به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، این کتاب، اولین کتاب تألیفی در حوزهی بینرشتهای “علوم اعصاب پایه” و “مارکتینگ” در ایران است. اصطلاح نورومارکتینگ اولین بار در سال ۲۰۰۲ به کار رفت که تا کنون پیشرفت چشمگیری داشته است. پیشرفت شگفتانگیز نورومارکتینگ را میتوان در پیوند بین مطالعات عصبشناسی و بازاریابی از یک سو، و از دیگر سو، در تغییرات وسیعی جستجو کرد که در بازارها، شرکتها و بنگاهها پدید آمده است.
در نورومارکتینگ با دو رویکرد از سوی دانشکدههای علوم پزشکی و دانشکدههای مدیریت در ایران روبهروئیم که کمابیش در سطح جهانی نیز همین دو رویکرد حضور جدّی دارند:
الف) رویکرد افراطی به نورومارکتینگ
ب) رویکرد تفریطی به نورومارکتینگ
الف- رویکرد افراط به نورومارکتینگ
پژوهشگران در پی دستیابی به نتایج درخشان و البته کاملاً به دور از انتظار، گاه آنچنان شیفته و والهی نورومارکتینگ شده و میشوند که گویی به اعجازی دستنایافتنی، دست یافتهاند. تردیدی نیست که در پرتو دانش گستردهی علوم اعصابپایه و تجهیزات مدرن مهندسی پزشکی، میتوان به بررسی واکنشهای فیزیولوژیک بویژه “مغز” پرداخت، و میتوان احساس کرد که به اقیانوس ژرف هشیاری – ناهشیاری نزدیک خواهیم شد.
پیش از این، بزرگانی نظیر جرالد زالتمن با معرفی تکنیک زیمت (ZMET) به مدلهای ذهنی هدایتکنندهی رفتار مصرفکنندگان دست یافتند؛ تکنیکی که مبتنی بر روش عصبشناسی، تحلیل روانشناختی، زبانشناسی و تئوری هنر است. به گفتهی زالتمن، زیمت، مهمترین ابزار در رمزگشایی خطوط هیروگلیف نوشته شده بر روی دیوار ضمیر ما – احساسات ما، عواطف و ترسهای ما است
در پرتو امکانات مدرن و تجهیزات متنوع میتوان هر روز بیش از پیش به ژرفایی اقیانوس هشیاری – ناهشیاری پی برد، بهعلاوه فارغ از تفسیرها، با گرایش کمی و البته پراستحکام به تفسیر نتایج پرداخت. بهرغم همهی این دانشهای بشری، “منطق علم” و “ماهیت علم” هرگونه شتابزدگی در تفسیر نتایج به دست آمده را هم در روشهای کیفی کارل گوستاویونگ، هم در روشهای کمّی نورومارکتینگ، برنمیتابد و از پیش فاقد وجاهت علمی است.
ب- رویکرد تفریط به نورومارکتینگ
تفریطگرایان همواره “هشدارهای تهدیدآمیز” دارند که چنین روشهایی نظیر “اسکن مغزی” آسیبهای جدی برای سلولهای مغزی انسان دارد. پس از آن نیز عنوان میکنند نباید با “نوع بشر” اینگونه رفتار کرد که با استفاده از ضمیر ناخودآگاه و پی بردن به آنچه در ضمیر ناخودآگاه میگذرد، او را فریفت که این یا آن محصول را خریداری کند، به این یا آن کاندیدا رأی دهد، به این یا آن محصول بشدت علاقهمند شود یا متنفر شود.
چنین “هشدارهای تهدیدآمیزی” از آن رو کماعتبار است که حتی شیفتگان و دلدادگان “نورومارکتینگ” هرگز باور ندارند که میتوانند به نتایجی دست یابند که در پندار و خیال تفریطگرایان است! جالبتر آنکه مشابه این “هشدارهای تهدیدآمیز” که بیش از نیمقرن گوشها را آزرد، تصور میشد ابزار ساحرانهی “تبلیغات” افراد را برمیانگیزد که این یا آن محصول را بخرند، به این یا آن کاندیدا رأی دهند، از این یا آن محصول متنفر شوند یا به آن عشق ورزند!
خوشبختانه سالهاست این تصور “افسانهای” و اغراقآمیز فروریخته و به گفتهی ماکس ساترلند، مؤلف ارزشمند کتاب روانشناسی تبلیغات تجاری، “تبلیغات” با وجود تمام شرایط، حداکثر میتواند به اندازهی “پر کاه” کفهی ترازو را تغییر دهد. افزون بر آن، مجموعهی وسیع پژوهشهای فراوان “مغز” همچنان بیش از پیش نشان میدهد که ظرفیتها و قابلیتهای پیچیده و تودرتوی مغز بینهایت است. این سادهانگاری است که تصور کنیم به کمک “نورومارکتینگ” بتوان انسانها را مفتون این کالا یا آن محصول کرد، و توهینی بزرگ به ساحت بشر است.

اما کسب و کارها چگونه میتوانند خود را با این شیوه هماهنگ کنند؟
پاسخ این سوال را در کتاب «نورومارکتینگ؛ نظریه و کاربرد» که در ۸ فصل زیر تدوین شده است، بیابید:
• فصل اول: نورومارکتینگ یا بازاریابی پایه چیست؟
• فصل دوم: مبانی نورومارکتینگ؛ نورومارکتینگ دانشی میانرشتهای
• فصل سوم: ساختارشناسی مغز از دید نورومارکتینگ
• فصل چهارم: نورومارکتینگ؛ ابزاری در دست کسبوکارهای کوچک
• فصل پنجم: ابزارهای نورومارکتینگ
• فصل ششم: کاربردهای نورومارکتینگ
• فصل هفتم: مطالعات موردی؛ کدام شرکتها از نورومارکتینگ استفاده میکنند؟
• فصل هشتم: پیوستها (معرفی بزرگان علم نورومارکتینگ، گفتگوهای اختصاصی با بزرگان دانش نورومارکتینگ، میزگرد بزرگان نورومارکتینگ، معرفی کتابهای نورومارکتینگ، معرفی مؤسسات فعال نورومارکتینگ در جهان، و منشور اخلاقی نورومارکتینگ).
چاپ سوم کتاب در ۲۳۷ صفحه به قیمت ۳۲۰۰۰ تومان توسط انتشارات بازاریابی منتشر شده است.
علاقهمندان برای اطلاعات بیشتر میتوانند به نشانی www.marketingshop.ir مراجعه کنند یا با شمارهی ۶۶۶۴۰۸۲۷۱ و ۶۶۴۰۸۲۵۱ (۰۲۱) تماس بگیرند.






دیدگاهتان را بنویسید