(فروش سهام براساس تحلیل بنیادی به اینصورت است که ارزندگی سهام شرکت مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. در تحلیل بنیادی با استفاده از مواردی همچون حاشیه سود، طرح های توسعه شرکت، نرخ های فروش، هزینه های تولید و…سهام شرکت ها را ارزش گذاری می کنند و بهترین قیمت ها را برای خرید و فروش اعلام می کنند. توجه داشته باشید که در تحلیل بنیادی، ارزندگی سهم ها سنجیده می شود و تحلیلگران حرفه ای پس از اینکه از وضعیت بنیادی و ارزندگی سهام شرکت مدنظر خود مطمئن شدند، با استفاده از تحلیل تکنیکال بهترین نقطه ورود یا خروج را بدست می آورند. در طرف مقابل، برخی از پارامترها نیز سیگنال های فروش سهام براساس تحلیل بنیادی را به سرمایه گذاران می دهند که در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم. فروش سهام براساس P/E یکی از مهمترین فاکتورها در فروش سهام براساس تحلیل بنیادی، استفاده از مفهوم P/E است. تحلیلگران بنیادی پس از بررسی وضعیت سودآوری شرکت و پردازش دقیق صورت های مالی آن، یک عدد را تحت عنوان سود هر سهم در نظر می گیرند و وقتی که قیمت سهام را بر آن تقسیم کنند، P/E بدست می آید. به عنوان مثال، نسبت P/E که بازار به سهام شرکت ها می دهد را اگر ۶ واحد در نظر بگیریم، سهم هایی که P/E آن ها در محدوده ۳ یا ۴ واحد است، برای خرید مناسب می باشند و پس از رشد قیمتی و رسیدن P/E آن ها به اعداد ۶ یا ۷ واحد، زمان فروش سهام فرا رسیده است و افرادی که ریسک گریز هستند، می توانند سهام در اختیار خود را بفروشند. بنابراین اگر نسبت P/E را برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی در نظر بگیریم، بایستی سودآوری شرکت را زیر نظر بگیریم و وقتی قیمت سهام از محدوده تعیین شده عبور کرد، بلافاصله سهام را بفروشیم. نسبت P/NAV برای فروش سهام برای ارزش گذاری شرکت های سرمایه گذاری، صندوق های سرمایه گذاری و… که عملکرد آن ها بستگی به دارایی در اختیار آن ها دارد، از پارامتر P/NAV استفاده می شود و تجربه ها نشان داده است که اگر این نسبت زیر ۳۰ درصد باشد، فعالان بازار علاقه مند به خرید آن می شوند و اگر این نسبت به بالای ۷۰ درصد افزایش پیدا کند، آن را می فروشند. بنابراین برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی ، می توان از این نسبت استفاده کرد. نکته: توجه داشته باشید که عبارت «NAV» به معنای ارزش خالص دارایی است و برای شرکت های سرمایه گذاری، صندوق های سرمایه گذاری و…کاربرد دارد. قیمت های جهانی بازار سرمایه ایران به دلیل فعالیت شرکت های معدنی، پتروشیمی، تولید کننده فولاد و…به عنوان یک بازار کامودیتی محور شناخته می شود و نرخ های فروش بسیاری از این شرکت ها به قیمت های جهانی وابسته است و نوسانات قیمت کامودیتی ها در بازارهای جهانی، به شدت می تواند بر روی حاشیه سود آن ها تاثیر بگذارد و از این موارد می توان برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی استفاده کرد. به عنوان مثال، وقتی که قیمت جهانی متانول کاهش می یابد، سودآوری پتروشیمی زاگرس که به عنوان یک تولید کننده متانول در بازار سرمایه شناخته می شود، تحت تاثیر قرار گرفته و حاشیه سود را کاهش می دهد و سرمایه گذاران حرفه ای وقتی که روند رو به کاهش قیمت جهانی متانول را می بینند، بهتر است سهام در اختیار خود را بفروشند تا دچار ضرر نشوند. یکی دیگر از پارامترهایی که برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی در نظر گرفته می شود، نرخ دلار است. در واقع، نوسانات نرخ ارز به شدت اثرات روانی بر روی معاملات بازار سرمایه دارد؛ چراکه در بلندمدت سودآوری شرکت های فعال در بورس و فرابورس را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین دلیل، بسیاری از فعالان این بازار، کاهش قیمت دلار را به معنای پایین آمدن حاشیه سود شرکت های بازار می دانند و پس از افت قیمت دلار، بالافاصله سهام در اختیار خود را می فروشند. اقتصاد کلان تحلیل بنیادی شرکت های فعال در بازار سرمایه بدون در نظر گرفتن پارامترهای اقتصاد کلان امکان پذیر نخواهد بود؛ در واقع، مفاهیمی همچون سودسازی شرکت ها، عملکرد واحدهای تولیدی و…به عنوان زیرمجموعه ای از اقتصاد کلان شناخته می شوند و فروش سهام براساس تحلیل بنیادی نیز از این موضوع مستثنی نخواهد بود. پارامترهایی مانند میزان تورم در جامعه، نرخ بهره بین بانکی، انتظارات تورمی، نرخ بیکاری و…از جمله عواملی است که سرمایه گذاران می توانند برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی در نظر بگیرند. به عنوان مثال، وقتی که انتظارات تورمی به عنوان یکی از پارامترهای اقتصاد کلان، عدد بالایی را نشان می دهد، فروش دارایی های مانند سهام و…نمی تواند گزینه مناسبی باشد و در این مواقع، افراد سعی می کنند دارایی های در اختیار خود را حفظ کنند. سود عملیاتی شرکت را در نظر بگیرید اصلی ترین عامل برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی، بررسی روند سودسازی شرکت است و خود این سود بدست آمده را می توان به ۲ دسته سود عملیاتی و سود غیرعملیاتی تقسیم کرد. در واقع، اگر سود شرکت عملیاتی و تکرارپذیر باشد، می توان سهام آن را نگهداری دارد و حتی در مجمع عمومی سالیانه نیز سهام را در اختیار داشت. در طرف مقابل، اگر سود بدست آمده غیرعملیاتی باشد، تکرارپذیر نخواهد و یک سرمایه گذار حرفه ای متوجه این نوع سود می شود و سهام خود را می فروشد. به عنوان مثال، یک شرکت سرمایه گذاری به دلیل صعود چشمگیر بازار سرمایه در سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ سودهای بسیار خوب شناسایی کرده است و نسبت P/E فعلی آن به ۲ واحد رسیده است و افرادی که از این موضوع خبر ندارند، با دیدن این نسبت P/E جذاب، اقدام به خرید می کنند، در حالیکه ممکن است این سود در سال های آینده تکرار نشود. بنابراین، سرمایه گذار حرفه ای که از این موضوع با خبر است، اقدام به فروش سهام می کند. چشم انداز سودآوری و طرح های توسعه یکی دیگر از مواردی که برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی در نظر می گیرند، چشم انداز سودآوری و طرح های توسعه است. در واقع، بسیاری از شرکت ها بخشی از سود بدست آمده خود را برای انجام طرح های توسعه خرج می کنند و این موضوع باعث افزایش توان تولید و بالا رفتن حاشیه سود آن ها می شود و افرادی که سهامدار این شرکت ها هستند، ترجیح می دهند که سهام در اختیار خود را تا زمان بهره برداری از طرح های توسعه نگه دارند. در طرف مقابل، بسیاری از افراد هستند که سهام شرکت های بدون طرح توسعه را می فروشند و از آن خارج می شوند. اخبار موثر بر وضعیت بنیادی شرکت ها برخی از اخبار منتشر شده در فضای بازارهای مالی، می تواند بر روی روند سودسازی شرکت ها اثر بگذارد و به دلیل جو روانی حاکم بر بازار ممکن است اثرات بسیار چشمگیری بر روی روند کوتاه مدت سهام داشته باشد. به عنوان مثال، تحلیلگران پیش بینی کرده اند که نرخ تسعیر ارز برای بانک ها به ازای هر دلار ۲۶ هزار تومان خواهد بود؛ اما بانک مرکزی این نرخ را ۲۰ هزار تومان در نظر می گیرد و همین موضوع باعث اشتباهات در برآورد و تحلیل وضعیت بنیادی سهم های فعال در گروه بانک می شود و احتمالا چند روزی معاملات این گروه را با نوسان منفی همراه می کند. بنابراین، از اخبار و شایعات موثر بر وضعیت شرکت ها می توان برای فروش سهام براساس تحلیل بنیادی استفاده کرد. )
دیدگاهتان را بنویسید