ظاهرا تا قیمتها منطقی نشود، تقابل میان تولیدکنندگان زغالسنگ و دو غول تولید فولاد پایان نمییابد. از آنجا که دولت در صنعت تولید زغالسنگ به صورت مستقیم ذینفع نیست، مداخلهای هم در رابطه یکطرفه نمیکند، مشکل اینجاست که تعداد تولیدکنندگان به دلیل مقرونبهصرفه نبودن راهاندازی واحدهای جدید اندک است و تعداد خریداران زغالسنگ اندکتر؛ مثلا یکی مثل ذوبآهن اصفهان در نتیجه در حلقه پایین دستی این زنجیره تامین انحصار تام وجود دارد و اوست که میخرد یا نمیخرد.
سعید صمدی، دبیر انجمن زغالسنگ ایران و رئیس کمیسیون معدن خانه اقتصاد ایران که هر از گاه به نمایندگی از اعضای انجمن خود وضعیت فعلی و آینده استخراج و فرآوری زغالسنگ را به چالش میکشد، تنوع و تعدد خریداران را راهکار برونرفت از انحصار خریدار میداند، تازه اگر قیمتها اصلاح شود. صمدی در گفتوگو با «سهامدار» حیات گلخانهای فولاد مبارکه و ذوبآهن را به چالش میکشد و میگوید: «قیمت یک مترمکعب گاز که دولت به فولاد مبارکه میدهد ۳ سنت است. همین گاز را دولت به میزان ۳۰ سنت به ترکیه صادر میکند.»
آشنایی
زغالسنگ از منابع بسیار بهینه انرژی در سطح جهان است. هزینه هر واحد انرژی تولید شده از زغالسنگ، بسیار پایینتر از انرژیهای نفتی و گازی است. به همین دلیل، در برنامه بلندمدت کشور، حمایت از این صنعت در اولویت قرار گرفته است. زنجیره ارزش این صنعت در دو مرحله اساسی ایجاد میشود. مرحله ابتدایی اکتشاف و استخراج زغالسنگ خام از معادن است. زغالسنگ خام استخراج شده دارای ناخالصی است و طی مرحله دوم، زنجیره ارزش که فرآوری یا زغالشویی نامیده میشود تبدیل به کنسانتره زغالسنگ ککشو میشود. زغالشویی شامل مراحل خردایش، فرآوری زغالسنگ درشتدانه و ریزدانه، آبگیری و جداسازی باطلهها و دپو میشود. به غیر از کک میتوان از نیمه ککها، گاز کک، گاز کوره بلند و قطران هم به عنوان محصولهای زغالسنگ اشاره کرد. به طور کلی زغالسنگ به دو دسته کلی زغالسنگ حرارتی و زغالسنگ ککشو تقسیم میشود. زغالسنگ حرارتی به عنوان منبع انرژی و در صنایعی مانند سیمان و فولاد یا تولید برق استفاده میشود. این در حالی است که زغالسنگ ککشو به عنوان ماده اولیه تولید کک مورد استفاده قرار میگیرد. در کشور تعدادی از شرکتها مانند «کطبس» و «کشرق» زغالسنگ خام را از معادن استخراج میکنند. شرکتهایی مشابه «کپرور»، زغالسنگ خام را به زغالسنگ ککشو تبدیل میکنند. در قدم بعد این ماده به کک تغییر مییابد. شرکت «ذوبآهن» و فولادسازانی که روش مشابه دارند، کک را به کوره بلند فرستاده و در تولید فولاد به کار میبرند. شرکت ذوبآهن اصفهان به عنوان تنها مصرفکننده زغالسنگ در کشور، بخشی از کک موردنیاز را خریداری میکند؛ اما مقدار بیشتر آن را زغالسنگ ککشو خرید کرده و خود به کک تبدیل میکند.
نحوه تعیین قیمت زغالسنگ به چه صورتی است و آیا از یک فرمول خاصی پیروی میکند؟
شرکت ذوبآهن اصفهان در زمانی که قیمتهای جهانی زغالسنگ پایین بوده و شرکت با توجه به شرایط مالی خود توان پرداخت آن را داشته است از فرمول زیر برای قیمتگذاری استفاده میکرد.
نرخ جهانی زغالسنگ استرالیا + ۱۵درصد تعرفه گمرکی+ هزینه حمل
ولی با افزایش قیمت زغالسنگ، این اتفاق هیچ وقت عملا نیفتاده است. همیشه قیمت زغال ایران پایینتر از قیمت جهانی خریداری میشده. در بعضی از زمانها معادل قیمت جهانی قیمتگذاری میشد. ولی به دلیل وجود هزینههای حمل و تعرفه گمرکی موجود، همواره بهای تمامشده زغالسنگ وارداتی بالاتر از قیمت زغالسنگ داخلی برای مصرفکننده قرار میگیرد. ولی در حال حاضر مساله اساسی این است که قیمت جهانی بسیار بالا رفته است.
رشد قیمت جهانی زغالسنگ از چه زمانی آغاز شده و از چه زمانی قیمت زغالسنگ داخلی از قیمتهای جهانی جا ماند؟
تقریبا از اواسط سال گذشته.
قیمت ۴۵۰ هزار تومان به ازای هر تن زغالسنگ از چه زمانی تعیین شده است؟ و در همان زمان قیمت جهانی چه نسبتی با این قیمت داشت؟
این قیمت را پارسال تعیین کرده بودیم که در آن زمان قیمت مناسبی بود. البته توقع ما بالاتر از این بود. پارسال قیمت زغالسنگ داخلی برای شرکت ذوبآهن اصفهان متوسط ۴۵۰ هزار تومان و زغالسنگ خارجی ۷۶۰ هزار تومان تمام شده است. این مورد را از صورت مالی ذوبآهن استخراج کردیم. بر این اساس قیمت زغالسنگ داخلی تقریبا ۶۰ درصد قیمت زغالسنگ خارجی بوده است. منتهی با این تفاوت که زغالسنگ خارجی هزینه حمل و تعرفه واردات دارد. معمولا کیفیت زغالسنگ خارجی ۱۵ درصد بالاتر از زغالسنگ ایران است. البته اگر شرکت ذوبآهن اصفهان زغالسنگ درجه یک خریده باشد. به طور کلی شرکت ذوبآهن اصفهان در هر شرایطی حداقل از ۱۰ درصد زغالسنگ درجه یک استفاده میکند. زغالسنگ درجه یک عمدتا وارداتی است منتهی نهایتاً ۱۰ درصد استفاده میشود و بیشتر از این نیازی نیست. ولی سال گذشته ذوبآهن ۴۰ درصد از زغالسنگش را وارد کرد.
اگر امکان دارد مقایسهای بین ذوبآهن اصفهان و فولاد مبارکه دو غول فولادی کشور داشته باشید ؟
به طور کلی تولید فولاد از سنگ آهن شروع میشود. در دنیا ۶۵ درصد تولید فولاد از زغالسنگ، ۳۰ درصد از آهن قراضه و ۵ درصد سایر موارد از جمله گاز است. در دنیا برای احیای فولاد از گاز به دلیل اینکه سوخت فوقالعاده گران و با ارزشی است، کمتر استفاده میشود. در کشور ما به دلیل وجود منابع غنی گاز، ۲۰ درصد تولید فولاد از زغالسنگ و ۸۰ درصد آن با گاز است. تفاوت نرخ انرژی بین فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان یک تبعیض واقعا وحشتناکی است. دولت نمیتواند به زغالسنگ یارانه بدهد ولی چون گاز را خودش تولید میکند به آن یارانه میدهد. قیمت یک مترمکعب گاز که دولت به فولاد مبارکه میدهد ۳ سنت است. همین گاز را دولت به میزان ۳۰ سنت به ترکیه صادر میکند. از طرف دیگر ذوبآهن با قیمتهای جهانی نرخ انرژیاش را مصرف کند چون بالاخره زغالسنگ را یا وارد میکند یا از ما میخرد که تقریبا نزدیک به قیمت جهانی است. ولی در مورد گاز، دولت به ۱۰ درصد قیمت جهانی به آنها میفروشد و ۹۰ درصد یارانه میدهد. به این دلیل است که فولاد مبارکه سودده است. حتی اگر دولت گاز را با این قیمت به فولاد مبارکه ندهد و حداقل با ۵۰ درصد قیمت جهانی بدهد باز هم یک تفاوت فاحش در تامین نرخ انرژی بین این دو شرکت وجود دارد.
در چه قیمتهایی میتوان گفت که شرکتهای تولیدکننده زغالسنگ در وضعیت مناسبی قرار میگیرند به نحوی که بتوانند طرحهای توسعهای خود را به اجرا در آورند؟
به طور کلی سه منطقه زغالسنگی در کشور وجود دارد. طبس، کرمان و البرز. بهای تمام شده هر کدام از این مناطق با یکدیگر متفاوت است. در صورتی که قیمتهای زغالسنگ در هر تن بین ۶۰۰ تا ۶۵۰ هزار تومان باشد، انقلابی در صنعت زغالسنگ به وقوع میپیوندد و بخش عمده معادن فعلی هم اقتصادی خواهند شد. منطقه طبس با نرخ ۶۰۰ تا ۶۵۰ هزار تومان فوقالعاده سودده خواهد بود و بنابراین بسیار راحت میتواند طرحهای توسعهای خود را اجرا کند و تولیدهای خود را افزایش دهد و به تبع آن صادرات نیز داشته باشند. در سال آینده کوره بلند میدکو واقع در زرند راهاندازی خواهد شد. سوخت کوره از زغالسنگ است و برآورد میشود که به میزان یک و نیم میلیون تن زغالسنگ مصرف خواهد کرد. شرکت ذوب هم نزدیک ۲ میلیون تن زغالسنگ مصرف میکند و این میزان تقریبا دو برابر میشود.
در شرایطی که در کشور حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تن ذخیره زغالسنگ ککشو وجود دارد و تقریبا این ذخایر در تعریف جهانی، ذخایر دست نخورده به حساب میآیند، آیا ما باز هم نیاز به واردات زغالسنگ داریم؟ اصلا برای واردات آن بندر داریم؟ در حال حاضر در صورتی که تحولی در این زمینه اتفاق بیفتد تولیدهای کشور به راحتی به بالای ۳ میلیون تن میرسد و منجر به اقتصادی شدن سرمایههای جدید وارد شده به این حیطه خواهد شد و بسیار سودده میشود. در ۲۰ سال گذشته تصور مشارکت بخش خصوصی در زمینه تولید آهن دور از ذهن بود ولی در حال حاضر در این حیطه، بخش خصوصی فعالیت وسیعی انجام میدهد و بسیار سودده هستند.
سهم کشور از تولید زغالسنگ در جهان چقدر است و وضعیت تقاضا در بازارهای خارجی برای این کالا چگونه است؟
ما هنوز هم در زمینه تولید زغالسنگ نسبت به کشورهای جهان نوپا هستیم. تولید زغالسنگ دنیا در حدود ۷.۵ میلیارد تن است. از این میزان چین ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تن تولید میکند. در حالی که تولید زغالسنگ در کشور ما یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن است. ما هنوز در ابتدای راه هستیم ولی چون زغال یک منبع اصلی انرژی در دنیا است از طرف پاکستان و ترکیه برای آن تقاضا وجود دارد. در حال حاضر ترکیه زغالسنگ حرارتی از ایران وارد میکند. زغالسنگ ککشو در صورتی که قیمتهای جهانی در همین قیمت باقی بماند بازار خوبی برای آن وجود دارد. حالا الزامی هم ندارد که صادرات ما تنها به کشورهای منطقه باشد مثلا برای صادرات به چین هم مانند سنگ آهن هزینه کشتی تنی ۱۰ دلار است.
آیا هزینه استخراج در داخل کشور به نحوی هست که امتیازی برای تولیدکنندگان داخلی نسبت به رقبای خارجی به حساب آید؟
در صورتی که ما به سمت مدرنیزاسیون برویم و یک تجدید نظر اساسی در شیوههای استخراجی خودمان داشته باشیم، تولید زغالسنگ در کشور اقتصادی خواهد شد و در نرم جهانی خواهیم بود. ولی در حال حاضر بهجز طبس سایر معادن ما با تکنولوژی ۵۰ سال پیش کار میکنند. شاید هم ۶۰ سال پیش. طبیعتا بهای تمام شده ما بالا خواهد شد. به طور کلی در صورتی که نرخ زغالسنگ در کشور ما واقعی شود و معادن راه بیفتند خودشان به دنبال صادرات میروند.
در صورت راهاندازی کوره بلند میدکو در سال آینده، زغالسنگ مصرفی این کوره از طریق چه شرکتی تامین شود؟
ایمیدرو خودش طرح زغالسنگی ۶۰۰ هزار تنی دارد، که این طرحها کاملا منطقی و سودده است. قسمتی از آن را به بخش خصوصی واگذار کرده است تا با مشارکت آنها آن را انجام دهد. ولی چون قیمت زغالسنگ اقتصادی نیست بخش خصوصی مردد است و هنوز دست به کار نشده است. شرکتهای زغالسنگی فعلی درصورتی که قیمت مناسب باشد، به راحتی میتوانند افزایش ظرفیت ۳۰تا۴۰ درصدی داشته باشند.
مشکل شرکتهای زغالسنگی این است که دوره تجهیز آنها ۵ سال طول میکشد. از طرفی برای توسعه و تولید بیشتر ۷-۸ هزار متر تونل زده میشود، که این امر نیازمند تجهیزات و استخدام نیروی انسانی است. بنابراین کار راحتی نیست و معمولا در این شرایط شرکتها به دنبال حفظ شرایط موجود خود میروند.
درصورتی که تقاضای داخلی دو برابر شود، آیا با ظرفیت تولید فعلی میتوان آن را پوشش داد یا نیاز به طرح توسعهای جدید وجود دارد؟
اگر تقاضا دو برابر شود و قیمت مناسب باشد یعنی در حدود ۶۰۰-۶۵۰ هزار تومان باشد و با توجه به اینکه ۵۰ درصد از تولید زغالسنگ داخلی توسط بخش خصوصی انجام میشود، بخش خصوصی اگر ببیند که این کار برایش صرفه اقتصادی دارد، به جای دو شیفت، سه شیفت کار میکند و تولید را افزایش میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید