نرخ تورم از مهمترین شاخصهای اقتصاد کلان است که ارتباط تنگاتنگی با وضعیت ثبات اقتصاد داشته و بر ریسک سرمایهگذاری تاثیرگذار است. زمانی که نرخ تورم به مدت طولانی بالا باشد یا به عبارت بهتر اقتصاد تورم مزمن را تجربه کند، فعالان از اطمینان کافی نسبت به آینده اقتصاد برخوردار نیستند. حال اینکه در چنین شرایطی ممکن است تورم وارداتی هم فضا را برای ادامه کار دشوار کرده و باری بر دوش اقتصاد کشور بگذارد. حسین راغفر، استاد دانشگاه الزهرا معتقد است که تورم وارداتی منجر به تورم داخلی شده و دهکهای پایین جامعه را با مشکل روبهرو میکند.
با توجه به اینکه افزایش نرخ ارز در ماههای اخیر روی برخی کالاها تاثیر گذاشته است، چگونه میتوان از اثرات تورم وارداتی در اقتصاد کشور جلوگیری کرد؟
در تمامی برهههای زمانی وقتی نرخ ارز افزایش پیدا میکند، دهکهای پایین جامعه نگرانیهای بیشتری نسبت به سایر گروهها پیدا میکنند. با توجه به اینکه اقتصاد کشورمان یک اقتصاد واردات محور است و در این اقتصاد واردات هر کالایی نسبت به تولید آن صرفه اقتصادی دارد، درنتیجه نرخ ارز بهعنوان یک متغیر مهم و اساسی در اقتصاد کشور شناخته میشود. متغیر ارز روی رفتار مصرفکنندگان، تولیدکنندگان، صادرکنندگان و بازارهای مختلف و… تاثیر دارد. درنتیجه هرچه میزان التهاب بازار ارز بیشتر شده نگرانی گروههای پاییندست جامعه هم بیشتر میشود؛ اما در تشریح چگونگی تورم وارداتی و تاثیرپذیری آن از نرخ ارز باید گفت زمانی که نرخ ارز افزایش پیدا میکند، نرخ کالاهای وارداتی بیشتر شده و این موضوع یک اثر مستقیم روی تورم به وجود میآورد. بدون شک وقتی تورم وارداتی شکل میگیرد تورم داخلی هم رو به افزایش رفته و نرخ ارز اهمیت خود را بهعنوان یک متغیر مهم اقتصادی نشان میدهد. از سوی دیگر با افزایش نرخ ارز نهتنها سفتهبازی در بازار ارز رونق میگیرد بلکه کمکم به سایر بازارها هم کشیده میشود.
کدام بازارها تاثیر میپذیرند؟
وقتی صحبت از تورم وارداتی است مسبب آن فقط بالا رفتن نرخ ارز نیست، بلکه میزان تورم جهانی است که به اقتصاد کشور سرایت کرده و روی تکتک متغیرهای اقتصادی تاثیر میگذارد. کالاهای وارداتی در مبدا گرانتر شده و از سوی دیگر همزمان با افزایش تورم جهانی، نرخ ارز هم بیشتر میشود و به بالا رفتن هزینه واردات هم دامن میزند، درنتیجه یک کالا بهصورت دوجانبه با رشد قیمتی همراه شده و تورم داخلی هم با توجه به متغیر ارز و هم با توجه به رشد تورم جهانی دچار تغییر میشود. در این صورت بسیاری از واردکنندگان تلاش میکنند کالای خود را به بهترین قیمت در بازارها به فروش رسانده و بیشترین سود را عاید خود کنند، همین موضوع هم در جابهجایی نرخ تورم داخلی تاثیر گذاشته و مجددا روی معیشت و سطح رفاه مردم تاثیر میگذارد.
تورم وارداتی به چه متغیرهایی وابسته است؟
بیش از هر چیزی به تورم جهانی وابسته است، اما همزمان میتواند از سایر متغیرها هم تاثیر پذیرد. حتی ممکن است افزایش تعرفه واردات یک کالا در یک کشوری بر تورم وارداتی تاثیر بگذارد؛ اما بهصورت عمده تورم وارداتی زمانی رخ میدهد که قیمت کالاهای اساسی و مهم که بیشترین مصرفکننده آن مردم هستند، دچار تغییر قیمت شود. این کالاها که بسیار مهم و حیاتی هستند، ممکن است بر اساس تصمیمات دولتها، سیاستهای اقتصادی کشور و حتی شرایط اقتصادی یک کشور با تغییر قیمت روبهرو شده و افزایش پیدا کنند.
افزایش نرخ ارز را میتوان اصلیترین عامل ایجاد تورم وارداتی دانست؟
نه، این موضوع به مجموعهای از عوامل بستگی دارد. منظور از تورم وارداتی، افزایش قیمتی است که بر تورم داخلی تحمیل شده است. گاهی ممکن است افزایش نرخ ارز هم ماحصل تورم وارداتی باشد. پس از آن است که همزمان با افزایش نرخ ارز سایر بازارها به این موضوع واکنش نشان داده و دچار تغییر میشوند. برای مثال وقتی هزینههای زندگی مردم بهخصوص دهکهای پایین جامعه بالا میرود بهخودی خود شاخصهای زندگی مانند خوراک، پوشاک و بهخصوص مسکن هم از نرخ تورم تاثیر پذیرفته و گاهی رشد قیمت این شاخصها از نرخ رشد تورم هم بیشتر میشود.
یعنی افزایش نرخ ارز روی بازار مسکن هم تاثیر میگذارد؟
بله. در کوتاهمدت شاید خود را نشان ندهد اما در بلندمدت و میانمدت حتما نمود خواهد داشت. همزمان با افزایش نرخ ارز تورم هم رشد میکند از سوی دیگر نرخ بهره بانکی در کشور بسیار پایین است. درنتیجه سرمایهگذاران به دنبال بازارهای مختلف برای بالا بردن راندمان سود خود هستند که ممکن است این سرمایهها به بازار مسکن رفته و گاهی هم به بازار ارز برود. در هر دو حالت این بازارها دچار تورم رشد شده و رشد قیمتی قابلتوجهی را تجربه میکنند.
چگونه؟
در مورد بازار ارز همان دم دست بودن و آشنایی مردم با شرایط آن است. به عبارتی هر چه سرمایه سرگردان در بازار بیشتر باشد میزان سفتهبازی در بازار ارز هم بیشتر است. در نتیجه سفتهبازی منجر به ایجاد یک شوک قیمتی در بازار شده و ممکن است نرخ ارز تا ۱۰۰ درصد هم رشد داشته باشد؛ اما در مورد بازار مسکن باید گفت که این اتفاق با سرعت کمتری به وجود میآید. سرمایهگذاران کلان بیشتر وارد بازار مسکن شده و تلاش میکنند یک حباب قیمتی ایجاد کنند. گاهی نرخ رشد قیمت مسکن دو برابر بیشتر از نرخ تورم عمومی است. در این حالت میتوان گفت که مسکن بهعنوان یک متغیر روی تورم تاثیر گذاشته است.
تورم وارداتی چگونه تورم داخلی و اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار میدهد؟
تورم وارداتی مانند بیماری نیست که به اقتصاد کشور سرایت کند، بلکه از راههای مختلف وارد کشور میشود. در وهله اول میتواند از طریق تجارت خارجی و میزان واردات وارد کشور شود، در این زمان یک کالا که میتواند مواد اولیه و حتی محصول نهایی باشد با قیمت بالاتری واردشده و گاهی این افزایش قیمت میتواند بسته به بالا بودن تعرفههای کشور مبدا هم باشد. در نتیجه یک کالا با قیمت بالاتری واردشده و درنتیجه با قیمت بالاتری نیز در بازار به دست مصرفکننده میرسد، حال اینکه مصرفکننده میتواند یک تولیدکننده یا مصرفکننده نهایی باشد. در این صورت تورم وارداتی بهصورت مستقیم روی شاخصهای قیمتی کالاها نمود پیداکرده و شوک قیمتی هم ایجاد میکند. در برخی مواقع هم تورم وارداتی ماحصل رفتار صادرکنندگان در کشور است. بسیاری از کالاها در داخل کشور وجود دارند که از آنها بهعنوان کالاهای صادراتی یاد میشود، در مواقعی ممکن است تقاضای مناسبی برای صادرات این کالاها به وجود آمده و تولیدکنندگان ترجیح دهند که محصول را به دلیل بهصرفه بودن صادرات در بازارهای خارجی به فروش برسانند. به هم خوردن ترازوی عرضه و تقاضا بهخودیخود منجر به افزایش قیمت در بازارهای داخلی شده و محصول راه بازارهای خارجی را در پیش میگیرد. همین موضوع یک تورم و افزایش قیمت چشمگیر را به وجود میآورد که میتواند روی تورم داخلی تاثیرگذار باشد. همچنین فقدان توازن در تراز پرداختهای خارجی ممکن است زمینههای تورم را فراهم سازد. اگر تراز پرداختهای خارجی با کسری روبهرو شود، ارزش پول ملی کاهش و به دنبال آن قیمت کالاهای وارداتی افزایش پیدا میکند. این موضوع بارها در اقتصاد ایران رخداده و تجربه تکراری به شمار میرود. بروز چنین جریانی بهصورت مستقیم روی تورم داخلی تاثیر گذاشته و بهصورت همزمان ارزش پول ملی کشور را کاهش میدهد، درنتیجه کالاهای تولیدشده در داخل کشور برای خارجیان ارزانتر تمام میشود و بهاینترتیب، صادرات کشور بیشتر میشود. باید توجه داشت که همیشه صادرات اتفاق مثبتی در جامعه نیست چون در چنین مواقعی ممکن است صادرات منجر به کاهش عرضه یک محصول و افزایش قیمت آن در بازارهای داخلی شود. حال اگر تراز پرداختهای خارجی با مازاد روبهرو شود، درآمدهای تازهای در جامعه تزریق میشود که به دلیل بالا بودن میل نهایی به مصرف و پایین بودن میل نهایی به پسانداز، دریافتهای افراد به شکل قدرت خرید اضافی در بازار ظاهر و به افزایش قیمتها منجر میشود.
افزایش نرخ ارز میتواند برای سال ۹۷ تورم ایجاد کند؟
بله، این یک امر طبیعی است. وقتی نرخ ارز بالا رفته، بسیاری از کالاها از این متغیر اقتصادی تاثیرپذیرفته و در نتیجه تورم داخلی را رشد میدهند. این احتمال وجود دارد که در صورت کنترل نکردن قیمتها و در دست نداشتن بازارهای مهمی مانند بازار مسکن، بازار ارز و… یک تورم شدید در انتظار مردم باشد. پیامدهای این دسته از تورمها هم به دو گروه آسیب میرساند: گروه نخست مصرفکننده خود گروههای پایین درآمدی و طبقات متوسط را شامل میشود و گروه دوم هم تولیدکنندگان هستند که به خاطر افزایش هزینه نهادهایشان قادر به ادامه حیات و بقا نخواهند بود. بسیاری از این تولیدکنندگان ورشکست میشوند که به دنبال آن شاهد افزایش بیکاری خواهیم بود. در واقع به دنبال افزایش قیمت دلار که این روزها شاهد آن هستیم بحرانهای کنونی اقتصاد کشور تشدید میشود.
آیا میتوان با بستههای حمایتی در برابر تورم وارداتی مقاومت کرد؟
تورم وارداتی بهصورت مستقیم روی قیمتها تاثیر میگذارد اما نمیتوان آن را غیرقابلکنترل به شمار آورد. همچنین در سالهای اخیر و با توجه به تجربه تاریخی، بستههای حمایتی تاثیر چندانی در کنترل امور نداشته و بیشتر مواقع منجر به رانتخواری بیشتر شدهاند. در مساله ارز، همزمان با دونرخی شدن ارز فقط فرصتی برای عدهای رانتجو برای استفاده از ارز ارزانقیمت و سودجویی از فاصله قیمتی ارز دونرخی به وجود آمد. ماحصل این برنامه هیچ تاثیری روی دهکهای اجتماعی و بالا رفتن سطح رفاه اقتصادی نداشت.
وقتی صحبت از تورم و افزایش قیمتها میشود یک التهاب روانی در بازار و حتی جامعه به وجود میآید، به نظر شما علت این موضوع چیست؟ بالا رفتن نرخ ارز و بالا رفتن نرخ تورم چه پیامدهای اجتماعی- اقتصادی میتواند داشته باشد؟
مردم در سالهای اخیر نسبت به نرخ دلار دچار حساسیت شدهاند. بدون شک همین افزایش قیمتها بیش از هر بخشی روی گروههای جامعه تاثیر گذاشته است و این موضوع بهخودیخود یک حساسیت در جامعه به وجود آورده است. وقتیکه نرخ ارز رشد میکند میزان شکنندگی قیمتها بیشتر شده و پیامدهای اجتماعی را بیشتر میکند. همچنین باید توجه داشت که مردم متوجه تاثیرگذاری نرخ ارز بر سایر شاخصهای اقتصادی شدهاند درنتیجه بهسرعت نسبت به تغییرات آن واکنش نشان داده و حتی بهصورت عملی وارد میشوند. وجود صفهای طولانی برای خرید دلار در روزهای اخیر نشان از آگاهی مردم نسبت به تاثیر ارز در شاخصهای اقتصادی دارد. همچنین مردم در سالهای اخیر بهصورت ملموس این موضوع را درک کردهاند که همزمان با افزایش نرخ دلار و افزایش نرخ تورم، ارزش سرمایهها و پولشان کمتر میشود، درنتیجه تمامی تلاش خود را برای حفظ ارزش سرمایهها به کار میگیرند.
به نظر شما افزایش نرخ دلار جنبه روانی دارد و این حجم از تقاضا ماحصل تقاضای کاذب است؟
تقاضای کاذب و تاثیر فضای روانی جامعه روی نرخ ارز درست نیست. نمیتوان گفت که در کشور بهصورت صددرصدی با کمبود ارز مواجه هستیم اما اتفاقات اخیر بهصورت واضح وضعیت عرضه و تقاضای دلار را در جامعه به تصویر میکشد. درست است که عمده مشکل به وجود آمده در بحث دلار به کسری بودجه دولت بازمیگردد اما تقاضای شکلگرفته چندان کاذب نیست و مردم برای حفظ سرمایههای خود تلاش میکنند تا ارزش آن را حفظ کنند.
دیدگاهتان را بنویسید