دو جریان رشد نقدینگی و رشد منفی اقتصادی در کشور را میتوان بهنوعی، دو جریان واگرا تعریف کرد که یکی روند به شدت صعودی گرفته و دیگری در حال نزول است. در جریان نخست؛ حجم نقدینگیها از مرز ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان هم گذشت و این مساله برای اقتصادی با رشد منفی بیش از ۷ درصدی-جریان دوم- هم تهدید محسوب میشود و هم میتواند یک فرصت طلایی برای رشد اقتصادی کشور ایجاد کند. اقتصاد نفتی ایران درپی تنگتر شدن حلقه تحریمها با کاهش شدید درآمد ارزی مواجه شده و حالا دولت به تکاپو افتاده است تا از نَمدِ نقدینگی که به گفته حسن روحانی، رییس جمهوری، «همیشه هم بد نیست»، کلاهی بدوزد و این جریان رو به رشد را به سمت بازار سرمایه که غیر تورمی و سودساز است، هدایت کند. در همین زمینه با دکتر حمید میرمعینی، تحلیلگر ارشد بورس و بازارهای مالی و مدرس دانشگاه، گفتوگو کرده ایم. وی معتقد است: «دولت نیاز به داغتر شدن تنور بورس و افزایش ورود نقدینگیها به این بازار غیر تورمی و سودآور را دارد و در تکاپوست تا جریان پول و نقدینگی را به این سمت هدایت کند.» به گفته میرمعینی، «معرفی ابزارهای نوین مالی بورس مانند فروش استقراضی یا بازار دوطرفه، برای افزایش جذابیت بازار سرمایه، در همین راستا است.» متن پیش رو، گفتوگوی خبرنگار بااقتصاد با دکتر حمید میرمعینی است که میخوانید.
*************
-اخیرا شاهد رکوردشکنی کارگزاریها در صدور کد بورسی و اقبال عمومی از عرضههای اولیه سهام شرکتها بودهایم. به نظر جنابعالی چه عواملی در آن نقش دارد؟
هدایت بخشی از جریان نقدینگی به بازار سرمایه و میزان عرضه و تقاضا در این بازار با تمایل و حمایت دولت همراه بوده است. با توجه به چالشهای اقتصادی و کاهش منابع مالی بهویژه در لایحه بودجه سال ۹۹، دولت تمایل دارد که تنور بورس را داغتر کند و جریان نقدینگی که در ماههای اخیر راه بازار سرمایه را بهدرستی پیدا کرده است، از این مسیر خارج نشود. بهاین ترتیب و در بحث کلان اقتصادی، دولت نیاز به داغتر شدن تنور بازار سرمایه و افزایش ورود نقدینگیها به این بازار غیر تورمی و سودآور را دارد. بر همین اساس دولت تلاش میکند جلو خروج پول از بازار سرمایه و ورود آن به سمت بازارهای موازی که تاثیر مخربی بر اقتصاد و جامعه دارد را بگیرد و بر جذابیت بورس بیفزاید.
-این موضوع در برخی سهمها -بهویژه سهام شرکتهای دولتی که در بورس عرضه میشوند- حباب ایجاد نمیکند؟
در برخی سهمها حباب وجود دارد اما شامل شرکتهای بزرگ نمیشود. البته با وجود حباب در برخی سهمها و ارزشگذاری غیر منطقی آنها، بازار سرمایه از اقبال عمومی خوبی برخوردار است و برهمین اساس، جریان نقدینگی در بازار سرمایه باید به درستی مدیریت شود تا یکی از بخشهای بزرگ و اساسی اقتصاد کشور آسیب نبیند و ضربه نخورد.
-چه برنامه یا راهکاری را برای مدیریت جریان نقدینگی در بازار سرمایه پیشنهاد میکنید؟
همانگونه که گفتم، سیاست دولت و مدیران سازمان بورس، در راستای هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه است و به همین دلیل باید با ابزارهای نوین مالی و جدیدتر، سرمایهگذاران را به سمت سهامداری در بورس سوق داد. دولت میتواند از ابزارهایی مانند عرضه اولیه، انتشار اوراق بدهی، عرضه شرکتهای دولتی توسط سازمان خصوصیسازی در بورس و غیره، این جریان سرمایهای مثبت را کنترل و در مسیر درست هدایت کند. همچنین فروش تعهدی (استقراضی) و ایجاد بازار دوطرفه، یکی دیگر از ابزارهای مناسب برای رسیدن به این هدف است که از سوی سازمان بورس، برای رونق بازار سهام و کنترل ریسک در آن معرفی شده است، اما این ابزار کارامد، بهتنهایی کافی نیست. بنا به دلایل مختلفی، از این ابزار مناسب استقبال زیادی نشده است و نیاز به زمان دارد. بازار باید تمرین کند تا سهامداران و فعالان بازار سرمایه با کارایی این ابزار مناسب آشنا شوند. تاکید میکنم که این ابزار برای رونق در خرید و فروش بازار است نه برای تامین مالی بنگاهها.
-چرا قیمت سهام برخی از شرکتهای بورسی افزایش یافته و بهنوعی غیر واقعی است؟
افزایش قیمت سهام بسیاری از شرکتها یا به دلیل کاهش عرضه همراه با افزایش تقاضاست و یا پشت پرده معاملات برخی از سهمها، سفتهبازی وجود دارد. تقریبا بیش از ۸۰ درصد سهمها در بازار سرمایه غیر منطقی و بدون عقلانیت ارزشگذاری و معامله میشوند.
گفتوگو: مولود غلامی
دیدگاهتان را بنویسید