به گزارش پایگاه خبری “بااقتصاد”، بازارهای مورد هدف سرمایه گذاران در ایران عبارتست از بورس اوراق بهادار، ارز و سکه و طلا که در یکماه اخیر رشد چشمگیر ی در برخی از این بازار های جاذب سرمایه به ویژه سکه رخ داده است . اگرچه بسیاری از کارشناسان این افزایش را یک روال طبیعی در بازار ایران می دانند و تقریبا پس از رخداد آن اظهار می کنند که این سیکل طبیعی بازار است که توسط هریک از این بازار ها طی می شود اما مداخله دولت ها در ایران پس از حبابی شدن هر باره بازار ها حاکی از این است که مکانیسم سیکل بازار ها در ایران اندکی تفاوت دارد و هر رشد قیمتی امکان بالقوه تبدیل شدن به یک حباب جدی را دارد و از آنجا که در وهله اوله نرخ پس انداز در ایران نسبت به استانداردها پایین است و ثانیا به صورت فراگیر درصد پس اندازی که منتج به سرمایه گذاری شود نیز کم است، بنابرین تنها بازاری که به صورت فرابخشی و عام پس اندازهای خرد و کلان را جذب می کند، بازار طلا و سکه است که به دلایل تاریخی در میان مردم ریشه دارد. کاهش سود بانکی نیز یکی از دلایلی بود که سرمایه های سرگردان در جامعه را افزایش داده بود پس از دستوالعمل هایی که بانک مرکزی در راستای کاهش سود صندوق های سرمایه گذاری صادر کرد نیز نیروی جاذبه بازار طلا و سکه بالاتر رفت از دیگر بازارهایی که همزمان در این بازه زمانی رشد قابل توجه داشتند می توان بازار اوراق بهادار و ارز را نام برد در حالی که مسکن به دلیل نداشتن ساختار و برنامه خرد جذب سرمایه، معمولا در چنینی مواقعی با اقبال عمومی روبرو نمی شود و همین موضوع یکی از دلایل پر اهمیت رکود دنباله دار این بازار است.
چرا بانک مرکزی در بازار صعودی سکه مداخله کرد؟
با توضیحاتی که درباره بازارهای هدف ایران داده شد، این نتیجه اتخاذ می شود که ترکیدن حباب با توجه به متقاضیان این بازارها می تواند منجر به معضل عمومی شود همانطور که درباره سپرده های سرمایه گذاری شده در بانک ها این اتفاق افتاد اما آنچه اهمیت دارد این است که نهادها چرا در این بازارها دخالت میکنند، بلوک زنی در بازار اوراق بهادار توسط برخی شرکت ها ، مداخله بانک کارگشایی درمسائل مربوط به سکه و همچنین بازار ارز که همواره تنظیم می شود.
برخلاف نظر برخی کارشناسان که هر رشد قیمتی را طبیعی می دانند و به سیکل بازارها ربط می دهند، می توان گفت : این حباب عادی نیست و مداخله بانک در بازار سکه به دلیل مقاومت پایین بازار، حجم تقاضا برای این بازار از آنجا که بازارهای هدف سرمایه ایران عمق چندانی ندارد و نظام خودکنترلی قوی و درونی برآنها حاکم نیست بنابرین همواره نیازمند شفافیت خارجی و نظارت نهاد بیرونی و معتمد عموم است؛ ترکیب چالش ها در بازار سنتی سکه و طلا و تفکر مردم نسبت به بالارفتن قیمت ها و چسبنده بودن قیمت پس از بالا رفتن آن که ریشه تاریخی دارد و از سوی دیگر فرا اعتمادی مردم نسبت به دولت سبب شده است که همواره برای کنترل بازارها از سوی دولت الزام وجود داشته باشد. با ورود بانک مرکزی به بازار سکه برای کنترل این بازار در روز چهارم آبان در حالی که پیش از آن در آخرین روزکاری هفته گذشته اخبار خرید سکه از سوی بانک مرکزی منتشر شده بود و جریانی کاهشی به بازار داده بود اما مردم با بازگشایی بازار در روز شنبه برای خرید سکه به بانک کارگشایی مراجعه کردند .
مردم در این روز سکه ها را با قیمتی بالاتر از قیمت بازار آزاد خریدند و این نشان دهنده فرااعتمادی مردم نسبت به بخش دولتی است که حاضرند کالایی را دولتی خریداری کنند هرچند با قیمتی بیشتر نسبت به بازار آزاد، که با احتساب ارزش افزوده نه درصدی هر سکه با مبلغ ۱ میلیون و ۲۸۸ هزار تومان به فروش رسید این در حالیست که قیمت سکه در بازار آزاد پایینتر بود؛ این اتفاق در حالی رخ داد که پیش از آغاز خرید و فروش قیمت سکه ۳۷ هزار تومان افت داشت. این موضوع بیش از هر چیز به مسئله ی فرااعتمادی مردم نسبت به متولی بودن بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی دارد. البته مشکلات پیش آمده در ارتباط با موسسات بانکی غیر مجاز که مورد تایید بانک مرکزی نبود و در نهایت نیز با مداخله بانک مرکزی به آن سرو سامان داده شد نیز بی ارتباط با تقویت این فرااطمینانی نسبت به نهادهای دولتی نیست. این موضوع می تواند حاکی از این باشد که مردم به صورت عام همچنان نیازمند هدایت بخش دولتی برای تنظیم و کنترل بازار هستند.
دیدگاهتان را بنویسید