×

واردات طلا سناریوئی برای آمادگی جنگ ۸ ساله

  • کد نوشته: 8399
  • ۲۶ آذر ۱۳۹۶
  • ۰
  • بهمنی: همان زمان که می‌گفتند دولت ورشکسته شده، ما چند صد تن طلا در خزانه داشتیم‌، حتی پیش‌بینی کرده بودیم که اگر وارد جنگ شویم بتوانیم هفت‌-هشت سال کشور را اداره کنیم. پس برای چه چند صد تن طلا را در خزانه گذاشتیم؟

    واردات طلا سناریوئی برای آمادگی جنگ ۸ ساله
  • رئیس کل سابق بانک مرکزی، «محمود بهمنی» به تازگی طی گفت‌و‌گویی با ایلنا که بیشتر شبیه به دفاعیه و تبیین بخشی از اقدامات مثبتش در آن دوران است، به برخی از پرسش‌های پیش آمده در دورانی که بر ریاست بانک مرکزی تکیه زده بود، پاسخ داده است؛ از جمله مجوزدادن‌ها به موسسات اعتباری، نحوه ورود بابک زنجانی و ادعای جدید رضا ضراب مبنی بر ملاقات با او تا برداشت‌های شبانه و ماجرای واردات طلا به کشور. بهمنی در بخشی از این گفت‌و‌گوی مفصل که در اینجا تلخیص شده است، می‌گوید: «پشت فساد خیلی محکم است.»


     


    آقای بهمنی در روزهای گذشته رضا ضراب نزد دادستان یکی از دادگاه‌های آمریکا اعتراف کرده است که با شخص شما و محمود احمدی‌نژاد ملاقات داشته است. آیا شما در طول مدیریت خود ایشان را دیده‌اید؟


    زمانی که من رئیس کل بانک مرکزی بودم هفت بار بدترین تحریم‌ها را مدیریت کردم. این کار من بود. حالا اینکه یکی الان به من بگوید که چرا مدیریت کردی حرف بیخودی است، این تاکید مقام معظم رهبری بود. در مورد ضراب هم من اصلا ایشان را ندیدم.


     


     ضراب می‌گوید با شما و احمدی‌نژاد ملاقات داشته‌ است. حالا نه ملاقات حضوری شاید منظورش نوعی از ارتباط بوده است.


    نه من تاکید می‌کنم که با ایشان هیچ جلسه‌ای نداشتم و فکر نکنم احمدی‌نژاد هم با وی ملاقات کرده باشد. ضمن آنکه ضراب عنوان کرده من با این افراد جلسه داشتم که تحریم‌ها را دور بزنیم و حتی نگفته که مسائل مالی‌‌ وجود داشته که مربوط به خودمان بوده است. ما در آن دوره وظیفه داشتیم که تحریم‌ها را مدیریت کنیم و فکر کنم بهترین مدیریت در طول تاریخ تحریم‌های ایران بوده است. آن هم در شرایطی که گزینه نظامی‌ روی میز و ورود پول به کشور ممنوع بود و بانک مرکزی عملا هیچ فعالیت بین‌المللی نمی‌توانست داشته باشد.


     


     نتیجه مدیریت شما به وجود آوردن بابک زنجانی بود.


    آقای زنجانی با ما در بانک مرکزی کاری نداشت. طرف حساب  وزارت نفت بود. نفت ما را کسی نمی‌خرید ایشان برای ما نفت می‌فروخت.


     


     بانک مرکزی ایشان را تایید نکرد؟


    من الان نامه‌ای در جیبم دارم که در آن نوشته شده به ایشان ارز پرداخت شود اما من جلوی این مصوبه را گرفتم. من در آن نامه نوشتم که ما ارزی نداریم که به ایشان بدهیم اگر می‌خواهید پولی به ایشان پرداخت شود از محل وزارت نفت بدهید. این نامه مصوبه ستاد تدابیر ویژه بود که من جلوی اجرایی شدن آن را گرفتم. تاریخ این نامه تیر ماه سال ۹۱ است که نوشته بانک مرکزی درخواست ارز شرکت نیکو در‌هالک بانک ترکیه را به حساب فلان بانک واریز کند. من زیر همین نامه داخل پرانتز با خط خودم نوشتم که اگر می‌خواهید چنین مبلغی را به این شرکت پرداخت کنید از محل وزارت نفت بدهید. امضای آقایان شمس‌الدین حسینی (وزیر اقتصاد)، غضنفری‌(وزیر صنعت و معدن) و قاسمی‌(وزیر نفت) به همراه امضای من در زیر نامه است. در واقع من جلوی چنین مصوبه‌ای را گرفتم. حالا این مصوبه قبلش باید ۱۱ امضا می‌گرفت و بعد در شورای امنیت ملی تایید می‌شد و در نهایت به ستاد تدابیر ویژه می‌آمد. آقایان من راخواستند و من به عنوان مطلع رفتم و در این خصوص توضیح دادم.


     


     ضراب مدعی شده فایل صوتی دارد و به همراه پدرش پیش شما آمده است.


    اصلا با ضراب یا افراد وابسته به وی جلسه‌ای نداشتم. اگر هم داشته باشم کار من جلسه است. رئیس بانک مرکزی در تمام دنیا می‌تواند با همه جلسه بگذارد. مهم آن است که چه نتیجه‌ای گرفته شود. تنها ادعای ضراب آنجاست که ما با اینها جلسه گذاشتیم و تحریم‌ها را دور زدیم اما من تحریم‌ها را لو ندادم بلکه آن را مدیریت کردم و مدیریت تحریم را جزو افتخارات خودم می‌دانم.


     


     پدیده بابک زنجانی چطور به وجود آمد؟


    این پدیده به ما ارتباطی ندارد ما فقط تحریم را مدیریت و سعی کردیم کشور را در آن شرایط خاص سرپا نگه داریم. ما در آن زمان باید نفت را می‌فروختیم و نقل و انتقال پول را انجام می‌دادیم. ما باید کشور را حفظ می‌کردیم. حجاج می‌خواستند حج بروند و پول نقد احتیاج داشتند. این در حالی بود که آن زمان از آن طرف پول دادن ممنوع بود.


     


     در آن زمان بحث دلار و افزایش قیمت هم مطرح بود و ما شاهد جهش قیمت دلار بودیم.


    ما در آن زمان دو میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه نفت می‌فروختیم که یک‌دفعه تبدیل به ۷۰۰ هزار بشکه شد. این یعنی درآمد کشور به یک سوم کاهش پیدا کرد. حالا با این اوصاف شما انتظار داشتید که دلار ۵۰۰ تومان شود؟


     


     به عنوان رئیس کل بانک مرکزی به احمدی‌نژاد و مجموعه دولت و دستگاه دیپلماسی نمی‌گفتید سیاست‌ها را عوض کنید. کشور بر اثر تحریم به تنگنا می‌رود؟


    اگر الان تحریم شروع شود باز هم به بانک مرکزی هیچ ربطی ندارد. نباید مسائل سیاسی را با اقتصادی قاطی کرد. من به عنوان رئیس بانک مرکزی می‌بینم نظام چه تصمیمی ‌می‌گیرد و بر آن اساس، حوزه مسوولیت خود را مدیریت می‌کنم.


     


     خب شما به عنوان یک مدیر ارشد، نقش مشاور نظام را هم دارید. می‌توانستید به آنها توصیه کنید.


    نظام تصمیم می‌گیرد. من نمی‌توانم بگویم با فلان جا سازش کن و با فلان جا رفتار دیگری داشته باش. نظام مصلحت را می‌بیند و سایر ارگان‌ها باید خود را با آن تطبیق دهند. اگر تطبیق دادند آنگاه نظام حرکت می‌کند اما اگر خلاف آن حرکت کردند همدیگر را خنثی می‌کنند. مثل الان که نرخ سود سپرده‌ها را پایین آورده و به قیمت دلار دست نمی‌زنند. نتیجه آن می‌شود که مقدار زیادی پول به بازار سرمایه می‌رود. قیمت سهام بالا رفته و نرخ طلا و سکه افزایش پیدا می‌کند. این مسائل همه با یکدیگر مرتبط هستند. یک مجموعه در صورتی حرکت می‌کند که همه اجزای آن با هم هماهنگ باشند. شورای امنیت ملی و نظام تصمیم می‌گیرد و می‌گوید ما باید فلان راه را برویم در این شرایط بانک مرکزی می‌گوید که چه کار کند که در این مسیر بهترین حرکت را داشته باشد. بنا‌بر‌این ما در آن زمان به این فکر بودیم که چه کار کنیم، حالا که گزینه نظامی ‌روی میز است باید فکر کنیم که گندم و داروی دو سال آینده مردم چطور تامین شود.


     


     روحانی گفت زمان تحویل دولت، ذخیره گندم برای یک هفته بود.


    همان زمان که می‌گفتند دولت ورشکسته شده ما چند صد تن طلا در خزانه داشتیم و بالای ۱۰۶ میلیارد دلار پول در صندوق موجود بود. این حرف‌ها دیگر چیست؟ ما حتی پیش‌بینی کرده بودیم که اگر وارد جنگ شویم بتوانیم هفت –هشت سال کشور را اداره کنیم. این حرف‌ها اصلا معنی ندارد.


     


     یعنی در آن زمان انتظار جنگ را هم داشتید.


    بله داشتیم. پس برای چه چندصد تن طلا را در خزانه گذاشتیم که آوردن آنها نیز داستانی دارد. این کارها برای مدیریت بحران و مدیریت تحریم است. ممکن است بعضی‌ها بگویند دور زدن که من این لفظ را به کار نمی‌برم.


     


     نظام در بحث جنگ تا کجا پیش رفت و چه کارهایی انجام داد؟


    ما باید اقتصاد مقاومتی را اجرا کنیم که اگر تنگناهای اقتصادی پیش آمد و یک وقتی خواستند ما را اذیت کنند چهار –پنج سال ارز مورد نیاز خود را داشته باشیم و بتوانیم دارو و گندم وارد کنیم نه اینکه امروز همه را خرج کنیم و بعد بگوییم آن‌ موقع خدا بزرگ است. ما مدیریت کردیم حالا هر چه می‌خواهند نام آن را بگذارند. ما کشور را با نقدینگی ۴۳۵ هزارمیلیارد تومانی تحویل دادیم.


     


     چرا رضا ضراب مشخصا از شما نام می‌برد و نمی‌گوید با کسانی دیگر ارتباط داشته؟ می‌گوید بهمنی و احمدی‌نژاد؟


    او گفته که در دور زدن تحریم ایران با رئیس جمهور ترکیه و ایران هماهنگ بودم و با من نیز جلسه داشته است. در این باره تنها می‌توان این توضیح را داد جز رئیس کل بانک مرکزی چه کسی ورود و خروج ارز را کنترل می‌کند؟ طبیعتا کسی دیگر این قدرت را ندارد و رئیس کل بانک مرکزی است که خزانه‌دار کل کشور است.


     


     شما از مدیریت تحریم و نقش مثبت آن صحبت می‌کنید آیا فکر نمی‌کنید می‌شد بهتر از این وضعیت کشور را در آن زمان اداره کرد؟


    ما طوری کشور را مدیریت بحران کردیم که وقتی آمریکا و اروپا در رکود اقتصادی رفت ما را دعوت کردند و من به اتفاق برخی از آقایان به آنجا رفتم و طرح دادیم که آنها از رکود خارج شوند و موفق شدند.


     


     زنجانی چطور با دولت کار می‌کرد؟


    من به روال کاری زنجانی آشنایی ندارم اما می‌دانستم که با نفت کار می‌کند و باید پول فروش نفت را به خزانه می‌ریخته. در این هفت سال هر کسی که پول به خزانه ریخته من حاضرم در قبال آن جواب پس بدهم.


     


     شما ایشان را تایید کردید؟


    به من ربطی نداشت. هر کسی یک وظیفه‌ای دارد. وزارت نفت مسئول فروش است و مکلف است پولش را به حساب بانک مرکزی بریزد. آن وقت ما ۱۴.۵ درصد به خودش و ۲ درصد به مناطق محروم می‌دهیم و بقیه را به پیکره بودجه منتقل می‌کنیم. حالا من با بابک زنجانی چه کار دارم که بخواهم با او جلسه بگذارم یا او را تایید کنم؟


     


     به هر حال شما جزو مدیران ارشد بانک مرکزی بودید و می‌دانستید که یک فردی خارج از چارچوب‌های دولت و اداری دارد این حجم از سرمایه‌ کشور را جابه‌جا می‌کند.


    سوال من این است که آیا ما باید نفت را در آن زمان می‌فروختیم یا نه؟ دولتی‌ها که نمی‌توانستند نفت را بفروشند پس باید بخش خصوصی این کار را می‌کرد. الان هم اگر نفت را تحریم کنند ما باید نفت را بفروشیم. قطعا در این مواقع مسائلی مانند بابک زنجانی پیش می‌آمد.


     


     یعنی اگر باز هم تحریم شویم باز هم باید همین رویه و همین فرمول را در پیش بگیریم؟


    صددرصد. اگر تحریم شویم باید خارج از سیستم نفت خود را بفروشیم. خیلی از حرف‌ها را نمی‌توان زد اما ان‌شاءالله روزی می‌رسد که برخی از اتفاقات را که در آن دوران افتاد، بیان خواهم کرد. اما ما وقتی خارج از سیستم بخواهیم نفت را بفروشیم ممکن است مشکلاتی به وجود آید. یک تاجر عادی صد معامله می‌کند شاید یکی از آن معامله‌ها به مشکل بخورد. اما این امر برای دولتی‌ها فرق می‌کند. من در آن زمان طلا به قیمت هر اونس ۳۵۴ دلار خریدم که بعد قیمت آن شد ۱۷۰۰ دلار. هیچ کس نگفت دستت درد نکند. کار ما این بود که نظام را حفظ کنیم. یک مدیر باید ریسک داشته باشد. اما الان اگر یک مدیر ریسک کند ۵۰۰ بار دیوان محاسبات او را احضار می‌کند و سازمان‌های نظارتی پدر آن را در می‌آورند. چه کسی را تا حالا به جرم کار نکردن محاکمه کرده‌اند؟ باید کاری کنیم که اگر مدیری هزار کار مثبت داشت و یک کار غلط انجام داد از آن حمایت کنیم. در بعضی از مواقع تصمیمات و سیاست‌ها موجب می‌شود که تولید بخوابد و تورم کوتاه‌مدت به وجود آید ما باید آن را بپذیریم و با آن کنار بیاییم.


     


     در مورد تعاونی‌های اعتباری توضیح دهید. بیشتر آنها در زمان مدیریت شما به وجود آمده‌اند.


    ما ۱۷۰۰ تعاونی را در آن زمان ساماندهی کردیم و یک نفر هم از سپرده‌گذاران اعتراض نکرد. به این موسسات وزارت تعاون مجوز داده بود مثل قرض‌الحسنه نیروی انتظامی ‌که ما اینها را جمع کردیم. حالا یکی می‌گوید که شما آمده‌اید از ثامن‌الحجج تشکر کردید. بله من این کار را کردم چون همین موسسه ۲۳ موسسه کوچک را جمع کرد الان هم اگر یکی ۱۰ موسسه را جمع کند دست او را می‌بوسم. در آن زمان معاون نظارتی به من پیشنهاد داد که هر موسسه‌ای که بتواند حداقل ۲۳ موسسه را جمع کند به او موافقت اصولی بدهیم. این یعنی پول ۲۳ موسسه که وضع‌شان خراب است را سامان بدهد.


     


    جریان برداشت شبانه از بانک‌ها را در زمان مدیریت خودتان توضیح دهید. ماجرای اینکه بانک مرکزی در یک پنجشنبه شب ۳۰ هزار میلیارد از حساب بانک‌های مختلف برداشت کرد چه بود؟


    در آن زمان ما ارز را به بانک‌های دولتی و خصوصی دادیم که با آن گشایش اعتبار انجام دهد. اما برخی از بانک‌ها آن را در بازار فروختند و دلار ۱۲۲۶ ریالی را در بازار آزاد ۱۹۰۰ تومان عرضه کردند. ما آن زمان ۵۸ بازرس فرستادیم که مشخص شد ۳۲ هزار میلیارد تومان مابه‌التفاوت این فروش شده است.


     به بانک‌های متخلف مهلت سه ماهه دادیم که این رقم را به خزانه برگردانند. از شورای امنیت هم مجوز گرفتیم و ۳۰ هزار میلیارد از حساب‌های آنها به نسبت تخلف برداشت شد. اما بعدا دیوان محاسبات به من گفت آن را برگردان و اگر این کار را نکنی تو را انفصال دائم از خدمت می‌کنیم. من هم گفتم ۴۷ سال است خدمت کردم و انفصال خدایی هستم.


    حالا اگر راست می‌گویند آن ۲هزار میلیارد تومان باقیمانده را برگردانند و بگویند من اشتباه کرده‌ام. همه گفتند برداشت شبانه از حساب‌ها اما هیچ‌کس نگفت ۳۰ هزار میلیارد پول به خزانه برگشت داده شده است. اگر می‌گفتند دستت درد نکند دنبال ۲ هزار میلیارد باقیمانده هم می‌رفتم و آن را نیز برمی‌گرداندم.


    خیلی چیزهای دیگر وجود دارد اما برخی می‌ترسند دنبال فساد بروند و مبارزه با آن هزینه دارد و خیلی سخت است. پشت فساد خیلی قرص و محکم است و متاسفانه خیلی جاها رسوخ کرده، ما برای هفت سال کار باید هفتاد سال جواب بدهیم و هنوز دارم به دیوان محاسبات جواب پس می‌دهم در صورتی که همه کارهایی که کردم برای کشور بود.


     


     


     پس در واقع شما از همان زمان شروع به یکی کردن این موسسات کردید؟


    بله. برخی می‌گویند اینها داشتند ورشکست می‌شدند اما من این را قبول ندارم. ما می‌خواستیم این ۱۷۰۰ موسسه را تبدیل به ۱۳ یا ۱۴ موسسه کنیم و مجوز شورای امنیت را نیز گرفتیم. قصدمان از ابتدا این بود که با روان مردم بازی نکنیم. مجوز فعالیت این موسسات را قبل از ما به دولت احمدی‌نژاد داده بودند ما باید ساماندهی می‌کردیم که ۴ درصد از آنها در نهایت باقی ماند که همین ۱۴ موسسه‌ای هستند که امروز وجود دارد که قرار شد آنها هم در نهایت ساماندهی شوند اما شرایط جور دیگری شد. این طور نیست که شما فکر کنید مجوز این موسسات را سیف یا بهمنی داده‌اند. آنها از قبل فعالیت می‌کردند.‌


     


      آیا عملکرد دولت احمدی‌نژاد باعث مشکلات به وجود آمده نبود؟


    عملکرد آن چه ربطی به من دارد؟ من با همه دولت‌ها کار کردم. اگر این دولت هم می‌خواست برای آنها نیز کار می‌کردم و خیلی راحت‌تر وضعیت موجود را جمع می‌کردم. اگر هر کسی با هر دولتی کار کرد که مجرم نیست. من همان سال‌ها چند بار استعفا دادم اما شرایط طوری بود که باید می‌ماندم و کشور را حفظ می‌کرد‌م. الان هم کسی می‌تواند بگوید من یک ریال برداشت داشته‌ام بیاید ثابت کند. دیوان محاسبات نمی‌بیند که من چند صد تن طلا را وارد کشور کردم اما برداشت ۳۰ هزار میلیارد را می‌بیند. من تشکر نمی‌خواهم اما حداقل این‌قدر من را نبرند و بیاورند‌.


     

    برچسب ها

    اخبار مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *