هامونی با رد هرگونه دخالت افراد یا نهادهای دولتی در اتخاذ تصمیم اخیر سازمان بورس، کاهش دامنه نوسان را تنها برای جلوگیری از رفتار هیجانی در بازار سرمایه دانست که اینروزها تقریبا هر روز حدودا ۵ درصد مثبت میخورد. این گفتوگو را میخوانید.
-جناب دکتر در یک هفته گذشته شاهد تغییر و اجرای چند قانون در بازار سرمایه بودیم و هنوز مرکب قانون جدید حجم مبنا خشک نشده بود که با تصمیم خلقالساعه دیگری برای کاهش دامنه نوسان مواجه شدیم! نظر جناب عالی درباره این قانون چیست؟
اگر بخواهیم درباره این قانون، بهواسطه خلقالساعه بودنش نظر بدهیم، آن را قبول ندارم. در شرایطی هستیم که باید تصمیمهای سریع بگیریم. در دنیایی بسر میبریم که ویروس کرونا کل بازارهای مالی جهان را بهم ریخته است و مدیران بازارهای مالی باید در لحظه تصمیم بگیرند. اینکه بگوییم تصمیم خلقالساعه یا واکنش سریع، خوب است یا بد، نظری ندارم و قضاوتی نمیکنم یا اینکه در مورد یک مسالهای باید الان تصمیم بگیریم یا یک سال بگذرد. گاهی شرایط ایجاب میکند که در یکجایی باید تصمیم سریع گرفت. مثلا در قبال اپیدمی کرونا ویروس، فدرال رزرو امریکا واکنش سریع نشان داد و با یک تصمیم خلقالساعه، نرخ بهره را به نصف کاهش داد و به نیم درصد رساند تا بازار بورس نیویورک را از این وضعیت نجات دهد و ترس و وحشت حاکم بر بورس نیویورک را کنترل کند. این تصمیم شاید به ظاهر خلقالساعه باشد اما برای نجات بازار مالیشان آنها این حق را دارند. در ایران هم همین طور است. شاید کرونا بر بازار مالی ایران تاثیر چندانی نگذاشته است اما سایر متغیرها و مولفههای موثر بر بازار سرمایه، ما را به سمتی میبرد که باید تصمیمهای سریع بگیریم.
-تاثیر این مولفهها و متغیرها در بازار سرمایه و یا نجات آن، به میزانی بوده است که در یک هفته شاهد اجرای ۳ تا ۴ قانون باشیم؟
برای نجات بازار سرمایه نبوده و اتفاقی در بازار نیفتاده است اما برای جلوگیری از هیجانات و احساساتی است که در بازار قلیان میکند و شاخصها نشان میدهد که هیجان و احساس بر عقل و منطق و تصمیمهای عقلانی سرمایهگذاران چیره می شود و این موضوع هر سیاستگذار، رگولاتور و تنظیمگری را وادار به دخالت و تنظیمگری میکند. بههرروی، تصمیم کاهش دامنه نوسان از ۵ به ۲ درصد کاملا کارشناسی شده و قابل دفاع است و ما از کاهش دامنه نوسان از ۵ به ۲ برای کنترل هیجانات سرمایهگذاران دفاع میکنیم. همچنین تاثیر آن را در کوتاهمدت و بلندمدت به نفع سرمایهگذاران و مردم میدانیم. چرا باید بدون هیچ تحلیل و رفتار عقلایی، سهام و شرکتهای بازار سرمایه با ورود موجهای نقدینگی شدید هر روز ۵ درصد مثبت بخورند و در بسیاری از سهمها و شاخص بازار نیز شاهد این رشد بیمحابا باشیم. این اتفاق با فاندامنتالها و مولفههای اساسی و بخش واقعی اقتصاد همخوانی ندارد و از آن فاصله گرفته است. این مسایل ما را به سمتی برده است که باید با ریزساختارهایی مانند حجم مبنا، کاهش دامنه نوسان و ورود کد اولیها به صورت مستقیم در بازار، جلو این هیجانات و رفتارهای احساسی را بگیریم و آن را کنترل کنیم.
-دخالت در تنظیم و کنترل بازار سرمایه حق نهاد ناظر و قانونگذار است اما انتقادها به نوع تصمیمگیری و زمان آن مربوط میشود.
برخیها میگویند سازمان بورس چه حقی داشته است که در این زمینه ورود کند! در بند ۱۱ ماده۷ قانون بازار اوراق بهادار این اختیارات به سازمان به عنوان حامی منافع حقوق سهامداران و سرمایهگذاران تفویض شده است تا به بازار ورود و در آن کنترل و تنظیمگری کند. رفتار سازمان بورس و ارکان بازار سرمایه نیز تاکنون حمایتگرانه و هوشمندانه بوده است و این را هم میتوان به قضاوت مردم گذاشت. دستکم در ۲۰ سال گذشته رفتار و تصمیمهای مدیران سازمان بورس نسبت به سایر بازارها، صنایع و نهادهای تصمیمگیر، بسیار هوشمندانه، آیندهنگرانه و عقلایی بوده است. این قانون هم برای پیشگیری از اتفاقاتی است که ممکن بود در آینده بیفتد و سرمایه سهامداران و سرمایهگذاران را به خطر بیندازد.
-کاهش دامنه نوسان از ۵ به ۲ درصد، موجب کاهش ورود نقدینگی به بازار سرمایه نمیشود؟
دامنه نوسان ۲ درصدی را بیشتر فعالان قدیمی و بزرگان بازار سرمایه به یاد دارند و در برهههایی دامنه نوسان بازار سهام ۲ درصد بود و در زمانهایی هم ۲.۵ و ۳ درصد بود. چند سالی است که دامنه نوسان تغییر کرده و به ۵ درصد رسیده است و این موضوع حتی در بورس تهران نیز وجود داشت.
-آیا میتوان حجم معاملات بازار سرمایه را اکنون با دهههای گذشته مقایسه کرد؟
افزایش حجم و ارزش معاملات و شاخص بورس، بهواسطه همین تصمیمهای هوشمندانه و استراتژیک مدیران بازار سرمایه و سازمان بورس و نهادهای حاکمیتی ایجاد شده است و این تصمیمها باعث شدند تا بازار سرمایه رشد کند اما قرار نیست این رشد، بیمحابا و بدون منطق و غیر عقلایی باشد و با بخش واقعی اقتصاد فاصله بگیرد. نباید به بهانه رونق بازار سرمایه، هر کاری که دلمان میخواهد را انجام دهیم و رفتار هیجانی و احساسی را هیچ سرمایهگذار و فعال شرافتمندی که شرافتمندانه در بازار سرمایه معامله و کسب سود میکند، قبول ندارد و اجازه نمیدهد چنین اتفاقی بیفتد.
-با توجه به صحبتهای اخیر برخی از مدیران بورس، فعالان بازار معتقدند، دخالتهایی در تصمیمگیریهای بازار سرمایه از سوی نهادهای غیر مربوط میشود. اینطور است؟
من معتقدم که اگر خودمان به عنوان کسانی که در کف و متن بازار سرمایه هستیم نتوانیم در چنین وضعیتی برای بازار تصمیم بگیریم، قطعا دستگاههای دیگر وارد میشوند و برای ما تصمیم میگیرند، بنابراین بهتر است خودمان وارد شویم و تصمیمهای تخصصیتر برای ارتقای سلامت بازار و کاهش هیجانات در آن بگیریم که منجر ورود نهادهای دیگر در بازار سرمایه نشود. تا جایی که من در جلسات تخصصی مدیران سازمان بورس حضور داشتم، تمامی بحثها تخصصی و مربوط به بازار سرمایه و شرایط موجود آن بوده مسایل به خوبی رصد شده است. من دغدغههای تمامی فعالان و اهالی بازار سرمایه را درک میکنم و از همه سهامداران و مردم میخواهم که صبر و حوصله بهخرج دهند. سعه صدر و روحیه صبوری، بزرگ ترین مولفه و فاکتور برای سودآوری بازار سرمایه است و از همه فعالان میخواهم که صبورانه و با طمائنینه به مسیرشان با عمق تحلیل ادامه دهند. عملکرد بازار سرمایه در دهههای گذشته نشان داده که همواره راه خودش را به درستی در پیش گرفته است و نهتنها متاثر از بازارهای رقیب و موازی نبوده بلکه بازدهی بالاتری را کسب کرده است. مانند امسال که بازدهی بازار سرمایه قابل مقایسه با بقیه نیست، بنابراین، از همه فعالان بازار و رسانهها به ویژه رسانههای تخصصی خواهش میکنم از این تصمیمها دفاع کنند. مدیران سازمان بورس هیچگاه تصمیمی نمی گیرند که به ضرر مردم و سرمایهگذاران منجر شود و پرتفو و ثروتشان را به خطر بیندازد. ما اینجا برای ثروتآفرینی گردهم آمدهایم تا زمینههای ثروتآفرینی و سودآوری درست و حلال را فراهم کنیم. این تصمیمات هم بر اساس نشانهها و علایمی در بازار گرفته شده است و از کارشناسان و دلسوزان بازار سرمایه انتظار داریم که اگر فکر میکنند این تصمیمها درست بوده، نظراتشان را با رسانهها درمیان بگذارند تا بازار سرمایه از آسیبهای هیجانات و رفتار احساسی دور شود. تجربه نشان داده است که ریزساختارهای بازار میتواند در راستای بهبود وضعیت تغییر کند و اصلاح شود.
-بهنظر نمیرسد فعالان و اهالی بازار و رسانهها در حسن نیت مدیران سازمان بورس تردید داشته باشند، بلکه همه نگرانیها مبنی بر دخالت دولت و نهادهای وابسته در تصمیمگیریهای اخیر بازار سرمایه و ایجاد محدودیتهایی در آن است.
این قضیه را قویا تکذیب میکنم. دولت بخش بزرگی از تامین مالی خودش را از طریق بازار سرمایه در بخشهایی مانند خصوصیسازی، تامین مالی اسناد و خزانه اسلامی و ابزارهای مالی انجام میدهد و باید ممنون بازار سرمایه هم باشد و هست. دولتی که پروژهها، طرحها و برنامههایش را از طریق بازار سرمایه تامین مالی میکند چه دلیلی دارد که بخواهد دخالت کند و به آن ضربه بزند. دولتی که تنها از طریق فرابورس تا الان بیش از ۱۶۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی کرده است با چه انگیزهای میتواند این بازار را بهم بریزد؟
گفتوگو: مولود غلامی






دیدگاهتان را بنویسید