به گزارش پایگاه خبری با اقتصاد، تلاطم بازار و اقتصاد دامن رابطه روحانی و رسانهها را گرفته است. چهارشنبه شب، در شب پنجمین سالروز روی کار آمدن حسن روحانی در انتخابات سال ۹۲، گردانندگان رکن چهارم دموکراسی با او دیدار داشتند. اما ادبیاتی که هردوی آنها به کار بردند گویای آن بود که رابطهشان به رابطهای ناراحت تبدیل شده است.
در ابتدای جلسه این روزنامه نگاران بودند که برای روحانی صحبت کردند. بعد از روزنامه نگاران هم شیخ دیپلمات پای تریبون رفت و از رسانهها گلایه کرد. او در بخشی از سخنانش خطاب به روزنامه نگاران گفت: امروز مشکل اصلی ما، مشکل اقتصادی، فرهنگی و یا امنیتی نیست، بلکه مشکل اصلی امروز ما جنگ روانی است. بزرگترین غم برای یک ملت زمانی است که رسانههای بیگانه مرجع او باشند. در کمتر جایی دیدهام که یک ملت اینگونه به رسانههای بیرونی اعتنا کنند، این وضعیت باید اصلاح شود و رسانههای داخلی مرجع اطلاعرسانی به مردم باشند. رئیس جمهور اضافه کرد: مرجع افکار عمومی مردم باید رسانههای داخلی و رسانههای دارای نام و نشان باشند نه رسانههای بی نام و نشانی که در فضای مجازی به راحتی هر چه میخواهند میگویند و با القاء و تخریب باعث انحراف مسیر افکار عمومی میشوند.
اما به راستی رسانههای خارجی مرجع اطلاع رسانی مردم شده اند؟ مهدی رحمانیان، روزنامه نگار در گفتگو با فرارو میگوید: مهمتر از هرچیزی باید ببینیم که رسانههای داخلی رسالت خود را انجام میدهند که ما مردم را به این متهم کنیم که به جای دیگری غیر از رسانههای داخلی نگاه میکنند. من کلیت حرف آقای روحانی را رد نمیکنم. به نظرم حرف ایشان درست است. اما این یک دلیل عمده دارد. دلیلش این است که رسانههای ما در داخل دو دسته هستند. یک دسته رسانههای صوتی و تصویری هستند که همان صدا و سیمای ماست که با عملکردش باعث شده مخاطبان بگریزند. صدا و سیما یک سویه و غیرحرفهای عمل کرده است.
سقف پرواز مطبوعات همچنان پایین است
رحمانیان ادامه میدهد: رسانههای دسته دوم هم رسانههای مکتوب و مجازی هستند. رسانههای مکتوب، چون سقف پرواز کوتاهی دارند و آزادی عمل واقعی را ندارند مخاطب به شکل دیگری از آنها فرار میکند. رسانههای مجازی به دلیل سرعت بالایی که در کارشان هست دقت پایینی دارند و نوعا خبرهایشان با تکذیب رو به رو میشود. این هم علت دیگری است که مخاطب از این رسانهها فراری شده است. از طرف دیگر رسانههای بیرون از کشور یک سری راست و دروغ را با هم مخلوط میکنند و به خورد مخاطب میدهند. مخاطب خبرهای راست این گونه رسانهها را که میبیند فکر میکند خبرهای دروغ این رسانهها هم پشت پردهای دارد؛ بنابراین ما اگر میخواهیم نگاه مردم را از بیرون مرز به داخل بیاوریم باید اجازه دهیم رسانه هایمان آزادی عمل داشته باشند و صادقانه با مخاطب برخورد کنند.
مدیر مسئول روزنامه شرق میگوید: در حوادث دی ماه ۹۶ صدا و سیما در بحث تعداد کشتهها خوب عمل کرد. قبل از آنکه رسانههای بیگانه بخواهند تعداد کشتهها را اعلام کنند خود صدا و سیما عدد درست را اعلام کرد. رسانههای بیرون از مرز هم نتواستند به مخاطبان داخلی دروغ بگویند؛ بنابراین ضمن اینکه کلیت حرف آقای روحانی را تایید میکنم فکر میکنم دلایلی هم که عرض کردم باعث شده مردم به رسانههای مردم اعتنا کنند.
برای محدودیت رسانهها، سلایق گوناگون است
رحمانیان یکی از دلایل افت گرایش به روزنامهها را در ظهور رسانههای جدید میداند و میگوید: رسانههای دیجیتالی سرعت عمل بالایی دارند. در گذشته مردم برای خرید روزنامه صف میکشیدند. علتش این بود که محل دیگری برای ارتزاق خبری نبود. مهمترین منابع خبری رادیو، تلویزیون و روزنامهها بودند. به همین خاطر تیراژ روزنامهها بالا بود و مردم هم برای خرید روزنامه صف میکشیدند. با ورود رسانههای دیجیتال رسانههای مکتوب از حالت خبرمحوری خارج شدند. الان هیچ روزنامهای نباید کارش مبتنی بر خبر باشد وگرنه به مخاطب خبر کاملا سوخته تحویل میدهند. اکنون سرعت انتقال خبر آن قدر بالاست که شما میتوانید با یک کلیک از اخبار همه دنیا باخبر شوید.
این روزنامه نگار ادامه میدهد: دلیل دیگر این افت، سقف کوتاه پرواز مطبوعات است. محدودیت همچنان بالاست. علاوه بر قانون سلیقههای گوناگونی برای کنترل و محدود کردن مطبوعات وجود دارد. این باعث میشود مطبوعات نتوانند آن طور که باید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. به دلیل محدودیتهای فراوان و توقیفهایی که ایجاد شد، یک سری یادداشت نویس، گزارش نویس، روزنامه نگار و خبرنگار حرفهای هم از فضای روزنامه نگاری ما خارج شدند. عده دیگری هم که باید وارد این حرفه میشدند، عطای روزنامه نگاری را به لقای آن بخشیدند. مضاف بر این مشکلات اقتصادی مثل گرانی کاغذ، مضایق استخدام نیروی انسانی و … باعث شد که رسانههای ما آنگونه که باید نتوانند به رسالت واقعی شان بپردازند.
روحانی باید رویکرد خاتمی را نشان میداد
رحمانیان درباره گلایههای رئیس جمهور میگوید: من همان شب به آقای روحانی گفتم که شما در این ۵ سال جز جلسات عمومی که حالت بار عام داشته است یک جلسه برای گفتگو با اهالی رسانه نگذاشتید. در برنامههای گفت و گوی خبری هم سوالات کلیشهای پرسیده شده است. به این ترتیب رئیس جمهور هیچ دیداری که با اهالی رسانه دیالوگ بر قرار کند نداشته است. تیم دولت هم اصلا اعتقادی به رسانه ندارند و رسانه را نمیشناسند. چه بسا دولت آقای روحانی کارهای خوب و برجستهای هم کرده باشد، اما تیم رسانهای او نمیتواند همین کارها را منعکس کند.
این روزنامه نگار در پایان میگوید: چهار نفری که قبل از رئیس جمهور صحبت کردند انتقاداتی داشتند. آقای روحانی باید با سعه صدر بیشتری برخورد میکرد. آقای خاتمی وقتی با نقد اهالی رسانه رو به رو میشد میگفت: بخشی از این انتقادات را میپذیرم و برای بخش دیگر جواب دارم. اما آقای روحانی بعد از صحبتهای ما گارد گرفت. فکر کرد که هجمهای وارد شده که باید به هجمهها پاسخ دهد. به نظر من او باید رویکرد آقای خاتمی را نشان میداد. حتی در دیدار اخیر رهبری با دانشجویان، دیدیم که بعضی دانشجویان انتقادات تندی داشتند، اما رهبری گفتند که من این روحیه را میپسندم، روحیه خوبی است، اما بخشهایی از این حرفها را قبول ندارم. در کل نوع مواجهه آقای روحانی میتوانست بهتر باشد.
منبع: فرارو
دیدگاهتان را بنویسید