×

بولتون آنقدر مشتاق جانبداری از اسرائیل بود که نیروهای خودی را به آتش بست / بولتون بعد از رد درخواست اولمرت توسط بوش مبنی بر حمله به ایران دست به دامان وزیر دفاع اسرائیل شد

  • کد نوشته: 22575
  • ۱۱ فروردین ۱۳۹۷
  • ۰
  • دنی گیلرمن سفیر پیشین اسرائیل در سازمان ملل که همکار جان بولتون در آن سازمان بوده است در مورد بولتون صحبت‌های زیادی را ایراد کرد و در بخشی از سخنانش گفت بولتون آنقدر مشتاق جانبداری از اسرائیل بود که نیروهای خودی (آمریکا) را به آتش بست و همچنین وقتی جورج بوش درخواست اولمرت مبنی بر حمله نظامی به ایران را رد کرد برای این کار دست به دامان وزیر دفاع اسرائیل شد.

    بولتون آنقدر مشتاق جانبداری از اسرائیل بود که نیروهای خودی را به آتش بست / بولتون بعد از رد درخواست اولمرت توسط بوش مبنی بر حمله به ایران دست به دامان وزیر دفاع اسرائیل شد
  • به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد به نقل از میدل ایست آی دونالد ترامپ ، رئیس جمهوری آمریکا، جان بولتون را به عنوان مشاور امنیت ملی جدید دولت خود، جایگزین ژنرال هربرت مک مستر کرد. جان بولتون یک ایدئولوژیست برجسته راست افراطی است که مورد حمایت دیک چنی ، معاون جورج دبلیو بوش، رییس جمهوری اسبق این کشور قرار دارد .


    بولتون بیش از یک سال به عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد خدمت کرد، اما زمانی که نتوانست رای اعتماد مجلس سنای آمریکا را کسب کند، مجبور به ترک پست خود شد.


    بولتون حامی مشتاق اسرائیل 


    اخیرا، دنی گیلرمن ، سفیر پیشین اسرائیل در سازمان ملل متحد در مصاحبه ای با رادیوی ارتش اسرائیل درباره  سطح رابطه خود با بولتون طی سال های کاری که با یکدیگر در سازمان ملل متحد داشتند، گفته بود که همکاری او با بولتون چیزی فراتر ازیک ارتباط “نزدیک” بوده است.


    بولتون در واقع رویکردهای رسمی کاندولیزا رایس ، وزیرامور خارجه وقت آمریکا را در موضوعات مربوط به سیاست خارجی آمریکا، برهم زد. به گفته گیلرمن ، هر زمان که بولتون پی می بُرد یک طرح سیاسی برخلاف منافع اسرائیل وجود دارد ،  بی درنگ مخالفت خود را اعلام  می کرد. بولتون به گیلرمن دستور داد تا از ایهود اولمرت ، نخست وزیر وقت اسرائیل بخواهد، قبل از اجرایی شدن طرح ضد اسرائیلی با جورج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا تماس بگیرد و نسبت به لغو آن اقدام کند.


    گیلرمن، در سخنانش با استفاده از کنایه نظامی نسبت به رویکرد اسرائیلی بولتون می گوید: «جان بولتون آنقدرمشتاق جانبداری از اسرائیل بود که نیروهای خودی(آمریکا) را به آتش بست.» به عبارت دیگر، بولتون حاضر بود خود را قربانی پیشبرد منافع اسرائیل کند.


    به عنوان نمونه درمورد همکاری گیلرمن با بولتون، این دو، ترتیبی اتخاذ کردند تا در پایان سال ۲۰۰۶ در زمینه برقراری آتش بس در جنگ لبنان با یکدیگر همکاری کنند. به گفته گیلرمن، او و بولتون در زمینه پیش بردن قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل با یکدیگرهمکاری کردند و درنهایت این امر به برقراری آتش بس در آن جنگ منجر شد.


    گیلرمن در ادامه گفت:« آمریکا ازما حمایت کرد و من با بولتون به صورت تنگاتنگ همکاری کردم. فرانسه نیز از لبنان حمایت کرد.» وی افزود: «جان بولتون حوالی ساعت سه بامداد به وقت اسرائیل با من تماس گرفت، قراربود نماینده آمریکا پیش نویس قطعنامه شورای امنیت را (صبح روز بعد)به نخست وزیر اسرائیل تحویل دهد. من در نیویورک بودم – ساعت حدود ۸ شب در نیویورک – جان بولتون گفت: من باید شما را ببینم ، او به خانه من آمد تا من را خارج از محیط کاری ملاقات کند. بولتون گفت: کاندولیزا رایس شما را به فرانسه فروخته است. به این معنی که او با پیشنهاد فرانسه که از طرف لبنان نیز مورد تایید قرار گرفت، موافقت کرده و پیش نویس قطعنامه ای که قرار است نخست وزیر اسرائیل آن را ببیند، پیش نویسی نیست که ما درباره آن رای گیری خواهیم کرد و این برای شما بسیار بد است.»


    گیلرمن می گوید: «من نخست وزیر(اولمرت) را بیدار کردم و او نیز فورا دستور تشکیل جلسه داد. بله، او پیش نویس قطعنامه جعلی را دریافت کرد – معلوم شد نسخه صحیح آماده بوده و کاندولیزا رایس در راه رفتن به نیویورک است تا آن را تبلیغ کند. تا حد زیادی  دلیل رایس همین بود و من فکر می کنم نخست وزیر هم همین نظر را دارد، او ۴۸ ساعت فرصت خواست تا موقعیت اسرائیل را تثبیت کند و با این کار از تصویب قطعنامه ای بسیار زیان آور برای اسرائیل جلوگیری کند.  این امر برای ما بسیار منفی بود اما در نهایت منجر به تصویب قطعنامه ای شد که پایان جنگ را به همراه داشت و اوضاع در شمال اسرائیل آرام شد. »


    بسیار مشکل است که بخواهیم صحت و سقم این ماجرا را تایید کنیم به خصوص آن که این حکایت از دید یک دیپلمات اسرائیلی مطرح شود. ما در این رابطه گزارشی ازکاندولیزا رایس یا دیگر مقام آمریکایی نداریم.  اما واقعا برای درک آنچه که جان بولتون انجام داد و اینکه اقدام وی کاملا خیانت یا اقدامی علیه مافوق خود یعنی وزیر امور خارجه آمریکا بوده است یا خیر، به تجزیه و تحلیل جامعی نیاز نداریم.


    برخی اقدام بولتون را نافرمانی می دانند، ویژگی شاخصی که بولتون به آن معروف است. اما در حقیقت فراتر از این حرفهاست. در واقع، بولتون، حافظ منافع اسرائیل شده بود. این مساله را در نظرداشته باشید که گیلرمن در اظهارات خود عنوان می کند که  بولتون به خانه دیپلمات اسرائیلی رفته است، به طوری که نه کارکنان آمریکایی او و نه  گیلرمن نتوانند از خیانت وی سندی داشته باشند.


    در رویدادی جداگانه، شائول موفاز، وزیر دفاع سابق اسرائیل، طی سخنرانی در کنفرانس امنیت ملی اسرائیل،  با افشای این حقیقت که جان بولتون در گذشته وی را تحت فشار قرار داده بود تا اسرائیل به ایران حمله کند، اظهار داشت:«من جان بولتون را از زمانی که او سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد بود می شناسم او سعی داشت من را متقاعد کند که اسرائیل باید به ایران حمله کند. »


    در کنفرانس امنیت ملی که موفاز و سه مقام نظامی دیگر اسرائیل نیز حضور داشتند، موفاز گفت: « تا زمانی که تهدید واقعی نشود، من فکر نمی کنم حمله به ایران اقدام عاقلانه ای باشد، نه برای آمریکایی ها و نه برای هیچ کس دیگر.»


    جنگ قلمرو 


    بولتون می دانست که جورج بوش با درخواست ایهود اولمرت مبنی بر حمله آمریکا یا حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به ایران مخالفت کرده بود.  بنابراین این بار دست به دامن وزیر دفاع اسرائیل شد و از وی درخواست کرد تا این کار را انجام دهد. او حتی با مافوق خود درباره اینکه حمله اسرائیل به ایران در جهت منافع آمریکا هست یا خیر، مشورت نکرد و مستقیما اقدام کرد.


    در آن زمان، بولتون مورد حمایت دیک چنی بود. بنابراین او نمی توانست اشتباه کند. اما اکنون، به عنوان مشاور امنیت ملی دولت ترامپ، بولتون سیاست های آمریکا را در مناطقی که نسبت به جایگاه اسرائیل نگرانی عمیق وجود دارد، شکل می دهد. در واقع، گیلرمن در این مصاحبه می گوید که انتصاب بولتون در این سمت«هدیه دولت ترامپ به اسرائیل است.»


    واقعیت این است. اسرائیل با حضور چنین متحدی در قلب دولت ترامپ، با هیچ انتقاد و یا سیاستی که مخالف منافع خود باشد، روبرو نخواهد شد. البته، این امر مادامی که به پیشبرد صلح درمنطقه منجر نشود، درجهت منافع ملی آمریکا نخواهد بود و فقط بر ضد آنست.


    به عنوان مثال، انتظار می رود بولتون با تلاش فراوان،  ترامپ را به سمت نقض برجام (توافق هسته ای ایران) هدایت کند. علاوه بر این، بولتون بدون شک نقش کلیدی را در تدوین  سیاست ها در قبال اسرائیل ومساله فلسطین ایفا خواهد کرد.


    با وجوداینکه شایعاتی در مورد ارائه طرح صلح خاورمیانه جرد کوشنر در آینده نزدیک وجود داشته اما داماد ترامپ درگیر چندین رسوایی، و در نتیجه محدود شدن دسترسی به اطلاعات واسناد دولتی فوق محرمانه شده است.


    حس من(نویسنده) این است که پیشنهاد صلح خاورمیانه که توسط کوشنر پیگیری می شد و طرح  بحث برانگیزی هم بود، شکست خورده است و بعید به نظر می رسد طرح موفقی در آینده باشد. در شرایط کنونی، بولتون، کسی که هرگز از جنگ هایی که بر سر تعیین قلمرو بوده، کنار نکشیده است، بدون شک می خواهد نام و نشان خود را در این منطقه بحرانی سیاست خارجی آمریکا، به ثبت برساند.


    بولتون برای فلسطینی ها چیزی جز شرارت به ارمغان نمی آورد. از این رو، او به احتمال زیاد خواهان هیچ طرح صلح خواهانه همانند طرح  کوشنر یا هر کس دیگری، نخواهد بود.  جان بولتون نیز همانند بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از وضعیت فعلی اسرائیل که شهرک سازی و تداوم اشغالگری است بیشتر راضی و خوشنود خواهد بود.


    هنجار جدید واشنگتن دی سی 


    بولتون یک اسلام ستیزمشتاق است که پیش از برگزاری کنفرانس های اسلام هراسی به میزبانی پاملا گلرو رابرت اسپنسر، دو تن از رهبران گروه های نفرت که نامشان در فهرست مرکز حقوقی فقر در جنوب آمریکا قرار دارد، در مورد اسلام هراسی سخن گفته است.


    با انتصاب بولتون در سمت جدید، نفرتی که از اسلام دارد، به احتمال زیاد کشورهای شیعی مذهب مانند ایران و سوریه را نشانه خواهد گرفت.  در گذشته، او نه تنها سردمدار حمایت از تغییر نظام حکومتی ایران بود بلکه خواهان حمله اتمی به تاسیسات هسته ای این کشورنیز بوده است.


     در واقع این مساله، همان موضع اسرائیل و عربستان سعودی نسبت به ایران بوده که مدت های طولانی از آن حمایت کرده اند ولی با مخالفت دو تن از رؤسای جمهور آمریکا روبرو شده است. آنها منتظرند تا فشارهای مضاعف، مسیر جنگ آمریکا با ایران را هموار سازد.


    نوع اسلام هراسیِ مد نظر بولتون و ترامپ، انتخابی است. آنها معتقدند، شیعیان مسلمانان “بد” هستند، در حالی که مسلمانان سنی در عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس در زمره “مسلمانان خوب” قرار دارند .


    “مسلمان خوب ” را نباید دست کم گرفت . کم اهمیت نیستند، آنها خریداران میلیاردها دلار تسلیحات آمریکایی هستند، به ما نفت می فروشند و بیشتر از آن اینکه در جهت تامین منافع امنیتی ما در منطقه، با دشمنان ما در سوریه مبارزه می کنند اما “مسلمانان بد” با منافع ما و متحدان ما (اسرائیل) در منطقه مخالفت کرده و ستیزمی کنند.


    چنین باوری ممکن است نهایت ریاکاری باشد، اما این موضوع در واشنگتن دی سی جایی که در آن جان بولتون قدرت برتر را در دست دارد، به هنجار جدیدی تبدیل شده است


    منبع: وبسایت تحلیل – خبری  آمریکا از درون


     

    برچسب ها

    اخبار مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *