×

سناریوهای تشکیل دولت ائتلافی در آلمان

  • کد نوشته: 2492
  • ۰۴ مهر ۱۳۹۶
  • ۰
  • بعد از برگزاری انتخابات در آلمان و به هم ریختن آرایش سیاسی احزاب پارلمان در نتیجه‌ ورود تاریخی راست‌گراها به پارلمان سراسری آلمان، اکنون بحث بر سر نحوه و نوع تشکیل ائتلاف در آلمان بیشترین تحلیل‌ها را از آن خود کرده است. در این خصوص نیز «نادر نوربخش» کارشناس مسائل اروپا از سناریوهای موجود برای ائتلاف سخن می‌گوید.

    سناریوهای تشکیل دولت ائتلافی در آلمان
  • به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد به نقل از ایلنا، «سید نادر نوربخش» کارشناس مسائل اروپا با اشاره به نتایج انتخابات پارلمانی آلمان اظهار کرد: با روشن شدن نتایج انتخابات سراسری آلمان، «آنگلا مرکل» برای دور چهارم به عنوان صدراعظم این کشور برگزیده شد. در جریان این انتخابات حزب دموکرات مسیحی (راست میانه)، حزب سوسیال دموکرات (چپ میانه) و حزب آلترناتیو برای آلمان (راست افراطی) جایگاه اول تا سوم را از میان آراء به دست آوردند.


    وی ادامه داد: بوندس‌تاگ (پارلمان آلمان) دارای ۵۹۸ کرسی است و هر حزبی که حائز بیشترین آراء شود، برای تشکیل دولت ائتلافی تلاش می‌کند. رهبر حزب اول به عنوان صدراعظم به ایفای نقش خواهد پرداخت که این مقام از نظر اختیارات با مقام ریاست جمهوری ایالات متحده قابل قیاس است. در این نظام انتخاباتی رای دهندگان دو رای جداگانه به صندوق می‌اندازند که در یکی نماینده خود در سطح ناحیه‌ای (ایالت) را تعیین می‌کنند (تعداد ۲۹۹ کرسی به این شکل کسب می‌شود) و در رای دیگر، رای دهندگان حزب مورد علاقه خود را انتخاب و در سطح ملی به آن رای می‌دهند.


    این پژوهشگر مسائل اروپا با تاکید بر اینکه خیزش حزب آلترناتیو مهمترین رخداد انتخابات آلمان به حساب می‌آید، گفت: در انتخابات اخیر، حزب آلترناتیو برای آلمان AFD موفق شد با ۱۳.۵ درصد آرا به عنوان سومین حزب در انتخابات پیروز شود؛ امری که برای یک حزب تازه تاسیس موفقیت بزرگ محسوب می‌شود. احزاب دیگر علناً اعلام کرده‌اند از هرگونه ائتلاف با حزب آلترناتیو برای آلمان خودداری خواهند کرد. البته این موضوع بدیهی است و حتی در دراز مدت می‌تواند به نفع این حزب تمام شود؛ چراکه به رای‌دهندگان ناراضی از وضعیت موجود این پیام را می‌رساند که این حزب تنها گزینه تغییر و تحول سیاسی در آلمان است و مابقی احزاب اعم از چپ میانه، راست میانه، لیبرال‌ها، سبز ها و چپ افراطی همگی در آن سوی میدان قرار دارند.


    وی افزود: نتایج این انتخابات برای سوسیال دموکرات‌ها بدترین نتیجه در طول تاریخ جمهوری فدرال آلمان محسوب می‌شود. میزان محبوبیت سوسیال دموکراسی در آلمان حتی از زمان «جمهوری وایمار» تا این حد پایین نبوده است. رهبران راست افراطی اروپا از جمله «مارین لوپن» از حزب جبهه ملی فرانسه و «خیرت ویلدرز» از حزب آزادی هلند طی پیام‌های تبریک از موفقیت حزب آلترناتیو برای آلمان استقبال کرده و آن را یک پیروزی تاریخی دانسته‌اند. از سوی دیگر، حزب سوسیال دموکرات آلمان با پذیرش شکست اعلام کرده است که از شرکت در دولت ائتلافی خودداری خواهد کرد.


    نوربخش در خصوص مدل‌های محتمل برای تشکیل دولت ائتلافی عنوان کرد: در حال حاضر دو سناریو پیش رو قرار دارد؛ نخست، ائتلاف میان دو حزب اول و دوم یعنی دموکرات مسیحی و سوسیال دموکرات با یکدیگر است که امری بعید به نظر می‌رسد، و دوم، ائتلاف میان حزب دموکرات مسیحی با احزاب سبز و لیبرال‌ها (حزب دموکرات آزاد) است که این ائتلاف به جامائیکا مشهور است (چراکه سه رنگ تشکیل دهنده نماد این سه حزب یعنی سیاه، سبز و زرد مشابه پرچم کشور جامائیکا است) و این  ائتلاف محتمل‌تر به نظر می‌رسد. در این صورت حزب سوسیال دموکرات در جایگاه اپوزسیون قرار میگیرد و باید توجه داشته باشیم جایگاه حزب اپوزسیون در نظام سیاسی آلمان ارزشمند است و با مفهموم عام آن تفاوت دارد.


    وی در پاسخ به این پرسش که آیا خیزش راست افراطی در آلمان جدی است یا خیر، بیان کرد: باید توجه کرد آلمان از نظر اقتصادی در شرایط مناسبی به سر می‌برد لذا اینکه گسترش راست افراطی را مانند دهه ۱۹۳۰ به شرایط اقتصادی مرتبط بدانیم، امر صحیحی نیست. به نظرم بیشترین علل خلق این پدیده را باید در مسایل فرهنگی و هویتی جست‌وجو کرد. از سوی دیگر هم نباید از یاد برد که بسیاری از هواداران این حزب رای خود را با هدف نه گفتن به احزاب سیاسی اصلی آلمان به سبد این جریان انداخته‌اند. چراکه این حزب هم اکنون فارغ از نوع ایدئولوژی خود در یک جایگاه ضد ساختاری و ضد سیستمی قرار دارد و لذا می‌تواند به راحتی تمامی آرای اعتراضی را به سوی خود جلب کند.


    نوربخش در پایان یادآور شد: در کشور ما معمولاً درک دقیقی از ماهیت این احزاب وجود ندارد؛ به طوری که گاهی آن را به سادگی ظهور مجدد نازیسم هیتلری و نژادپرستی قلمداد می‌کنند. این درحالی است که احزاب مورد نظر بنا به ماهیت خود مخالف سر سخت اتحادیه اروپا و نفوذ آمریکا هستند و از سوی دیگر معمولا با کشورهای مخالف هژمونی آمریکا روابط خوبی دارند. از منظر اقتصادی نیز با تاکید بر سیاست‌های نومرکانتیلیستی در پی نوعی ناسیونالیسم اقتصادی بوده و مخالف چند فرهنگ‌گرایی و جهانی شدن هستند.


     

    برچسب ها

    اخبار مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *