×

دانش بنیان بودن برای ورود استارت آپ ها به بورس ضروری نیست

  • کد نوشته: 7979
  • ۱۹ آذر ۱۳۹۶
  • ۰
  • مدیرعامل فرابورس گفت: حدود ۲۶۰ شرکت از طرف معاونت علمی ریاست جمهوری به فرابورس معرفی شده اند، بیست شرکت از آن ها صورت‎مالی دارند و ۲۴۰ شرکت بعدی، فقط اظهارنامه مالیاتی دارند. ولی از آنجا که درخواست داده‎اند، در حال پی گیری آن ها هم هستیم. از آن ۲۰ شرکت، ۶ شرکت موافقت اولیه را دریافت کرده اند.

    دانش بنیان بودن برای ورود استارت آپ ها به بورس ضروری نیست
  • به گزارش پایگاه خبری “بااقتصاد” ، می گویند هرجا هیچ نهادی جرات پذیرش مسوولیت یک پدیده جدید مالی را ندارد، فرابورس وارد می شود؛ نمونه پیشین اش Crowd funding و اکنون، پذیرش استارت آپ ها. اولی به دلیل تعدد ذی نفعان (ذی نظران) و دومی به دلیل ماهیت آن. مدیرعامل فرابورس، دیدی فراتر از بورس ایران دارد و با تلاشی مجدانه، دروازه های جدیدی را به روی بازار سرمایه ایران می گشاید. امیر هامونی در مورد چرایی ورود بورس به مبحث استارت آپ ها، الزامات قانونی، نمونه های خارجی و بیم و امیدهای آینده استارت آپ ها در بورس صحبت کرده است.


     


     در فرآیند ورود استارتآپها به فرابورس، چه کسی پیش قدم شده؟ استارت آپ ها یا فرابورس؟


    ما براساس تجربیات همکاران مان در بورس‎های مطرح دنیا، به این بحث وارد شدیم. یکی از کارهای واحد تحقیق و توسعه ما، رصد فعالیت هایی است که همکاران ما در بورس‎های کشورهای پیشرفته و درحال توسعه و کشورهایی که برای خودمان نشانه‎گذاری کرده‎ایم، انجام می‎دهند. با توجه به این‎که بازار سرمایه تقریبا برای شرکت‎های بزرگ اشباع شده و هر کشوری برای اینکه بازار سرمایه قوی داشته باشد نیاز به یک بخش پویا برای خلق شرکت‎های جدید دارد، این سوال برای ما ایجاد شد که مطالعه کنیم و ببینیم سایر کشورها چه کاری در زمینه استارت آپ ها انجام داده‎اند.


     غیر از مالزی و ترکیه، کدام کشورها را نشانه گذاری کرده بودید؟ 


    ما حتی کشورهای پیشرفته را هم ، که ممکن است از نظر اقلیم اقتصادی و فرهنگ و مذهب، بسیار با آن ها تفاوت داشته باشیم، مورد بررسی قرار داده‎ایم.


    در صحبتی که من با چند تن از نمایندگان مجلس داشتم، متوجه شدم که مالزی و ترکیه برای آن ها از اهمیت خاصی برخوردار است.


    در بین کشورهای اسلامی، این دو کشور بیشترین کاربرد را در الگوبرداری ما داشته‎اند، ولی ما روی کشورهای دیگری هم تحقیق کرده‎ایم، مثلا بورس لندن که اهمیت ویژه‎ای به شرکت‎های استارت‎آپی می‎دهد و بخشی به نام growing market دارد. ما برای هر مطالعه و فعالیتی که انجام می‎دهیم، مثلا راه‎اندازی کار و ابزار جدید، روی اکثر این کشورها تحقیق و آن ها را رصد می‎کنیم و مشاهده کردیم که آن ها نسبت به این شرکت‎های استارت‎آپی و SMEها بی‎تفاوت نبوده‎اند.


    در این کشورها هم مدل دانش بنیان وجود دارد؟


    دانش‎بنیان اصطلاحی است که ما ساخته ایم و یک گروه ایجاد کرده‎ایم به اسم شرکت‎های دانش بنیان و بقیه شرکت‎های غیردانش‎بنیان، که به نظر بنده اصلا مفهومی ندارد. البته مفهوم اقتصاد دانش‎بنیان که یک مفهوم کلان بابت تفکر و فلسفه‎ای است که پشت این قضیه وجود دارد. در بحث‎های کارآفرینی که استارت‎آپ‎ها نیروی محرکه اصلی اقتصاد باشند، کلی مکتب و فلسفه و تئوری وجود دارد.


    اما الزام ورود به فرابورس دانشبنیان بودن است.


    به نظر بنده شرکتی که دانش‎بنیان نباشد، محکوم به شکست است. تمام شرکت‎ها، حتی شرکت‎های بزرگ صنعتی، مانند فولاد مبارکه اصفهان و مخابرات و غیره، اگر خودشان را تکنولوژی محور نکنند، شکست خواهند خورد.


     فرآیند آماده سازی برای پذیرش استارت آپ ها از چه زمانی آغاز شده است؟


    همان موقع که آقای صالح آبادی مسوولیت سازمان را بر عهده داشتند و از اجلاس ISCO در لوکزامبورگ بازگشتند، دستور مطاله روی SMEها را صادر کردند. معمولا هم ایده‎های جدید را به فرابورس انتقال می‎دهند، البته فرابورس هم برای همین خلق شده است که کارهایی را که برای توسعه بازار لازم است شکل دهد. مطالعات ما هم نشان می‎داد که هیچ کدام از بورس‎ها در مورد این قضیه بی‎تفاوت نبوده‎اند.


     کدام کشور به خصوص نظر شما را جلب کرد؟


    کره جنوبی یک مثال عینی برای بحث SMEهاست. تعداد این شرکت ها در کره جنوبی بسیار زیاد است. در اجلاس ISCO که تمام نهادهای ناظر بورس‎های معتبر دنیا در آن اجتماع دارند و نقاط قوت و ضعف و شکست‎های شان را در سالی که گذشته بیان می‎کنند، کره جنوبی به عنوان یک کشور موفق در حوزه استارت‎آپ‎ها و SMEها شناخته شده است.


    اما نمی توان فقط از بورس یک کشور الگو گرفت و به سایر عناصر تاثیرگذار در خلق ثروت بی توجه بود.


    کسب‎وکارهایی را در آمریکا مشاهده می‎کنید که زمانی پیشتاز بازار بوده‎اند، مانند شرکت های خودروسازی یا جنرال الکتریک، ولی در حال حاضر جزو بزرگ ترین‎ها نیستند و ارزش بازاری بالایی ندارند. جنرال موتورز در حال حاضر ۵۰ میلیارد دلار سرمایه دارد و در قیاس با شرکت اپل که ۷۰۰ میلیارد دلار سرمایه دارد، در رتبه پایینی قرار می‎گیرد. اپل در یک اکوسیستم یا به گفته دکتر ستاری، یک «زیست‎بوم» شکل گرفته است که توانسته به این میزان از رشد دست یابد. آن زیست‌بوم می‎تواند خاستگاه بازار سرمایه شود.


     می دانیم که نرخ شکست در استارت آپ ها بسیار بالاست، فرابورس با این پدیده چطور برخورد خواهد کرد؟


    یکی از نشانه‎های اقتصاد پویا این است که شرکت‎های جدید باید متولد شوند و شرکت‎هایی هم باید به کارشان پایان دهند و از گردونه اقتصاد خارج شوند. این روال طبیعی چرخه عمر یک شرکت است و قرار نیست که همه ‎کسب‎وکارها تا ابد کار کنند.


    پس فرابورس در این زمینه نسبت به سرمایه گذاران نقش یا وظیفه ای ندارد؟


    اگر ما در مرحله شکل ‎گیری و خلق شرکت‎ها، در کنارشان نباشیم و الزامات قانونی را به آن ها گوشزد نکنیم، در آینده مسائلی برای مان پیش می‎آید؛ شرکت‎هایی با میلیاردها تومان سرمایه، بدون در نظر گرفتن استانداردهای قانونی بازار سرمایه و حاکمیت شرکتی و غیره ایجاد می‎شوند، رسانه‎ای می‎شوند و میلیاردها تومان از مردم دریافت می‎کنند ولی هیچ کدام از قوانین و مقررات را رعایت نکرده‎اند و پاسخ گو هم نیستند.


     الزامات قانونی استارت آپ ها برای ورود به بورس چیست؟


    اول این که استارت آپ ها باید به لحاظ حاکمیت شرکتی قوی عمل کنند و دوم این که شفافیت را سرلوحه کارهای خود قرار دهند.


     اما در همه جای دنیا بحث حاکمیت شرکتی استارت آپ ها ضعیف است.


    متاسفانه در دنیا حاکمیت شرکتی استارت‎آپ ها نسبت به شرکت‎های دیگر بسیار ضعیف است و در ایران این مساله بیشتر حس می‎شود. ما حتی در شرکت‎های بزرگ مان، مشکل حاکمیت شرکتی داریم، چه رسد به شرکت‎های استارت‎آپی. شرکت‎ها معمولا چون به صورت خانوادگی شکل گرفته‎اند، رییس هیات مدیره و مدیرعامل و سهامدار و کارآفرین، همه یک شخص واحد هستند که ایده به ذهن اش رسیده و خودش سهامدار عمده و رئیس هیات مدیره شده و شرکت را راه انداخته است ولی این شرکت از نگاه بازار به دلیل این که کل شرکت به یک شخص وابسته است، شرکتی خطرپذیر است.


     شما در مورد حاکمیت شرکتی استارت آپ ها چه دستورالعمل هایی دارید؟


    ما از شرکت‎هایی که این‎جا می‎آیند می‎پرسیم نظام جانشین پروری تان چیست؟ حتما باید دو نفر دیگر را مانند خودتان تربیت کرده باشید تا حداقل بتوانید ده سال فعالیت کنید، قطعا کسی که شبانه روز و به تنهایی تمام مسولیت‎ها را انجام می‎دهد، زود فرسوده و دل زده شده و شکست می‎خورد و از بازار خارج می‎شود، ولی اگر جانشین پروری داشته باشد و سیستم خوبی طراحی کند، به این موضوع فکر می کند که اگر روزی نباشد کسی وجود داشته باشد که شرکت را بگرداند.


     در مورد شفافیت چطور؟


    این موضوع در دنیا بسیار تمرین شده. حتی برای خریدهای کوچک، هنگامی که از کارت اعتباری استفاده می‎کنید، همه چیز رصد می‎شود و حتی مالیات و پرداختی به دولت و فروشنده هم کاملا مشخص است. اما در ایران هنوز از لحاظ شفافیت اقتصادی با مشکلاتی مواجه هستیم و برای شرکت های استارت‎آپی این مساله پررنگ تر است.


    اما بخش عمده ای از اقتصاد ایران غیرشفاف است.


    هزینه های عدم شفافیت در ایران بسیار پایین است. حاکمیت در باب قانون گذاری، باید مزیت هایی ایجاد کند و اگر فکر می کند که بورسی شدن این شرکت ها، به بزرگ شدن شان کمک می کند، و اگر واقعا به این نتیجه رسیده است که این مسیر درست است، باید مزیت سازی کند و هزینه های بیرون ماندن از بورس را بالا ببرد . ما اگر بتوانیم در این مسیر پیش برویم، اقتصادمان را واکسینه کرده ایم، به دلیل این که شرکت ها در بستری وارد می شوند که باید با سایر شرکت ها به رقابت بپردازند و در این مسیر به رشد می رسند و شرکت ها هیچ راهی به جز بزرگ شدن در مسیر بورس ندارند.


     راهکار بورس در این مورد چیست؟


    شفافیت شرکت‎ها از طریق حسابرس معتمدی که از جانب سازمان بورس مهر تایید گرفته است تایید می‎شود.


    و احتمال خطا وجود ندارد؟


    نمی‎توان گفت که وجود ندارد. حسابرس‎ها تحت نظارت سازمان فعالیت می‎کنند و یک گروه کارشناسی هم بر عملکرد حسابرسان نظارت کامل دارند.


     بسیاری از استارت آپ ها هنوز به سوددهی نرسیده اند ولی آینده درخشانی برای شان پیش بینی می شود. آن ها هم می توانند وارد بورس شوند؟


    در واقع این یک امیدنامه برای آینده شرکت است، فرمی که بسته به فعالیت شرکت، از چهار تا چهل صفحه و حتی صد صفحه متغیر است و در کنار صورت‎های مالی دریافت می‎شود و انتظارات، استراتژی‎ها و آینده‎نگری شما را به عنوان شرکت دانش‎بنیان در آن گنجانده‎ایم.


     محتوای این امیدنامه چیست؟


    پیش‎بینی استارت‎آپ از آینده فعالیت‎اش است. ما معمولا برنامه ۳ ساله یا ۵ ساله برای شان متصور هستیم. از آ ن ها می پرسیم در این ۵ سال می خواهید به کجا برسید؟ استراتژی‌های تان چیست؟ با چه ابزاری، با چه ملزوماتی؟ و می خواهید چه کار کنید؟ آیا افزایش سرمایه می خواهید بدهید؟ رقبای تان چه شرکت‎هایی هستند؟ برخوردتان با رقبا چگونه است؟ محصول شرکت چقدر رقابت پذیر است؟ آیا به سادگی قابل کپی هست؟ این ها نکات مهمی هستند که سرمایه گذاران به آن توجه می‎کنند و در امیدنامه باید قید شود.


     آیا مجوز دانشبنیان هم جزو الزامات ورود به بازار سرمایه است؟


    نه. ما در این بازار، دانش‎بنیان و غیردانش‎بنیان را می‎پذیریم، یعنی حتی اگر یک استارت‎آپ، مجوز دانش‎بنیان را هم نداشته باشد، می‎تواند وارد بازار سرمایه شود و هیچ مانعی وجود ندارد.


     چه تعداد استارت آپ برای ورود به بورس اقدام کرده اند؟


    درحال حاضر حدود ۲۶۰ شرکت از طرف معاونت علمی ریاست جمهوری به ما معرفی شده اند، بیست شرکت از آن ها صورت‎مالی دارند و ۲۴۰ شرکت بعدی، فقط اظهارنامه مالیاتی دارند. ولی از آنجا که درخواست داده‎اند، در حال پی گیری آن ها هم هستیم. از آن ۲۰ شرکت، ۶ شرکت موافقت اولیه را دریافت کرده اند.


    استارتآپ ها خودبیش نمایی (Show off) را خوب بلدند و احتمال اینکه سرمایهگذار احساساتی شده و سرمایهگذاری اشتباهی بکند زیاد میشود.


    شوآف قطعا تاثیرگذار است، حتی ما در یکی از موارد تبلیغاتی این شرکت‎ها، مساله را به مجلس کشاندیم و درخواست تصویب قانونی در این مورد داشتیم که نباید برای شرکتی که حداقل های قانونی را رعایت نکرده، تبلیغ کنیم؛ یعنی به طور مثال صداوسیما بتواند از مراکز مختلف استعلام بگیرد و اگر جوابی دریافت نکرد، تبلیغاتی هم صورت نگیرد. از سوی دیگر، ما واحدی به نام نظارت بر بازار داریم که اگر شخصی، گروهی، شرکتی یا حتی کارگزاری، با شرکت ها همکاری کرد تا برای مثال بدون هیچ توجیهی، قیمت سهم آن ها را به مبلغ بالاتری برساند، شناسایی شده و این موضوع طبق قوانین ما جرم محسوب می‎شود و با آن مقابله خواهیم کرد.


    مدل ارزشگذاری و بزرگ شدن یک استارت آپ، با مدل یک کارخانه سنتی بسیار متفاوت است، استارت آپ می تواند مانند آمازون با پایین آوردن حاشیه سود شبکه خود را به شدت بزرگ کند و پول مورد نیاز خود را از طریق سرمایه گذار بعدی جذب کند. برخی معتقدند این هم یک نوع مدل پونزی است و نمی تواند تا ابد ادامه داشته باشد.


    در ایران با توجه به نظام حقوقی قانون تجارت که داریم، این اتفاق نمی‎افتد و سرمایه ما close end است؛ یعنی انتهای آن بسته است و برای افزایش سرمایه، باید مجمع برگزار شود، ولی VCهای ما open end هستند و می‎توانند سرمایه‎شان را افزایش دهند و در شرکت‎های سرمایه‎پذیر، به عنوان زیرمجموعه شان، سرمایه‎گذاری کنند. پس هرچه سرمایه بیشتری داشته باشند، فعالیت بیشتری نیز می‎توانند انجام دهند.


     در فرآیند بورسی شدن استارت آپ ها حمایت می شوید؟


    کمیسیون اقتصادی مجلس کارگروهی ویژه برای شرکت های دانش‎بنیان ایجاد کرده، مجلس باید در این مورد قانون‎گذاری انجام دهد. در سازمان بورس آقای دکتر محمدی که استاد اقتصاد در همین حوزه هستند، بسیار حمایت می‎کنند و در تمام جلساتی که در این مورد برگزار کرده‎ایم حضور داشته‎اند. دکتر صالح‎آبادی نیز بسیار حمایت می‎کنند. 


     


    منبع:فناوران


     

    برچسب ها

    اخبار مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *