


     مثلا چه نوع کالاهایی؟


    کالاهایی که ما تولید‌کننده اصلی هستیم.


     


     مثل؟


    ما تولید‌کننده اصلی قیر هستیم. ما در مورد پسته تولید‌کننده اصلی هستیم.


     


     از نظر شما آیا  قیر و پسته کالاهای اساسی هستند، پس منظور شما از کالاهای اساسی، کالاهای استراتژیکی مثل گندم نیست؟


    در مورد گندم، شاید ما تولید‌کننده اصلی در جهان نیستیم و ساختار بازارش هم این طور است، ولی حداقل در داخل کشور می‌توانیم این خاصیت را داشته باشیم.


     


     شما تصور نمی‌کنید تلاش شما برای ورود گندم به بورس کالا، این بازار را درگیر فضای سیاسی می‌کند؟


    قطعا! کسی که می‌خواهد وارد فضای کشاورزی بشود، باید عواقب آن را بسنجد و بر عهده بگیرد.


     


     منظورم این است که این کار عواقب سنگینی برای بورس کالا خواهد داشت، منظورم کشاورزان و عرضه‌کنندگان نیست؟


    بله‌! بورس کالا باید روند توسعه‌ای را طی کند و ماموریتی برای آن تعریف شده است.


     


     یعنی واقعا بورس کالا در روند توسعه باید هزینه سیاسی بدهد؟


    الان که هزینه‌های سیاسی پرداخت نمی‌کند.


     


     ولی در آینده این اتفاق می‌افتد؟


    تصمیم‌گیری به عهده دیگران است، بورس کالا معمولا در جلسات شرکت و راه‌حل خود را ارائه می‌کند و راه‌حل دیگران را نیز می‌شنود. در حوزه گندم حرف شما را قبول دارم، به هرحال گندم، کالایی است که تبعات سیاسی دارد و ممکن است بورس کالا را با چالش‌های عدیده‌ای مواجه می‌کند، ولی ما در پتروشیمی‌ها نیز این مسائل را داشتیم.


     


     چرا از گندم شروع کردید؟


     ما از گندم شروع نکردیم.


     


     ولی خیلی روی گندم اصرار دارید؟


    چون گندم کالایی خیلی مهم است.


     


     اگر گندم وارد بورس کالا شود، قیمتش بالا می‌رود و هزینه‌های مالی دولت نیز افزایش می‌یابد، چون قیمت تضمینی قطعا روند افزایشی دارد. هزینه آن را بورس کالا می‌دهد؟


    این موضوع به بحث اولم بر می‌گردد، آیا استراتژی این است که ما قیمت را ثابت نگه داریم یا اجازه دهیم، سازوکار بازار عمل کند.


     وقتی دولت بودجه‌اش را به خاطر مسائل اخیر تغییر می‌دهد، بعید نیست روی تصمیمش درخصوص عرضه گندم در بورس کالا نیز تجدید نظر کند.


    اتفاقا ما هم اکنون داریم تجدید نظر می‌کنیم.


     


     در چه موردی تجدید‌نظر می‌کنید‌؟


    سوال‌های شما یک مقدار سلسله‌وار است. درحوزه گندم و محصولات کشاورزی دو رویکرد وجود دارد؛ یک زمانی در مورد زعفران و پسته شما صحبت می‌کنید، خب؛ دیدگاهی که نسبت به اینها وجود دارد، این است که اول یک بازار متمرکز داخلی ایجاد کنیم، ‌یعنی سیستم مبتنی بر عرضه و تقاضا که ابتدا قیمت‌ها در آنجا کشف شود که در نهایت یک سیگنال به بازارهای جهانی هم داشته باشیم. اما این زیر ساخت می‌خواهد که اکنون من واردش نمی‌شوم. یک زمانی شما کالایی را وارد بورس می‌کنید که برای این کالا مدلی ارائه شده است که مصوبات قانونی دارد و مجلس شورای اسلامی ‌تصویب کرده است. سال ۱۳۸۹ مجلس شورای اسلامی ‌تصویب کرد که دولت برای اینکه از محصولات کشاورزی حمایت کند، این حمایت را دربستر بازار انجام دهد. طبق ماده ۳۳ جو مثل جو و ذرت و ذرت تجربه خیلی خوبی بود و این اتفاق با ورود به بورس‌کالا هزینه‌های دولت را افزایش نداد. اگر هم بخواهیم گندم را وارد بازار کنیم، قرار نیست که هزینه‌های دولت افزایش پیدا کند.


     


     یعنی شما می‌خواهید قیمت تضمینی را پایین بیاورید؟


    خیر، ما می‌خواهیم حمایت از کشاورزان همچنان ادامه داشته باشد.


     


     حمایت از کشاورز یعنی چه؟ یعنی اینکه قیمت گندم را کاهش دهید؟


     یعنی اینکه به جای آنکه پول به جیب واسطه‌ها برود و صرف هزینه‌های تبعی شود که کمرشکن است، هزینه‌های تبعی و هزینه‌های دولت برای خرید گندم کاهش پیدا کند. در مورد جو و ذرت تجربه مفیدی بود، البته مقیاس کوچکی بود. دولت با ورود محصولات به بورس کالا به جای اینکه ۱۳۰۰ میلیارد تومان پرداخت کند، با پرداخت حدود ۵۰۰-۶۰۰ میلیارد تومان این کار را انجام داد که تصور می‌کنم نصف یا یک سوم این رقم را صرف هزینه‌های انجام کار کرد و صرفه‌جویی شد.


     


     شما گفتید می‌خواهید در مورد عرضه گندم تجدید‌نظر کنید؟


    ما در نحوه اجرا تجدید‌نظر می‌کنیم، نه در مورد پیشنهاد؛ چون پیشنهاد دیگری الان روی میز نیست.


     


     چرا پس دولت پیشنهاد شما را کامل نمی‌پذیرد؟


    باید روی پیشنهاد ما در جلسات یک مقدار کار کارشناسی انجام دهند و نظرات ما را بشنوند. ما اصراری بر اینکه حتما این روش اجرا شود، نداریم، روش خودمان را معرفی و فرهنگ‌سازی می‌کنیم. فرض کنید‌ حالا به هر دلیلی از فردا تصمیم بگیرند سیاست قیمت تضمینی اجرا شود، آیا جامعه این آمادگی را دارد؟ این کارهایی که ما انجام می‌دهیم، عموما کار فرهنگ‌سازی است که اگر قیمت تضمینی اجرا شود، چه مزایایی دارد.


     


     شما می‌گویید روی برنامه‌ها اصرار ندارید، ولی بخش زیادی از برنامه‌های شما همین است. وقتی ما گزارش هیات مدیره سال ۹۵ را می‌خوانیم در بحث کشف قیمت تاکید زیادی دارد.


    شاید کامل مطالعه نکرده‌اید، چون ما همه برنامه‌های‌مان حول و حوش این محور نیست.


     چند درصد از برنامه‌های امسال محقق شده است؟


    تقریبا صدردصد.


     صد‌در‌صد؟!


    فقط در حوزه تامین مالی برنامه‌های ما محقق نشده است.


     اجازه دهید یک نگاهی به برنامه سال ۱۳۹۶ شما داشته باشیم. شما در برنامه‌های‌تان به معاملات برخط آنلاین(اختیار معامله) اشاره داشته، این اتفاق چه زمانی رخ می‌دهد؟


    کارهایش انجام شده است و تا آخر سال راه‌اندازی می‌شود.


     


     دقیقا چه زمانی؟


    ما کاری که باید انجام می‌دادیم، این بود که زیر‌ساختش را فراهم کنیم و این کار را همان اول سال انجام دادیم. شرکت‌های نرم‌افزاری هم که زیر‌ساختش را فراهم کنند که در حال انجام آن هستند، ان‌شاءالله تا آخر سال محقق می‌شود.


     


     شما در برنامه‌تان عنوان کردید که معامله پیمان‌های آتی و سوآپ کالایی را می‌خواهید انجام دهید، این برنامه چه زمانی اتفاق می‌افتد؟


    معاملات پیمان‌های آتی شروع شده، در واقع ما روی برخی از کالاها مثل شکر با GTC کار را پیش می‌بریم.


     


     چه وقت عملا راه‌اندازی می‌شود؟


    در حال حاضر یک سری مشخصات قرارداد ر‌ا با جی‌تی‌سی نهایی کرده‌ایم و فکر می‌کنم تا آخر سال نهایی می‌شود.


     


     یعنی ۲ ماه دیگر؟


    بله.


     


     شما در گزارش‌تان به مجمع امسال عنوان کردید که قرارداد آتی قیر را راه‌اندازی می‌کنید، این قرارداد چه زمانی عملیاتی می‌شود؟


    قرارداد آتی قیر را به دلایلی نمی‌توانستیم راه بیندازیم، باید یکسری کارهای زیرساختی انجام می‌شد که این کارها طول کشید و کاری که اخیرا توسط دبیر‌خانه تنظیم بازار انجام شد، این بود که بازار قیر به سمت واقعی شدن مولفه‌هایش پیش رود.


     


     پس این مورد هم فعلا انجام نمی‌شود؟


    مقدماتش باید فراهم شود.


     


     شما برنامه دادید که بازارهای مشتقه ارزی، آتی و اختیار معامله را راه‌اندازی می‌کنید؟ این بازارها چه زمانی راه‌اندازی می‌شود؟


    این همواره در برنامه‌های ما است.


     


     یعنی همواره در برنامه شما می‌آید و جزء ثابت برنامه‌های هیات مدیره است‌؟


    روی بحث ارز؛ بله.


     


     پس شدنی هم نیست؟


    چرا نباشد؟


     


     چه زمانی محقق می‌شود؟


    بستگی به تصمیم بانک مرکزی دارد. برنامه یعنی چیزی که من می‌توانم انجام دهم. چیزی را که من می‌توانم انجام دهم، انجام می‌دهم.


     


     اما شما اشاره کردید که این برنامه امسال محقق می‌شود؟


    این برنامه تابع خیلی از تصمیمات است. فرض کنید در شورای عالی بورس تصویب می‌شود که بازار مشتقه ارزی راه‌اندازی شود، بنابراین من موظفم که آن را انجام دهم.


     


     پس برای این مورد هم نمی‌شود تاریخی مشخص کرد؟


    زمان نمی‌شود تعیین کرد، اما از جانب ما به عنوان هیات مدیره بورس کالا مشکلی وجود ندارد.


     


     شما باز در برنامه‌های امسال‌تان اشاره کردید که می‌خواهید تابلوی مناقصه راه‌اندازی کنید؟


    بله، این هم دستورالعملش تصویب شده است.


     


     این چرا راه‌اندازی نمی‌شود؟


    دستورالعملش تصویب شده است و به زودی راه‌اندازی می‌شود.


     


     اما الان ۱۰ماه از سال گذشته و عملا ۲ ماه دیگر از سال باقی مانده است؟ همه اینها می‌خواهد در این مدت دو ماه راه‌اندازی شود؟


    طرح‌هایی که هیات‌مدیره به بورس کالا ارائه می‌دهد، چند سال طول می‌کشد، شما ببینید چند سال طول کشید اوراق آتی سکه را راه‌اندازی کنیم.


     


     چون شما تمام این موارد را در گزارش هیات‌مدیره به مجمع داده‌اید، منطقی است که در سال جاری عملیاتی شوند؟


    آن چیزی که شما[در گزارش مجمع] می‌خوانید تیتر‌وار است.


     


     بله، من تیتروار می‌خوانم و برایم سوال است که چرا دائما در مطبوعات از زبان شما می‌شنویم که ۲ ماه دیگر یا ۳ ماه دیگر فلان چیز راه‌اندازی می‌شود، خب منتظریم که راه‌اندازی شود و خبر خوب بشنویم.


     بله، خبر خوب که خیلی داریم.


     


     نوبت به خبرهای خوب هم می‌رسد، شما در گزارش مجمع از راه‌اندازی معاملات حق امتیاز خبر دادید، این مورد چه زمانی راه‌اندازی می‌شود‌؟


    معاملات حق امتیاز شروع شده است. با شهرداری تهران بحث اوراق تراکم را داریم پیش می‌بریم.


     


     چه زمانی راه‌اندازی می‌شود؟


     اینها برنامه‌های ما است، برنامه‌هایی که هیات مدیره به سهامداران می‌دهد.


     اما شما در سال ۹۵ اعلام کردید این برنامه‌ها سال ۹۶ محقق می‌شود.


    بله در سال ۹۶ زیر ساخت‌هایش فراهم می‌شود.


     


     یعنی همه اینها مجددا در گزارش هیات مدیره سال ۹۷ به مجمع تکرار می‌شود و می‌آید؟


    بله! خیلی احتمال دارد.


     


     یعنی مجددا تکرار می‌شود؟


     شما چرا این سوالات را از دیگران نمی‌پرسید؟ بالاخره برنامه‌هایی که وجود دارد، برنامه‌های یکساله نیست.


     


     از کجا باید بپرسم؟


    از هرجایی بپرسید! من عرضم این است که ما که قطعاً می‌پرسیم، شما هم بپرسید. اما این برنامه‌ها جزئیات، زمان‌بندی و فازبندی دارد.


     


     شما در برنامه سالانه به راه‌اندازی بازار معاملات تهاتری کالا به کالا اشاره کرده‌اید، این مورد چه زمانی راه‌اندازی می‌شود؟


    این را هم کارهایش دارد انجام می‌شود.


     


     الان دی ماه است، پس چه زمانی این برنامه‌ها محقق می‌شود؟


    بله! این برنامه‌ها قطعا ظرف یکسال قابل انجام نیست.


     


     پس یعنی کل برنامه سال ۹۵ شما در سال جاری ممکن نیست انجام شود؟


    بله، اینها یک برنامه زیر‌ساختی هستند، یعنی شما تا یک مصوبه‌ای از یک مرجع بگیرید، خودش یک سال طول می‌کشد، این‌طور نیست که ما این را روی میز سازمان بگذاریم و به آنها بگوییم شما فردا این را تصویب کنید و آنها بگویند دست شما درد نکند، از همین فردا معاملات تهاتر را شروع کنید.


     


     معاملات حراج دوطرفه در بازار فیزیکی چطور؟ این چه زمانی راه‌اندازی می‌شود؟


    این را هم در برخی از کالاها تجربه کرده‌ایم و به طور آزمایشی انجام شده است.


     


     یعنی طرح پایلوت انجام شده است؟


    بله!


     


     حجم معاملات آن چقدر بوده است؟


    الان نمی‌دانم. آمارش را ندارم.


     


     از چه زمانی آغاز شده است؟


    از اواسط سال آغاز شده است.


     


     در مورد پذیرش انبارها در خارج از کشور چطور؟ آیا این برنامه انجام شد‌؟


    انبار در خارج از کشور مشمول بحث تحریم‌ها شد.


     


     در مورد برنامه طراحی پذیرش شاخص مسکن و ایجاد بازار پوشش ریسک برای ساخت مسکن، این برنامه چه زمانی محقق می‌شود؟


    این هم با تامین سرمایه مشغول طراحی‌اش هستیم، برخی از این طرح‌ها یکساله نیستند.


     


     شما فکر می‌کنید همه اینها با هم در سال ۹۷راه‌اندازی می‌شوند؟


    خیر‌!


     


     در سال ۱۳۹۸ چطور‌؟


    خیر، اینها طرح‌های بلند‌مدت هستند.


     


     پس چرا این موارد را در برنامه بلند‌مدت نمی‌آورید و این موارد در گزارش هیات‌مدیره به مجمع که گزارش یکساله است، گنجانده شده، چرا در برنامه ۵ ساله استراتژیک نیاوردید؟


    جایی که ما گزارش می‌دهیم، احتمالا شما نیستید!


     


     شما دعوت کنید، ما حتما می‌آییم!


    حتما تشریف بیاورید. آنجا توضیح می‌دهیم که این کار در چند فاز انجام می‌شود، مثلا فاز اول تصویب قوانین و مقررات است و ما سال ۹۶ این فازها را جلو می‌بریم.


     


     شما می‌گویید که اجرای به موقع برنامه‌های‌تان نیازمند همکاری با سایر دستگاه‌ها است. طراحی برنامه شاخص مسکن که در همین جا انجام می‌شد و نیازی به همکاری و هماهنگی با سایر دستگاه و سازمان‌ها نداشت.


    منظورتان مسکن است؟ این را هم باید تامین سرمایه‌ها انجام می‌دادند.


     


     تامین سرمایه‌ها، بانک مرکزی یا وزارت اقتصاد و سازمان بورس نیست که درگیر بوروکراسی صندوق طلا شوید.


    نه ولی درگیری‌هایش بیشتر از اینها است.


     


     کم کاری از ناحیه تامین سرمایه‌ها بوده است؟


    خیر، از ناحیه همه بوده است. کم کاری وجود ندارد، بیشتر فازبندی بوده است.


     


     شما در برنامه امسال به طراحی مدلی جهت جلب انتشار مشارکت بلیت حمل و نقل اشاره کردید. طراحی این مدل به دیگران ارتباطی ندارد‌؟


    طراحی مدلش انجام شده است، فقط استفاده‌اش مانده است. مبنی بر اینکه اگر کسی می‌خواهد کالایی را صادر کند، در بحث حمل و نقل، هزینه حمل این کالا رقابتی حساب شود. جلساتی با موسسه کانون حمل و نقل داشته‌ایم و این موضوع را پیش می‌بریم.


     


     چه زمانی این اتفاق می‌افتد؟


    قطعا امسال رخ نخواهد داد، شما در مورد راه‌اندازی یک بازار صحبت می‌کنید. هرکدام از این بازارها یک بورس هستند.


     


     مجموعه این اقدامات و برنامه‌های دیگر چند سال آینده محقق می‌شود؟


     مثلا کدام اقدامات؟


     


     طراحی و ایجاد معاملات الگوریتمی ‌و پربسامد که شما در برنامه‌های‌تان به آن اشاره کردید.


    زیرساخت‌های الگوریتمی ‌و پربسامد از طرف ما تامین شده است، تامین سرمایه‌ها و کارگزاری‌ها دارند  معاملات را در سکه انجام می‌دهند، شما فکر می‌کنید چرا معاملات سکه این‌قدر زیاد شده است.


     


     به بحث سکه می‌رسیم، الان سوال من این است که معاملات الگوریتمی ‌چه زمان به بهره‌برداری می‌رسد؟


    پاسخ دادم، بهره‌برداری شده است، معاملات پربسامد الان در حال استفاده است، خیلی از اینها استفاده شده است، ولی اینکه ما امروز بیاییم یک قیچی بیندازیم و بگوییم امروز این راه‌اندازی شد، فردا آن یکی، این‌طوری نیست.


     


     اما هر روز برخی از مطبوعات به نقل از شما نقل می‌کنند، ۲ ماه دیگر یا ۳ ماه دیگر فلان طرح راه‌اندازی می‌شود.


    من تا حالا دو یا سه ماه را به جایی نگفته‌ام که طرحی محقق نشده باشد، اگر موردی دارید بگویید.


     


     همه مواردی که از شما سوال کردم، تقریبا ۶۰ -۷۰ درصد گزارش هیات مدیره به عنوان برنامه است، اما شما گفتید همه اینها در حال بررسی است و راه‌اندازی می‌شود.


    بله! همه اینها برنامه‌های بلند‌مدت هستند. توسعه بورس کالا در واقع چند بخش دارد، یکی توسعه بازاری است و دیگر توسعه ابزاری، هر دوی اینها یعنی توسعه بازار و توسعه ابزار اول نیازمند مقررات است، دوم نرم‌افزار و از همه مهم‌تر، نیازمند بازیگر است. در بورس‌های کالایی ایجاد قسمت سوم خیلی مشکل است.


     


     در مورد توسعه بازاری گفتید‌ نیاز به زمان دارد، اجازه بدهید در مورد توسعه ابزاری صحبت کنیم. طی ۲-۳ سال اخیر چه ابزار جدیدی به بورس اضافه کردید؟


    ابزار آپشن راه‌اندازی شده است.


     


     کدام آپشن؟


    آپشن روی سکه، درحوزه فیوچرز هم توفیقات بسیاری اتفاق افتاده است.


     


     چه توفیقاتی؟


    مایکرو استراکچرها و آنلاین تردینگ‌ها. آنلاین تردینگ‌ها که در بحث سکه راه‌اندازی شده است، حدود ۷۰ -۸۰ درصد معاملات فیوچرز اکنون آنلاین است.


     


     منتقدان شما معتقدند بستر‌هایی که شما راه‌اندازی کرده‌اید، از قبل طراحی شده بود. پاسخ‌تان به این منتقدان چیست؟


    بله، بعضی از بسترها از قبل بوده است، ولی توسعه‌اش در این مقطع زمانی بوده است.


     


     اما شما به خلق ابزار اشاره کردید. درحوزه خلق ابزارهای مشتقه، منتقدان شما می‌گویند هیچ اتفاقی در بورس کالا در زمان شما رخ نداده است، در حالی که شما سومین سال است که سکاندار بورس کالا هستید.


    برای معرفی یک ابزار شما نیازمند یکسری مقدمات هستید. هر کدام از ابزارها مثل فوروارد، حق الامتیاز یا مناقصه که می‌خواهد راه‌اندازی شود، نیازمند زیر‌‌ساخت‌سازی است.


     


     این زیرساخت‌ها که از قبل وجود داشته است.


    خیر، خیلی‌هایش هم وجود نداشته است.


     


     چه زیر‌ساختی وجود نداشته است؟


    مثلا، زیر‌ساخت نرم‌افزاری وجود نداشته است.


     


     ولی مدیران قبلی‌ معتقدند خیلی روی ITC سرمایه‌گذاری کرده‌اند؟


    سرمایه‌گذاری کرده‌اند، ولی نه به اندازه‌ای که ما سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. چه زمانی سابقه داشته است که در یک روز ۷۵۰ هزار سکه معامله شود.


     


     این عملکرد برای زیرساختی که از قبل وجود داشته است، عملکرد خوبی است؟


    من که الان نمی‌خواهم نمایش بدهم که چنین کرده‌ام. من نمی‌خواهم بگویم که من شاهکار کرده‌ام و قبلی‌ها نکرده‌اند، اگر هم بحثی در رسانه‌ها مطرح می‌شود، بحث فرهنگ‌سازی است. من هیچ‌وقت عملکرد گذشته را زیر سوال نبرده‌ام.


     


     خیر من هیچ وقت چنین اظهار نظری از شما نخوانده‌ام، ولی من مقالاتی خوانده‌ام که معتقدند در این سال‌ها اقداماتی رخ داده که بسترهایش از قبل وجود داشته است.


    لزوما من نباید نوآوری کنم و ابزار جدید بیاورم، می‌توانم همان بازار را تقویت کنم، ضمن اینکه معتقدم در این ۳ سال نوآوری زیاد داشتیم، چه در حوزه ورود کالاهای جدید، چه در حوزه توسعه زیرساختی و نرم‌افزاری و… مثلا نرم‌افزار TTS در دوره قبلی به طور کامل راه‌اندازی نشده بود و خیلی هم مشکل داشت. با انتقادات بسیاری از جانب کارگزاران مواجه بودیم و همه این مسائل را ما رفع و رجوع کردیم تا کامل راه‌اندازی شد و به بهره‌برداری رسید. درست است که دیگران قبلا زحمت طراحی‌اش را کشیده بودند. مثل همین که شما می‌گویید این طراحی‌ها چه زمانی به سرانجام می‌رسد، بالاخره یک نرم‌افزاری که شما بخواهید توسعه بدهید، چند سالی طول می‌کشد.


     


     پس این نشان می‌دهد مدیران قبلی واقعا کارهایی انجام دادند ولی دیده نشد؟


    بله، اما به وقت خودش دیده هم شد. هیچ کس زحمات قبلی‌ها را زیر سوال نبرده است. بورس سال ۸۲ نرم‌افزار آتوس را خرید، ولی سال ۸۸ به بهره‌برداری رسید. یک نرم‌افزار آماده شده‌ راه‌اندازی‌اش حدود ۵ سال طول کشید. راه توسعه بازار این نیست که شما تصور کنید همه چیز صفر و یک است. مثلا اینکه شما بگویید من اراده می‌کنم از فردا بازار یک کالایی را راه‌اندازی کنم. بعد فردا هم محقق شود، به طور قطع همه چیز زیر‌ساخت می‌خواهد.


     


     اگر اجازه بدهید روی مسائل حجم معاملات بورس کالا سوالاتم را ادامه دهم. اگر شما از مجموع درآمد‌های بورس کالا، ارزش معاملات سکه و معاملات فیزیکی را بیرون بکشید، چه چیزی از بورس کالا می‌ماند‌؟


    بورس کالا همین است دیگر، پس چه چیزی می‌خواهید از بورس کالا بماند؟


     


     پس بحث سهم ابزارها و توسعه ابزارها کجاست؟ شما سه جزء درآمدی در بورس کالا دارید، یک جزء آن معاملات سلف موازی است.


    بله، شما می‌دانید که بالغ بر ۴هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان سلف موازی تا حالا منتشر شده است، زمانی که من بورس کالا راتحویل گرفتم،  ۱۵۰ یا ۲۵۰میلیارد تومان سلف موازی منتشر شده بود.


     


     سلف موازی که مثل اوراق مشارکت است، همه از آن استقبال می‌کنند. کار دشواری نیست.


    استقبال یک حرف است، اما فرهنگ‌سازی، ایجاد زیر‌ساخت و ترغیب مردم به استفاده از آن، بحث‌های دیگری است.


     


     می‌خواهم بدانم، روی عدد چه تغییری ایجاد شده است؟


    وقتی من روی عدد صحبت می‌کنم، شما می‌گویید روی مورد صحبت کنیم.


     


     نه، من نگفتم روی عدد صحبت نکنیم. الان آماری که من از معاملات دارم، مربوط به سال قبل است، آمار جدید هم نزدیک به همین نسبت‌ها است. کل ارزش معاملات بازار حدود ۸۱ هزار میلیارد تومان بوده که از این رقم، ارزش معاملات فیزیکی ۳۷ هزار میلیارد تومان است. از طرفی، ارزش معاملات سکه هم حدود ۳۹ هزار میلیارد تومان است، تقریبا پنج هزار میلیارد تومان، ارزش معاملات سلف موازی بوده است. به نظر شما این مبلغ برای معاملات فیزیکی کم نیست.


    برای چی کم نیست؟


     


     برای ارزش معاملات ابزارها؟


    بستگی دارد که شما با چه چیزی مقایسه‌اش کنید؟


     


     با چه چیزی باید مقایسه‌اش کنیم؟


    شما می‌گویید کم است؟!


     


     نسبت به ارزش معاملات فیزیکی و ارزش معاملات سکه کم است. معاملات سکه که اکنون طبق روال در حال انجام است.


    سکه چند سال است که  راه افتاده است؟


     


     فکر می‌کنم چیزی نزدیک به پنج یا شش سالی است که راه‌اندازی شده است.


    خیر! ۹ سال است. از سال ۱۳۸۷ راه افتاده است، فکر می‌کنید از سال ۸۷ تا سال ۹۳ روزی چقدر سکه معامله می‌شد؟


     


     قطعا همین‌طور است، معاملات سکه رشد داشته است، اما من می‌خواهم بپرسم نقش برنامه شما در این روند چه بوده است؟


    الان معاملات آپشن را که ما راه انداخته‌ایم، همین‌طور است.


     


     خب از قبل هم که به همین منوال بوده است؟


    منظورتان از قبل کدام دوره است؟ دوره قبل از ما هم که سکه وجود داشته است.


     بله! دقیقا همین‌طور است!


    خب اگر این‌طور بخواهیم صحبت کنیم، باید بگوییم همان دوره قبل که بازار فیزیکی را راه انداخته‌اند، بازار فیوچرز را هم راه انداخته‌اند، پس همه کارها را آنها انجام دادند.


     


     نه ابدا، عرض من طراحی و توسعه ابزارها در دوره مدیریت شماست. بحث کمی‌اش نیست، بلکه کیفیت توسعه بازار مدنظر است. من می‌خواهم بگویم در بحث خلق ابزار که شما می‌گویید کار کرده‌ایم، باید خود را روی عدد نشان دهد، در حقیقت خلق ابزار یعنی کسری از عدد ارزش معاملات فیزیکی و سکه.


    حالا این متن مصاحبه‌ای که در حال انجامش هستیم، قبل از مصاحبه در اختیار ما قرار می‌گیرد؟


     


     خیر، متن مصاحبه بعد از انجام در اختیار شما قرار نمی‌گیرد.


    قرار نمی‌گیرد؟! پس مجبورم طور دیگری مسائل را مطرح کنم. شما با یک بازاری روبه‌رو هستید که همه مجبور هستند که آنجا بیایند و معامله بکنند یا نه؟ ما الان در بورس کالا این شرایط را نداریم که همه مجبور باشند.


     


     بزرگ‌ترین کار شما در این دوره چه بوده است؟


    بزرگ‌ترین هنر ما در این دوره، این بوده است که کالاها را نگه داشتیم و اجازه ندادیم از بورس خارج شوند.


     


     پس کالاها داشتند خارج می‌شدند؟


    بله در حال خروج بودند.


     


     پس یعنی بورس جذاب نبوده که می‌خواستند از بورس خارج شوند؟!


    خب ما جذاب‌شان کرده‌ایم. با همین سلف موازی که منتشر کرده‌ایم، جذابش کرده‌ایم.


     


     ارزش معاملات سلف موازی چقدر بوده است، الان ارزش معاملات سلف که خیلی کم است؟


    نشست گذاشتیم و به شرکت‌ها گفتیم، مشکل شما چیست؟ چرا می‌خواهید از بورس خارج شوید؟ گفتند ما می‌خواهیم تامین مالی ‌کنیم، الان از همین سلف، نصفش متعلق به شرکت‌هایی پتروشیمی ‌است. مشکل دیگری که مطرح می‌کردند، فروش بلندمدت بود، فروش بلندمدت برای آنها تهیه کردیم و الان سلف‌ها خیلی زیاد شده است. نصف آن برای محصولات پتروشیمی ‌است.


     


     ارزش سلف چقدر بوده است؟


    نصف فروش پتروشیمی.‌


     


     ارزش کل معاملات سلف نسبت به کل ارزش معاملات چقدر بوده است؟


    منظورم سلف عادی است. سلف موازی نیست. ما سلف عادی را هم تسهیل کردیم و سلف الان جذاب است.


     


     نسبت به کیک معاملات بورس ارزش معاملات سلف حجم کمی ‌نیست؟


    خیر‌! آیا ۵ هزار میلیارد تومان حجم کمی ‌است؟


     


     اگر اجبار یا همان تفنگ را از پشت سر پتروشیمی‌ها و فولادی‌ها بردارند، معاملات سکه را بردارند، ارزش سلف موازی الان چقدر است؟


    مثل این است که شما بگویید در بورس تهران؛ اگر همه شرکت‌ها از بورس خارج شوند، آن وقت چه اتفاقی می‌افتد! بورسی دیگر وجود نخواهد داشت!


    درست است. الان یا باید روی کمیت صحبت کنیم یا روی بحث کیفیت؟


     


     روی کمیت هم صحبت کنیم، ارزش معاملات سلف موازی اندک نیست. اصلا کل ارزش معاملات پتروشیمی ‌چقدر بوده است؟


    الان نمی‌دانم.


     


     کل معاملات پتروشیمی ‌شاید ۷-۸ هزار میلیاردتومان باشد، سلف موازی سال گذشته چقدر بوده است؟


    ۵ هزار میلیارد تومان. خب این عدد حس دارد یا ندارد، مفهوم دارد یا ندارد؟


     


     بله حس دارد و مبلغ زیادی است.


    پس از بحث کمی‌اش. اما در مورد بخش کیفی معاملات سلف.


     


     بحث من بررسی کل ارزش معاملات فیزیکی کالاست؟


    کل معاملات فیزیکی بازار ما حدود ۳۷ هزار میلیارد تومان بوده است. از این رقم ۵ هزار میلیارد تومانش مربوط به سلف موازی بوده است، آیا این عدد حس و مفهوم ندارد، یعنی یک ششم کل معاملات فیزیکی.


     


     چشم‌اندازتان از معاملات سلف موازی چیست؟ شما می‌گویید رشد داشته است؟ خب، در سال ۹۷ اینجا بنشینیم، صحبت کنیم، ارزش معاملات سلف موازی چقدر خواهد بود؟


    اینکه آقای ایلچی که بورس کالا را می‌شناسد برآوردش از بورس کالا چیست، برای من مهم است، در اواخر دوره آقای پناهیان[مدیرعامل پیشین] به ویژه دو، سه سال آخر خیلی از کالاها داشتند‌ از بورس کالا خارج می‌شدند یا به عللی که می‌دانید می‌خواستند از بورس خارج شوند. البته این را تاکید کنم که هیچ مشکلی متوجه مدیریت قبلی شرکت بورس کالا نبوده است، ولی خیلی پتروشیمی‌ها خارج شده بودند. شما ببینید که سال ۹۴ چه اتفاقی در حوزه پتروشیمی‌ها افتاده بود؟


     


     چه میزان از محصولات پتروشیمی ‌از بورس خارج شده بود؟


    حدود ۳۰‌تا۴۰ درصد خارج شدند.


     


     مقصر چه کسی بود؟


    مقصر کسی بود که تصمیم گرفت‌ محصولات پتروشیمی‌ها را بیرون از بورس عرضه کند.


     


     دولت این تصمیم را گرفت.


    حالا دولت یا نهادهای قانونگذار‌؛ بحث من روی دولت نیست، بحث قانون‌گذاری است. در آمریکا و در چین همه می‌خواهند در بورس بفروشند، ولی در ایران نمی‌خواهند، دلیلش این است که شرایط فروش در کشورهای دیگر آنقدر سخت است که ترجیح می‌دهند در بورس بفروشند، یعنی جایگزین دیگری ندارد.


     


     پس این نشان می‌دهد بورس کالا جذاب نیست؟


     اگر بخواهیم این‌طوری استدلال کنیم که بورس جذاب نیست، در کشورهای دیگر هم بورس جذاب نیست، درنهایت شفافیت چیز جذابی نیست!


     


     شما در برنامه‌های اعلامی‌ یکسری برنامه‌هایی دارید که توسعه کیفی یا عمق بخشیدن به بازار را مدنظر قرار داد، اما همزمان به دنبال افزایش کمی ‌و کمیت بودید؟ شما هم طولی و هم عرضی به توسعه بازار نگاه کردید، آیا عملا رشد همزمان امکان‌پذیر است؟


    چاره‌ای جز این نداریم.


     


     خب این برنامه‌ها چه زمانی محقق می‌شود‌؟


    وقتی شما برنامه تهاتر می‌دهید و برنامه توسعه کالاهای مختلف را مدنظر قرار می‌دهید، باید این کار را به موازات هم انجام دهید. این‌طور نیست که شرکت تمام توانش را صرف یک بخش کند، ما یک بخش توسعه فیزیکی داریم، یک بخش هم توسعه مشتقه داریم، آن بخش کار خودش را پیش می‌برد و دیگری هم مسیر خودش را طی می‌کند.


     


     از توسعه ابزارهای مشتقه شما راضی هستید؟


    بله.


     


     چه ابزارهای جدیدی خلق شده است؟


    سلف موازی و  آپشن‌ها ابزارهای جدیدی بودند که طراحی شدند.


     


     اینها که از قبل وجود داشته است؟


    آپشن از قبل بوده است؟


     


     روی چه کالاهایی؟


    آپشن روی سکه است و بازار خوبی هم دارد و همین ایجاد صندوق‌های کالایی که یک آرزو بود.


     


     البته موضوع نفی عملکرد شما نیست‌، حتی منتقدان نیز این را نفی نمی‌کنند که شما کارهایی هم کرده‌اید، منتقدان اتفاقا می‌گویند در این سال‌ها کارهای بسیار خوبی شده است، ولی نسبت به برنامه‌ای که اعلام شده و انتظارات را افزایش دادید، هیچ کاری صورت نگرفته است؟


    قطعا این برنامه، یک برنامه بلندپروازانه است.


     


     چرا برنامه‌های بورس کالا باید بلند پروازانه باشد؟ شما عادت دارید برنامه‌های بلند‌پروازانه ارائه کنید؟


    خیلی از برنامه‌ها محقق شده است.


     


     نه ابدا! همین الان با هم بررسی کردیم و دیدیم که خیلی از برنامه‌ها محقق نشده است؟


    خیر، دیدگاهای‌مان با هم متفاوت است‌، دیدگاه شما این بود که چه زمانی یک برنامه راه می‌افتد، مثلا از معاملات حق‌الامتیاز چه زمانی بهره‌برداری می‌شود.


     


     دقیقا! این دیدگاه من نیست، دیدگاه جامعه و مردم این است، دیدگاه بسیاری این است.


    دیدگاه من این است که سال آینده به هیات مدیره بگویم چه کار کرده‌ام.


     


     اصولا برنامه امسال شما با سال آینده چه تفاوتی دارد؟


    قطعا فرقش این خواهد بود که ما در حوزه بازارها چه ریل‌گذاری‌های کرده‌ایم و در توسعه ابزاری چه ریل‌گذاری کرده‌ایم و چه دستاوردی داشته‌ایم و چه گینی، استفاده‌ای و بهره‌هایی از آن خواهیم برد. ممکن است برنامه‌مان را اصلاح کنیم.


     


     شما دربخشی از مصاحبه گفتید ممکن است سال ۹۷ هم این برنامه‌ها به بهره‌برداری نرسد، وقتی می‌گوییدgain  یعنی حتما سال ۹۷ تمام این برنامه‌هایی که شما گفته‌اید، به بهره‌برداری می‌رسد.


    خیر، بعضی از این برنامه‌ها ممکن است به بهره‌برداری نرسد، من درحوزه مسکن ادعا ندارم که برنامه‌ها به سرعت محقق شوند.


     


     چرا باید برنامه‌های بورس کالا بلند‌پروازانه باشد؟


    من معتقدم باید باشد.


     


     چرا؟


    چون  بورس باید هدف بزرگ‌تری را برای خود ترسیم کند تا بتواند به اهداف کوتاه‌مدت خود برسد.


     


     این مساله باعث نمی‌شود که شما زیاد وعده بدهید و بازار خودش را با وعدهای انتظاری هماهنگ کند. این برای مدیریت بورس کالا بد است.


    خیر، وعده که نیست. بازار می‌بیند همه آنها محقق شده است، الان همین مناقصه دستورالعملش تصویب شده است که باید اجرا شود، تا هفته قبل دستورالعملش در شورای بورس مطرح می‌شد.


     


     پس الان مشکل در بورس است؟


    خیر! مشکل در بورس نیست، من مشکل را جایی نمی‌بینم، ما یک برنامه‌ای را تعریف کرده بودیم که من در سال اول نرم‌افزارم را درست می‌کنم و در واقع قانون‌گذاری‌اش را به سرانجام می‌رسانم و سال دوم، مراحل اجرایی را دنبال می‌کنم. 


     


     در واقع شما ملاحظه‌کاری می‌کنید، اگر واقعا مشکلی با سازمان هست، بگویید؟


    خیر، واقعا این‌طور نیست، ما اتفاقا در چند دوره اخیر بهترین رابطه را با سازمان بورس داشته‌ایم و هیچ قانون و مقرراتی نبوده است که ما به سازمان بورس برده باشیم و آنها گفته باشند تصویب نمی‌شود.


     


     با بانک مرکزی چطور؟


    ما خودمان مستقیم با بانک مرکزی بحثی نداشته‌ایم، تنها بحثی که ما با بانک مرکزی داشته‌ایم، بحث مشتقه ارز بود که آن هم ما مجری بازار مشتقه ارز هستیم، یعنی سیاست‌گذار بازار مشتقه ارز نیستیم.


     


     شما چند وقت پیش صحبتی کردید که با نقد منتقدان همراه بود، بحث عرضه بیت‌کوین در بورس کالا بود، هنوز هم به این مساله اعتقاد دارید؟


    خیر، آن موضوع به دلیل برداشت بد خبرنگار بود، خبرنگار از من پرسید شما بیت‌کوین در بورس کالا راه می‌اندازید و من پاسخ دادم ما داریم بررسی می‌کنیم که بیت‌کوین چه اثری روی بیزینس ما دارد‌.


     


     پس شما چنین سخنی نگفتید؟


    خیر، من چنین چیزی نگفتم و در مصاحبه بعدی که خبرنگاران پرسیدند، من گفتم ما داریم روی این موضوع مطالعه می‌کنیم. یک کمیته‌ای تشکیل داده‌ایم، استدلالم هم این بود که ما در بورس کالا حتما باید روی اتفاقاتی که پیرامون‌مان می‌افتد، حساس باشیم.


     


     اجازه بدهید یک سوال دیگر مطرح کنم، سود‌سازی شاخص عملکرد یک مدیر‌ است. آیا  این را قبول دارید؟


    خیر، این‌طور نیست!


     


     الزاما نیست؟! پس به نظر شما شاخص عملکرد یک مدیر در بورس کالا چیست؟


    در بورس کالا، شاخص عملکرد این است که ما چه مقدار توانستیم، کالاها را به سمت بازار محور شدن پیش ببریم، اینکه من بنشینم و خوشحال باشم که حجمی ‌از معاملات انجام می‌شود، اما این معاملات شکلش واقعی نباشد، به نظر من سود نیست، قبلا هم این کار انجام می‌شد.


     


     اگر این‌طور نیست، پس چرا سود شرکت این‌قدر کم است؟


    سود شرکت در مقایسه با سال‌های قبل، اتفاقا خوب است!


     


     سود شرکت چقدر است؟


    الان درآمد شرکت ۴۰ میلیارد تومان است و سودش هم فکر می‌کنم ۲۰ میلیارد باشد.


     


     این رابطه ۴۰ میلیارد تومانی با بازاری که ارزش معاملاتش ۸۱ هزار میلیارد تومان است، چه نسبتی دارد؟


    اصلا هدف بورس این نیست که این‌طور سودآوری داشته باشد.


     


     یعنی بورس نباید به سمت سودآوری برود؟


    بورس باید به سمت سودآوری برود، منتها نباید سودآوری‌اش فعالیت‌های‌ اصلی‌اش را تحت تاثیر قرار دهد.


     


     شما گفتید سود شرکت چقدر است؟


    فکر می‌کنم بیست و خرده‌ای میلیارد تومان باشد.


     


     سال گذشته ۴۰ میلیارد تومان بود، خب اینکه ۶۰ درصدش از کل سود خالص شرکت، ناشی از دریافت سود سپرده بود؟


    نه، الان اینطور نیست.


     


     چند درصدش سود سپرده است؟


    الان شاید ۲۰ تا ۳۰ درصدش از محل سود سپرده باشد.


     


     خیر،  الان ۶۰ درصدش از محل سود سپرده است.


    خیر، اکنون این‌طور نیست.


     


     سال گذشته شما ۳۹ میلیارد تومان سود داشتید که طبق محاسبات من ۶۱ درصدش از محل سود سپرده بود.


    سال گذشته شاید این‌طور بود، ولی الان این‌طور نیست. سال گذشته ما پول را نگه داشتیم که افزایش سرمایه بدهیم، آن هم به خاطر الزامات بورس‌. ما دنبال درآمد اینچنینی نبودیم.


     


     الان  سود خالص شرکت چقدر است؟


    باید بگویم صورت‌های مالی را بیاورند.


     


     این نسبت خیلی عجیب نیست که چرا سود شرکت این‌قدر نسبت به ارزش معاملات بازار پایین است؟


    رسالتی که برای شرکت تعریف شده‌، این نیست. از اول هم این نبوده است، بورس تهران هم این‌طور نبوده است، فرابورس هم این‌طور نیست، یعنی اینکه چون معاملات میلیاردی اینجا انجام می‌شود، رقم سود شرکت هم به هزاران میلیارد برسد‌.


     


     پس این‌طور نیست که بتوانیم رابطه‌ای بین عملکرد مدیر‌عامل و رقم سود در هر زمانی‌(در حال حاضر یا گذشته) قائل شد؟


    از دید سهامدار، بله! این قضیه مهم است که شرکت چقدر سود می‌سازد که طی این سال‌ها هم واقعا روندش افزایشی بوده است.


     


     پس سهامداران از روند سودسازی شرکت راضی هستند؟


    بله، چون به نسبت وضعیت بورس، خیلی بهتر بوده است، ما از بعد ارزش معاملات، خب رکوردهای تاریخی را رد کرده‌ایم. سال گذشته ارزش معاملات به‌ ۸۱ هزار میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان رسید که اصلا چنین مبالغی در بورس نداشته‌ایم یا در حوزه بازار مشتقه، چنین اعدادی را تجربه نکرده‌ایم. ما تجربه‌های خیلی وحشتناکی را در بورس کالا داریم، در بورس کالا تجربه اعتراضات عجیب و غریبی را نسبت به بورس کالا داریم، ولی در دوره ما این اتفاق‌ها نیفتاده است.


     


     مثلا چه اعتراضاتی؟


    حالا من مثال‌هایش را نمی‌گویم که عملکرد فرد خاصی زیر سوال نرود. خودتان بروید بررسی کنید. تعداد شکایت‌هایی که از بورس کالا شده است، را بررسی کنید. بالاخره این دوئینگ بیزینس(Doing Business) هم یک شاخصی است. چطور شما مقدمات بازار را فراهم می‌کنید، ما سعی کرده‌ایم در آرامش این مسائل را پیش ببریم‌. من به همکان گفته‌ام، برنامه‌هایی که ارائه می‌دهید برنامه‌های بسیار بزرگی باشد.


     


     آخر وفتی این برنامه‌های بزرگ، محقق نمی‌شود؟


    همه اش دارد محقق می‌شود، یعنی هر کدام‌شان را اگر بگویید محقق نشده یا نمی‌شود، من می‌گویم نه!


     


     فکر می‌کنید در دوره مدیریتی شما محقق شود؟ شما الان سه سال است که شما مدیر‌عامل شرکت هستید.


    لزومی ‌ندارد به دوره مدیریتی من برسد‌، کما اینکه خیلی از بسترهایی که ما الان استفاده می‌کنیم، در بدو تاسیس بورس ایجاد شده است. کما اینکه بسیاری از کارهایی که اکنون ما انجام می‌دهیم، در دوره مدیران قبلی بستر‌سازی شده است. من نمی‌دانم این چه مشکل و آفتی است که در ما وجود دارد، واقعا این را بدون اغراق عرض می‌کنم، حتما می‌خواهیم یک چیزی را قیچی کنیم که به اسم من تمام شود. اینکه در جامعه هم می‌بینید، سر و صدای بورس کالا ممکن است زیاد باشد، مساله توجه به فرهنگ‌سازی است.


     


     شما دارید به بحث فرهنگ‌سازی اشاره می‌کنید، اخبار به گونه‌ای از جانب شما مخابره می‌شود که گویی حجم معاملات بسیار بالاست ولی وقتی بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که چنین چیزی نیست؟


    حجم معاملات بسیار بالاست.


     


     مثل زعفران، آیا حجم معاملاتش بالاست؟


     برای برخی کالاها باید شو کرد و باید فرصتی را  فراهم کرد که مردم بیایند.


     


     بحث اینجاست که شما خیلی زیاد شو می‌کنید؟


    باید این کار را بکنیم‌، چون ما را نمی‌شناسند، الان شما از زعفران‌کاران بپرسید، آیا بورس کالا را می‌شناسد، نمی‌شناسند! پس باید در صدا‌و‌سیما صحبت کرد و به مناظره گذاشت.


     


     من بحث فرهنگ‌سازی را قبول دارم، ولی نوع اطلاع‌رسانی و خبررسانی که شما می‌کنید که گویی اتفاقات بزرگی در بورس کالا می‌افتد، ولی وقتی در عمل بررسی می‌کنیم، چنین چیزی نیست. من گفتم از بعد حجم معاملات بورس کالا و سودآوری، اتفاق خاصی رخ نداده است.


    نخیر! خیلی اتفاقات افتاده است! آقای ایلچی تکلیف را مشخص کنید، شما می‌خواهید کمی ‌صحبت کنیم یا کیفی؟ اگر می‌خواهید کمی‌ صحبت کنیم که خیلی عددها نسبت به سال گذشته بزرگ‌تر شده است.


     


     امسال بورس کالا چقدر بزرگ شده است؟


    بورس کالا خیلی نسبت به سال گذشته و نسبت به سال‌های قبلش رشد داشته است.


     


     شکی نیست. اما رشد بورس و حجم معاملات آن، آیا ناشی از افزایش نرخ ارز نبوده است؟


    خب می‌تواند آن هم عاملی باشد.


     حجم معاملات در برخی سال‌ها مثل سال گذشته پایین آمده است، اگر اشتباه نکنم معاملات فولادی ۵ درصد کاهش پیدا کرده است، ولی ارزشش بالا رفته است خب دلار افزایش پیدا کرد و ارزش معاملات بالا می‌رود و حجمش پایین آمد.


    شما چرا فقط همان را می‌بینید، چرا معاملات پتروشیمی ‌را نمی‌بینید؟


     


     افزایش معاملات پتروشیمی‌ هم متاثر از نرخ دلار بود.


    خیر! حجم معاملات پتروشیمی ‌هم بالا رفته است. پتروشیمی ‌سال گذشته ۵/۳ میلیون تن معامله شد، چه زمانی سابقه داشته است که محصولات پتروشیمی ‌در بورس کالا چنین رکوردی را بزند. اصلا کل محصول پتروشیمی ‌نهایی که در مملکت مصرف می‌شود، ۴ میلیون تن است.


     


     چه سهمی ‌از افزایش ارزش معاملات پتروشیمی ‌ناشی از رشد نرخ دلار بوده است؟


    اصلا من درباره ارزش معاملات محصولات پتروشیمی ‌صحبت نمی‌کنم، درخصوص حجم و تناژ صحبت می‌کنم، تناژ که دیگر تحت تاثیر افزایش نرخ ارز نیست؟! حجم معاملات محصولات پتروشیمی‌ از ۹/۲ میلیون تن به ۵/۳ میلیون تن رسیده است.


     


     چه درصدی از افزایش حجم معاملات متاثر ازوضعیت اقتصادی بوده است و چه مقدار ناشی از اقدامات بازار؟


    هیچ ربطی به وضعیت اقتصاد نداشته است. همه آن  ناشی از اقدامات بازار است.


     


     همچنین در سال گذشته که صادرات محصولات پتروشیمی ‌هم افزایش پیدا کرد؟


    اگر صادرات محصولات پتروشیمی ‌افزایش پیدا کرده است که باید داخل کمتر عرضه می‌کردند.


     


     امسال پیش‌بینی‌تان روی کل ارزش معاملات بورس کالا دربخش‌های مختلف چقدراست؟


    اگر بخواهم ارزشی صحبت کنم، امسال ‌ما به رقم نزدیک ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نزدیک می‌شویم؛ رقمی ‌که هیچ موقع تجربه نکرده‌ایم. البته اعداد افزایش معاملات در بخش‌های مختلف پیش روی من نیست، اما در حوزه محصولات پتروشیمی، فرآورده‌های نفتی و سایر محصولات رقم ارزش معاملات به شکل مطلوبی افزایش خواهد یافت و این افزایش در تمامی‌ بخش‌ها افزایش خواهد یافت.


     


     اما ترکیب رشد معاملات همانند سال‌های قبل است. این نشان می‌دهد بورس کالا در استراتژی‌های فرهنگ‌سازی و استراتژی‌های ابزار‌سازی موفق نبوده است؟ مگر آنکه آن دستاوردهایی که شما در سال ۹۵ در گزارش هیات مدیره گذاشتید و در ۹۶ هم به آن اشاره می‌کنید، محقق شود؟ 


    من قبول ندارم. شما وقتی می‌خواهید یک بازار مشتقه راه بیندازید لازمه‌اش این است که اول بازار نقد خوب راه‌اندازی کنید. 


     


     بازار نقد از قبل وجود داشته، شما حجم و ارزش را بالا بردید؟


    خیر، بازار نقد بازاری است که شما روزانه از آن سیگنال قیمتی بگیرید، اینکه شما هر هفته یک شرکتی محصولی را عرضه کند و قیمت بخورد و تا هفته بعد بازار رها شود خیر، این‌گونه نیست.


     


     شاخص موفقیت‌تان را ابزار مشتقه، فیوچرز یا آپشن می‌بینید یا رونق بازار نقد؟ همین را بگویید.


    من شاخص موفقیتم را این می‌بینم که تا چه اندازه توانسته‌ام یک بازار نقد قوی تشکیل دهم که برمبنایش بعدا بتوانم یک بازار فیوچرز تشکیل دهم.


     


     چه زمانی این اتفاق می‌افتد؟


    هر موقع! اصلا برای فیوچرز نمی‌توانید زمان مشخص کرد. فیوچرز را زمانی می‌توانید به آن برسید که بازار نقدی درست شده باشد، این گواهی سپرده که ما این‌قدر روی آن مانور می‌دهیم و رکوردهایش هم خیلی خوب است، زمان‌بر بوده است.


     


     مگر گواهی سپرده کار سختی است‌؟


    بله! کار خیلی سختی است؟


     


     چرا سخت است، همان قبض انبار است دیگر؟


    بله، ولی انباری وجود ندارد، یعنی انبارهای استاندارد وجود ندارند. استانداردهای حسابداری‌اش دیده نشده بود. مالیات این را به عنوان ابزار نمی‌شناخت، خیلی مقدمات داشت. اینها که انجام شد، حالا قابل اجرا است. البته آنها هم مقصر نیستند، چون شناخت هم ندارند.  


     


     الان چند انبار دارید؟


    در کل کشور بالغ بر ۸۰ انبار فعال پذیرفته داریم. اگر بخواهیم، انبارهای غیر‌فعال را بگوییم، حدود ۱۱۴ مورد است، منتها ۸۰ انبار فعال‌ در حال کار هستند.


     


     آقای دکتر، خیلی سپاسگزارم. سوال‌های ما تمام شد، از شما به خاطر وقتی که در نظر گرفتید، ممنونم.


    من هم خیلی متشکرم و استفاده کردم. مصاحبه بسیار خوبی بود. ان‌شاء‌الله نشریه «سهامدار» مسیر موفقیت‌آمیزی را طی کند.    


     

    برچسب ها

    اخبار مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *