با دقت به روند مثبت بازار سرمایه در نخستین روز کاری دکتر حسن قالیباف اصل، رییس سازمان بورس اوراق بهادار، میتوان به عمق این موضوع پیبرد. دکتر پیمان مولوی، دبیر اجرایی انجمن اقتصاددانان ایران، معتقد است: « انتصاب رییس جدید سازمان بورس اوراق بهادار، در راستای مطالبهگری صاحبان اصلی بازار و همچنین نتیجه ایجاد تغییر در بازار بدون نظرخواهی و بهرسمیت شناختن سرمایهگذاران است.» وی در گفتوگو با خبرنگار بااقتصاد، اعتماد سرمایهگذاران را بزرگترین دارایی بازارهای مالی جهان میداند و میگوید: «تغییرات اخیر در قوانین بازار سرمایه اقناع سرمایهگذاران را درپی نداشت و تصمیمگیران بازار باید از بازارهای جهانی، اعتمادسازی و نحوه ارتباط با سرمایهگذاران و سهامداران (حقوقی و حقیقی) را یاد بگیرند.» متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
-همانگونه که مطلع هستید، بازار سرمایه در نخستین روز حضور رییس جدید سازمان بورس اوراق بهادار، اقبال خوبی نشان داد و روند مثبت شاخص تداوم یافت. برای روزها و هفتههای آتی روند بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
موضوعی که همواره بر آن تاکید دارم این است که باید یک جریانی در بازار سرمایه به راه بیفتد تا مطالبهگری صاحبان اصلی بازار -که همان سرمایهگذاران هستند -از سازمان بورس و سایر نهادهای نظارتی ایجاد شود. سازمان بورس یا هر سازمان نظارتی دیگر، به نمایندگی از سهامداران بر روند شفاف معاملات نظارت میکنند تا کیفیت معاملات و شفافیت معاملات در صورتهای مالی، زیرساختارها، ریزساختارها و غیره افزایش یابد. بهنظر میرسد این جریان در بازار سرمایه ایجاد شده و انتصاب جناب دکتر قالیباف اصل بهعنوان رییس جدید سازمان بورس در این راستا و بر اساس خواست سرمایهگذاران بوده است. درباره روند مثبت بازار نسبت به این تغییر و تحولات هم باید بگویم که بازار هیچگاه اشتباه نمیکند. بههر روی، بازار سرمایه رویکرد مثبتی از این تغییر گرفته و امید است عرضه اولیه شرکتهای خوب تداوم یابد. هرچه عرضه اولیه شرکتهای قوی و بنیادی بیشتر باشد تامین مالی بنگاهها هم از طریق بازار سرمایه به خوبی انجام میشود و عمق بازار افزایش مییابد و سهامداران جدید هم قدرت انتخاب بیشتری برای سهمهای بنیادی خواهند داشت.
-بهاین ترتیب میتوان گفت که بازار سرمایه ایران به بلوغ رسیده است و میتواند در تصمیمسازیها دخالت کند؟
بازار سرمایه ایران هنوز راه زیادی تا بلوغ دارد، هرچند بازار سرمایه ایران به بلوغ نرسیده است و با بازارهای توسعه یافته مالی در جهان -که ۹۰ درصد اقتصادشان از بازار سرمایه تامین میشود- فاصله دارد اما در راه رسیدن و کامل شدن به بلوغ است و باید به پیروی از بازارهای بزرگ مالی جهان مانند والاستریت، هنگکنگ و دکس، نحوه ارتباط عمومی با سرمایهگذاران و احترام به دیدگاههای آنها را بیاموزد و اعتمادسازی کند. بزرگترین دارایی هر بازار سرمایهای در جهان، اعتماد سرمایهگذاران است و این اعتماد نباید خدشهدار شود. امیدوارم در مسیر جدید بازار سرمایه ایران هم این اتفاق بیفتد و ارکان تصمیمساز، سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی را به رسمیت بشناسند و با مشاوره، همراهی و اقناع سرمایهگذاران برای بازار سرمایه تصمیمگیری کنند. اتفاقی که در هفته گذشته رخ داد (تغییر برخی قوانین بازار سرمایه) بر این نکته که اقناع سرمایهگذاران موضوع مهمی در پیشبرد اهداف بازار است، صحه گذاشت و نشان داد که اقناع علمی و استراتژیک سرمایهگذاران تا چه حد اهمیت دارد، هرچند در چنین وضعیتی که فشارها زیاد میشود نیز بازار راه خودش را میرود.
-اشارهای داشتید به بازارهای مالی بزرگ در جهان مانند والاستریت، هنگکنگ و دکس. باتوجه به مطالعات جنابعالی در این زمینه، بازار سرمایه ایران در گام نخست چگونه میتواند از این بازارهای موفق الگوبرداری کند؟
نکته مهمی که در تمامی بازارهای مالی جهان وجود دارد، ایجاد سیستم رتبهبندی شرکتهای حاضر در بازار سرمایه است. سازمان بورس اوراق بهادار مجوز رتبهبندی شرکتها را صادر کرده اما گام اول اجرایی و فرهنگ رتبهبندی و اعتماد به آن در میان سرمایهگذاران است که باید در دوره جدید بازار سرمایه، برداشته شود. در امریکا با بیش از ۱۱۰ سال سابقه رتبهبندی، در بحران اقتصادی ۲۰۰۸، شرکتهای بزرگ رتبهبندی مانند استاندارد اند پورز، فیچ و غیره به دلیل انجام ندادن ریتینگ (محاسبات) درست به یکی از موارد منفی اقتصاد امریکا تبدیل شده بودند اما سیستمشان را اصلاح و بهروز کردند و گاهی نیز در بازار به همدیگر سهم دادند. این فرهنگ باید در بازار سرمایه ایران هم جایگزین شود. موضوع مهم دیگری که باید به آن توجه داشت، فرهنگ سهامداری است. متاسفانه در ایران عادت کردهایم که بگوییم هیچ بازاری ریسک ندارد و همه بازارها را هم به سمت اوراق بدون ریسک بردهاند. به باور من، دکتر قالیباف که برخاسته از بازار است و در دل بازار قرار دارد، میتواند این فرهنگ را در بازار سرمایه جا بیندازد و در اذهان مردم و سرمایهگذاران ثبت کند که بازار بدون ریسک نیست. این تلقی نادرست که بازار سرمایه بدون ریسک است، خطرناکترین وجه آن میباشد که در اذهان سهامداران خرد و کلان نیز رسوخ کرده است. در چنین شرایطی نمیتوان به بازار عمق داد و سرمایهگذاران ما باید یاد بگیرند که بازار ریسک دارد و سیستم رتبهبندی اعتباری را نیز باید جدی بگیرند. سیستم رتبهبندی اعتباری، مهمترین غایب بازار سرمایه ایران است که شرکتها باید بر اساس سیستمهای رتبهبندی مانند تمامی بازارهای جهان، رتبهبندی شوند و سرمایهگذاران بر اساس رتبه اعتباری، ریسک و بازده را بسنجند. بازار سرمایه اگر سیستم رتبهبندی را جدی بگیرد، شاهد وضعیت مطلوبتر در سالهای آینده خواهیم بود.
-مهمترین مانع اجرای سیستم رتبهبندی اعتباری به ویژه در زمانی که قرار است واگذاری شرکتهای دولتی هم در بورس انجام شود، چیست؟
مهمترین موضوعی که برای واگذاری سهام شرکتهای دولتی وجود دارد و به بیانی دیگر، کلید موفقیت عرضههای دولتی هم، محسوب میشود، شفافیت است و اگر در حوزه صورتهای مالی و عملکردی این شرکتها شفافیت وجود داشته باشد، نتایج مثبتی برای بازار سرمایه درپی خواهد داشت وگرنه بازار سرمایه هم دچار مشکل میشود. بنابراین ورود شرکتهای دولتی به بازار سرمایه میتواند مثبت باشد به شرط اینکه شفافیتسازی انجام و سختگیریهایی که برای ورود شرکتهای خصوصی به بورس انجام میگیرد، اعمال شود.
نکته دیگر، اصلاح ساختاری شرکتهای دولتی است. این شرکتها برای تامین مالی وارد بازار سرمایه میشوند اما رویکردشان حاکمیت شرکتی است و زمانی که وارد بازار سرمایه میشوند، باید رویکرد و ذهنیتشان هم تغییر کند و شفافتر و پیشروتر شوند. همچنین باید با هیات مدیرههای قویتر وارد بازار سرمایه شوند و اگر به همان روال قبل باشند در کوتاه مدت شاید نتایج مطلوب ثبت کنند اما در بلندمدت میتوانند آسیبزننده باشند. بنابراین، شرکتهای دولتی برای ورود به بازار سرمایه باید تغییرات حاکمیت شرکتی، چشمانداز شرکتها و نحوه تغییرات مدیریتی هم اعمال کنند.
گفتوگو: مولود غلامی
دیدگاهتان را بنویسید